مذهبی


2 دقیقه پیش

پیشگویی امام صادق (ع) از فتنه های آخرالزمان و راه های مقابله باآن!

به گزارش «شیعه نیوز»، باور و پذیرش این واقعیت ها برای سخت است که قبول کنیم امروز ما در دنیایی زندگی می کنیم که آلودگی های روحی، دامان همه بشریت را فرا گرفته است، حفظ ایمان ...
2 دقیقه پیش

تصویر کعبه در 140 سال پیش

چقدر زیبا ، ساده و بی آلایش با این تصویر چقدر آدمی احساس آرامش میکنه چه برسه به اینکه اونجا حضور داشتی ، ولی امروزه روز . . . . . لعنت خدا بر آل سعود



برخورد دنیا با اهل دنیا !


شخصى با حضرت عیسى (علیه السلام) همسفر شد تا به كنار آبى رسیدند سه قرص نان داشتند دو تاى آن را با هم خوردند و یكى دیگر را در آن محل گذاردند و براى خوردن آب بر سر نهر رفتند بعد از ساعتى حضرت سراغ آن گرده نان را گرفتند، گفت: اطلاعى ندارم پس هر دو از آنجا راه افتادند رفتند، اتفاقا آهویى با دو بچه آهو به نظر حضرت عیسى (علیه السلام) در آمدند آن حضرت یكى از آن دو آهوى بچه را طلبید به فرمان حق تعالى آن آهو اجابت كرد به خدمت حضرت آمد آن حضرت آن را ذبح نمودند و كباب و بریان كردند به اتفاق رفیق میل كردند.

بعد از آن، حضرت خطاب به آن آهو بره كشته شده كردند و فرمودند: قم باذن الله، بلند شو به اذن خدا آهو بره زنده شد و رفت.

حضرت با رفیق خود راهى شدند بعد حضرت فرمود: بحق آن خدایى كه این آیه بزرگ را به تو نشان داد بگو كه آن قرص نان را كه برداشت گفت: نمى‏دانم (انسان گرفتار دنیا است و مال دنیا، ببینید این شخص چقدر و چند دفعه دروغ بگوید شاید به دنیا برسد) خلاصه پس از آن دوباره راهى شدند رسیدند به روى آب روان و یا رودخانه حضرت عیسى (علیه السلام) دست آن رفیق را گرفت به روى آب روان گشتند.

چون از آن آب گذشتند حضرت فرمود: از تو سوال مى‏كنم بحق آن خدایى كه این معجزه را به تو نشان داد آن گرده نان را كه برداشت، باز گفت: نمى‏دانم و خبر ندارم، از آنجا نیز عبور كردند در بیابان نشستند حضرت عیسى پاره خاك فراهم فرمود و امر كرد: كن ذهبا باذن الله یعنى: طلا بشوید به اذن خداوند تعالى، آن خاك و ریگ به فرمان الهى طلا گردید، آن حضرت آن طلا را سه قسمت فرمود، یك قسمت را خودش برداشت، قسمت دیگر را به رفیق داد، قسمت سوم را فرمود براى كسى گذاشتم كه آن گرده نان را برداشته باشد.

مریض حریص گفت: من برداشتم، حضرت عیسى وقتى این جریان را دیدند هر سه قسمت را به او دادند و از او جدا شدند آن مرد با آن سه قسمت طلا در بیابان ماند كه دو نفر دیگر به او رسیدند و به طمع آن مال خطیر به دنبال او افتادند و قصد كشتن او را نمودند ناچار زبان ملایمت گشودند و گفتند: این سه قطعه طلا را تقسیم مى‏كنیم هر كدام یك قطعه برداشتند.

چون به منزل رسیدند، یكى از رفقا را براى خرید نان به قریه نزدیك فرستادند رفیقى كه براى تهیه نان رفته بود با خود فكر كرد كه طعام را با زهر مسموم كند و به خورد دو رفیق خود بدهد و هر سه قطعه طلا را تصرف نماید و همین عمل را انجام داد.

اتفاقا آن دو رفیق هم در بیابان نقشه قتل او را طرح كردند كه وقتى آمد او را بكشند و تمام طلاها را تصرف كنند، چون آن رفیق، آن دو نفر آمد او را كشتند سپس بدون اطلاع از جریان طعام مسموم، از آن طعام خوردند و هر دو مسموم شدند و مردند و آن سه قطعه طلا و سه جنازه كشته شده در بیابان افتاده بود.

بار دیگر حضرت عیسى (علیه السلام) با حواریین از آن طرف عبورشانافتاد و آن سه قطعه طلا و سه جنازه را ملاحظه كردند حضرت عیسى صورت بطرف اصحاب خود كرد و حكایت آنها را نقل فرمود، بعد از آن فرمودند: هذه الدنیا فاحذروها، یعنى این است دنیا پس دورى كنید از آن دنیا و دل به آن نبندید كه نتیجه بعدى گرفتارى است كه ملاحظه فرمودید، كه دل بستن به دنیا چه عاقبت بدى بوجود آورد .


ویدیو مرتبط :
حاج محمد کمیل دنیا دنیا دنیا یه شاه اونم ثارالله