مذهبی
2 دقیقه پیش | پیشگویی امام صادق (ع) از فتنه های آخرالزمان و راه های مقابله باآن!به گزارش «شیعه نیوز»، باور و پذیرش این واقعیت ها برای سخت است که قبول کنیم امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که آلودگی های روحی، دامان همه بشریت را فرا گرفته است، حفظ ایمان ... |
2 دقیقه پیش | تصویر کعبه در 140 سال پیشچقدر زیبا ، ساده و بی آلایش با این تصویر چقدر آدمی احساس آرامش میکنه چه برسه به اینکه اونجا حضور داشتی ، ولی امروزه روز . . . . . لعنت خدا بر آل سعود |
نبش قبر دختر سه سالهٔ امام حسین(علیه السلام)
به گزارش شیعه آنلاین ،اين موضوع به صورت روضهخواني از سوي حجتالاسلام سيد حسين مؤمني و حجتالاسلام سيد عبدالله فاطمينيا، در حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است.
عالم بزرگوار مرحوم آيتالله علامه "ملاّ محمّد هاشم خراساني"(1) مينويسد: عالم جليل شيخ محمّدعلي شامي که از جمله علماي نجف اشرف بود به حقير فرمود: جدّ مادري من، جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي که نَسَبش به سيّد مرتضي علمالهدي منتهي ميشد و سنّ شريفش بيش از 90 سال بود، سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر امام حسين عليهالسلام را در خواب ديد که فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير کند.»
دختر به سيّد عرض کرد، ولي سيّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر کوچک سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد که به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نکردي؟!
سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر کرد که غسل کنند و لباسهاي پاکيزه بپوشند، به دست هر کس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان کس برود و قبر مقدّس او را نبش کند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير کنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در کمال آداب غسل کردند و لباس پاکيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ کس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند کلنگ هيچ کدام بر زمين اثر نکرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق کردند و لحد را شکافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلامالله عليها، ميان لحد و کفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّد در قبر رفت، همين که خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي ميگفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و کفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نميکنم، ميترسم بدن را منتقل کنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه ميکرد تا اينکه قبر را تعمير کردند.
وقت نماز که مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاکيزه ميگذاشت. پس از فراغ از نماز برميداشت و بر زانو مينهاد، تا اينکه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن کرد. و از معجزه آن حضرت اين که سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نکرد و چون خواست بدن را دفن کند دعا کرد که خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ کلثوم و سکينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و کانَ متْنُها مجروحةً مِنْ کثرةِ الضَّرب» « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر کوچکي بود که هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.
فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند به گونهاي که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بيماري بگذارند فوري آرام ميشود و اين اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث بردهاند که اين خاصيت، ناشي از نگهداري بدن شريف آن مظلومه به مدت سه شبانهروز است.
اين موضوع پيش از اين به صورت روضهخواني از سوي حجتالاسلام سيد حسين مؤمني و حجتالاسلام سيد عبدالله فاطمينيا، در حرم مطهر امام رضا(علیه السلام) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است.
پی نوشت: 1)ملامحمد هاشم خراساني معروف به ثقةالاسلامي در سال (1242 ش) (1280 ق) در مشهد به دنيا آمد. پس از فرا گرفتن مقدمات علوم، رهسپار نجف اشرف گرديد و در مدت دوازده سال از محضر عالماني همچون آخوند خراساني و سيد اسماعيل صدر بهرهمند شد. ملاهاشم خراساني پس از بازگشت از نجف، راهي مشهد گرديد و در حوزه درس آيتاللَّه سيدعلي حائري يزدي شرکت جُست و از آن پس به تحقيق و تاليف همت گمارد. آثار متعددي از ملامحمدهاشم خراساني به جاي مانده که مهمترين آنها عبارتند از: مُنتَخَبُ التواريخ به فارسي در تاريخ معصومان و برخي از امامزادگانِ مدفون در ايران و نيز علمايي که در مشهد، هرات، اصفهان و شيراز به خاک سپرده شدهاند ؛ حُسنُ العاقبةُ في سَعادَةِ الخاتَمه و نيز غايةُ الآمال في حُسنِ خواتيم الاعمال. اين عالم و مورخ گرانقدر سرانجام در بيست و هشتم اسفند 1312ش برابر با سوم ذيحجه 1352ق در هفتاد سالگي در مشهد به لقاءاللَّه پيوست و در همان شهر به خاک سپرده شد.
ویدیو مرتبط :
شفاعت امام حسین علیه السلام در قبر