ورزشی


2 دقیقه پیش

رونمایی از جوان‌ترین فاتح تاریخ در روز تصادف روزبرگ و همیلتون

تسنیم/ قهرمانی پسری که هنوز به سن اخذ گواهینامه رانندگی در کشورش نرسیده، اتفاق مهم مرحله پنجم فصل ۲۰۱۶ فرمول یک بود.مرحله پنجم فصل 2016 فرمول یک در پیست کاتالونیای اسپانیا ...
2 دقیقه پیش

مرزبان گزینه جدی سپاهانی‌ها بعد از ویسی

تابناک/ علیرضا مرزبان به عنوان جدی ترین گزینه تیم فوتبال سپاهان برای فصل اینده است.بعد از پایان فصل پانزدهم و ناکامی سپاهان در لیگ مسئولان این باشگاه در پی جانشین استیماچ ...



خاطره بازی با سرپرست تیم‌های خارجی در لیگ جهانی والیبال/ وقتی همه دنبال پسته و زعفران بودند!


خاطره بازی با سرپرست تیم‌های خارجی در لیگ جهانی والیبال/ وقتی همه دنبال پسته و زعفران بودند!خبرآنلاین/ میلاد دارابی سرپرست تیم هایی بوده که در لیگ جهانی والیبال به ایران آمدند. در حاشیه رقابت های لیگ جهانی والیبال خیلی ها مثل میلاد هستند که فعالیت هایشان به چشم نمی آید.خیلی ها پشت صحنه هستند و کارهای زیادی را انجام می دهند اما هیچ وقت نامی از آنها برده نمی شود.دارابی سرپرست و مترجم تیم های خارجی بود که در لیگ جهانی والیبال به ایران آمدند.او از زمان ورود این تیم ها به ایران در کنارشان است و پس از پایان مسابقات آنها را تا دم در هواپیما بدرقه می کند.میلاد خیلی وقت است که این کار را انجام می دهد.او تجربیات و خاطرات زیادی از سال ها کار کردن در این حوزه را دارد که مهمترین آنها به لیگ جهانی والیبال در سالهای گذشته بر می گردد.جایی که تیم هایی مثل برزیل و آمریکا به ایران آمدند و او به کمک فدراسیون والیبال شرایط خوبی را برای مهمان های ایران رقم زد.
*اصلا از کجا شروع شد؟چطور شد که شما به عنوان سرپرست و مترجم در کنار تیم هایی که به ایران می آیند انتخاب شدید.
همه چیز از اردوی تیم ملی نوجوانان شروع شد که به عنوان بازیکن در زمان سرمربی گری آقای "ست کویچ "حضور داشتم.من آن زمان با ایشان به زبان انگلیسی حرف می زدم.بعد از تمام شدن اردو همزمان شد با بازی های جوانان آسیا. به یاد دارم که آن زمان آقای کارخانه هدایت تیم ملی را بر عهده داشتند.فکر می کنم سال 2008.نخستین تیمی هم که کار را با آنها شروع کردم سریلانکا بود.
*تیم هایی که به ایران می آیند معمولا چه چیزهایی درخواست می کنند؟
بیشتر آنها از وقتی که وارد ایران می شوند می خواهند زعفران و پسته بخرند و درخواست زمانی مشخص برای خرید آن ها را دارند.
*آمریکایی ها در کوران مذاکرات هسته ای به ایران آمدند.آنها درباره ایران از تو سوال نمی کردند؟
سوالات متعددی درباره ی ایران پرسیدند ولی نکته ی جالب اینجا بود که هیچ شناختی نسبت به ایران نداشتند.آمریکایی ها زمانی که به ایران آمدند باورشان نمی شد اینجا تا این اندازه امن باشد.سرمربی آمریکا ناراحت بود که چرا رسانه های خودشان تا این اندازه ایران را برعکس نشان داده اند و در پایان سفرش در ایران به همه اعلام کرد که دوست دارد در آینده سفری دوباره به این کشور داشته باشد.
*یعنی درباره سیاست هیچ سوالی نمی کردند؟
آنها فقط می دانستند که در منطقه خاورمیانه یکی سری اتفاقاتی افتاده است.اینکه در ایران چه خبر است را دقیق نمی دانستند.
*عکس العمل آنها وقتی که ایران را دیدن چطور بود.
ما از قسمت "سی آی پی"از آنها استقبال کردیم و از اتوبان در نیمه شب به هتل رسیدند.ابتدا شهر را ندیدند.فردای آن روز با آنها در رابطه با برنامه ی گشت شهری صحبت کردیم و با همکاری جناب باقری و جعفری آن ها را به برج میلاد بردیم.در طول مسیر باور نمی کردند که شهر تهران این قدر امن و آرام باشد.
*روزی که به درکه رفتید چطور؟برخورد مردم با آنها چطور بود؟
ما با هماهنگیه اعضای حراست وزارت ورزش و جوانان به یکی از رستوران ها در درکه رفتیم.آمریکایی ها به گوشت قرمز علاقه زیادی دارند و خودشان استیک های خوبی دارند اما وقتی شیشلیک ما را خوردند نظرشان عوض شده بود.
*در درکه قدم نزدند؟
آنها تمرین داشتند و خیلی زود برگشتند.نکته جالب این بود که وقتی دوغ آوردند بعضی از آنها این تصور را داشتند که باید آن را روی سالاد ریخت .به آنها گفتم که دوغ نوشیدنی ایران است.خوردند و خیلی هم خوششان آمد.یکی از بازیکنان داشت زیاد می خورد که به او گفتم برادر زیاد نخور،خواب آور است.او نگاهی به پارچ و لیوانش کردو به مزاح گفت،برادر دیر گفتی ...و لیوانش را سر کشید.
*از تهران خرید نکردند؟
چرا صنایع دستی ایران را دوست داشتند و مقداری خرید کردند.
*تا به حال شده که تیم ها با شما برخورد بدی داشته باشند.مثلا بگویند شما ایرانی هستند و اطلاعات تیم ما را به تیم خودتان می دهید؟
خوشبختانه خیر..در واقع من از روز اول برای استقبال از تیم به فرودگاه می روم و خودم را به عنوان مترجم و راهنمای تیمشان معرفی کنم. در این رابطه یک مطلب جالب از بازی با آمریکا برایتان بگویم.در بازی اول آقای داگبیل رییس فدراسیون والیبال آمریکا زمانی که جو سالن آزادی را همراه با این همه تماشاگر پرشور ایرانی دید به سمت من آمد و به مزاح گفت:حال که در طرف تیم ما نشسته ای لطفا از جایت تکان نخور.او می گفت تو تنها کسی هستی که امروز با مایی.
*بعد از اینکه تیم ها می روند این ارتباط شما با آنها وجود دارد؟
بله البته.با بسیاری از بازیکنان و مربیان از طریق ایمیل و شبکه های اجتماعی در تماس هستم.حتی ناظر بازی ایران و آمریکا آقای کین تانا که اسپانیایی هستند و یکی از دوستان صمیمی من.از یک هفته قبل از ورود ایشان با هم در تماس بودیم.
*راستی شغل اصلی شما همین مترجمی است یا...
در واقع مترجمی را به صورت موقت و فقط برای ورزش والیبال انجام داده ام .من در مجتمع کشت و صنعت و شرکت بازرگانی ای که متعلق به پدرم است فعالیت می کنم.
*تا به حال شده که از تیم ها یادگاری بگیری یا به آنها یک هدیه ویژه ای بدهید؟
تقریبا تمام تیم ها یادگاری از تیم خود به من داده اند که برایم باارزشند.و من هم متقابلا به رسم یادبود هدایایی به آنها داده ام.
*بازیکنی بوده که روی شما تاثیر خاصی گذاشته باشد؟
دیوید لی،کاپیتان تیم ملی آمریکا.آدمی خاص،بسیار متواضع و منطقی.از او خیلی خاطره دارم.او بارها به عنوان بازیکن ذخیره در بازی ها بود و در عین حال کمک رسان به هم تیمی هایش در هر شرایطی.من از دیوید لی چیزهای زیادی یاد گرفتم.
*دستمزدی که به شما می دهند به چه صورت است؟
در واقع اهمیتی برایم ندارد.بودن در کنار تیم های بزرگ جهان و استفاده کردن از نکته های بیشمار آنها برایم مهم تر است. در بیست روزی که ایران میزبان بازی های لیگ جهانی بود شرایط طوری ایجاب می کرد که یکی دو بار بیشتر به خانه نرفتم.اینها همه به خاطر عشق به والیبال است.
*دوست دارید این سرپرستی و مترجم بودن را ادامه بدهید؟
در سال های آینده قطع به یقین شاهد بازی های زیباتری خواهیم بود و انگیزه ی من را چند برابر می کند.
*لهستانی ها پس از شکست دادن ایران در رختکن چیزی نمی گفتند؟
من به آنها احترام می گذارم و سعی می کنم پس از بازی ها در رختکن نباشم.روزی هم که ایران را بردند خیلی خوشحال بودند.می گفتند این بازی برایشان خیلی مهم بوده.این همه فشار و سختی را تحمل کرده اند و نتیجه ی خوبی گرفتند.
*سختی این کار به نظر خودت چه چیزی است؟
هرکاری سختی های خودش را دارد و باید با آن کنار آمد.شاید می توان گفت که عدم استراحت کافی یکی از سختی های این کار است چرا که اکثر تیم ها در نیمه ی شب ورود می کنند و بعضی از آنها از صبح فردا تمرین خود را آغاز می کنند.حتی به یاد دارم که در لیگ امسال زمانی که آمریکایی ها از ایران رفتند 5 دقیقه پس از رفتن آنها تیم ملی لهستان را تحویل گرفتم.
*یک چیزی که خیلی ها دوست دارند درباره اش بدانند ماجرای آب نخوردن آمریکایی ها در ماه مبارک رمضان است.
قبل از شروع بازی اول ایران و آمریکا صدای اذان می آمد که همه ی تماشاچیان ساکت شدند.آنها از من پرسیدند که چرا همه ساکت شدند.البته می دانستند اذان چیست اما دلیل سکوت کردن را نمی دانستند.من به آنها گفتم که ماه رمضان است و به احترام اذان سکوت رعایت می شود.مسلمانان ایران تا قبل از اذان روزه هستند.برایشان کاملا همه چیز را توضیح دادم که آنها گفتند حتی آب هم نباید بخورید که جواب من مثبت بود.باورشان نمی شد که دراین گرما مردم ایران آب نمی خورند.هیچ کسی به آنها چیزی نگفته بود.در بازی دوم خودشان رعایت کردند و آب ننوشیدند.آنها عقیده داشتند که وقتی مردم ایران روزه هستند نباید مقابل چشم آنها آب بخورند.این اتفاقی بود که در فضای مجازی هم واکنش های زیادی را داشت و افرادی از آنها تشکر کردند.
*غذاها چطور؟به نظر خیلی راضی بودند.
برنامه های غذایی مطابق با استانداردهای فدراسیون جهانی برایشان در نظر گرفته شده بود و تمام تیم ها رضایت کامل را از شرایط میزبانی ما داشتند.صراحتا ما در این زمینه هیچ مشکلی نداریم.می توانیم بگوییم بهترین میزبانی دنیا را داریم.حتی آمریکایی ها هم خودشان گفتند که یکی از بهترین جاهایی که سفر کرده ایم ایران بوده است.به خصوص اینکه تمامی تیم ها از شرایط هتل و نزدیکی آن به سالن مسابقات بسیار خشنود بودند.

منبع: خبرآنلاین


ویدیو مرتبط :
برنامه بازی های تیم ملی والیبال در لیگ جهانی 2015