ورزشی


2 دقیقه پیش

رونمایی از جوان‌ترین فاتح تاریخ در روز تصادف روزبرگ و همیلتون

تسنیم/ قهرمانی پسری که هنوز به سن اخذ گواهینامه رانندگی در کشورش نرسیده، اتفاق مهم مرحله پنجم فصل ۲۰۱۶ فرمول یک بود.مرحله پنجم فصل 2016 فرمول یک در پیست کاتالونیای اسپانیا ...
2 دقیقه پیش

مرزبان گزینه جدی سپاهانی‌ها بعد از ویسی

تابناک/ علیرضا مرزبان به عنوان جدی ترین گزینه تیم فوتبال سپاهان برای فصل اینده است.بعد از پایان فصل پانزدهم و ناکامی سپاهان در لیگ مسئولان این باشگاه در پی جانشین استیماچ ...



بزن عبدالله…


در ادامه این مطلب آمده است:آن قدر توپ قل خورد و قل خورد و از تهران و قم گذشت تا در اهوازِ به نفس در آمده از گرد و خاک آرام گرفت. آرام گرفتنی توام با رقص و پایکوبی عربی.
حالا شیرهای رام نشدنی عبداله ویسی بر بام ایران ایستاده اند و همگان را برای احترام گذاردن، مجبور به قیام کرده اند.
روزنامه ای ورزشی برای افتخارآفرینی لسترهای ایرانی تیتر زد: “بزن عبدالله، آفرین عبدالله”.
روزنامه نگار پایتخت نشین، آن ساعت که در دفتر خاطرات قدیمی، به دنبال جمله ای غبار گرفته از جنس فوتبال جنوب برای روزنامه اش می گشت، نمی دانست که وام گرفتن او از جمله معروف شاهین بهرام نژاد، مساوی است با برآمدن آه از نهاد بی شمار بوشهری عاشق فوتبال.
شبی تابستانی در ورزشگاه پیرِ بوشهر که محمود یاوری از سونای طبیعی هوای دم کرده بندر در زیر نورافکن ها می درخشید، توپ بر پای عبدالله کرمی نشست و شاه بیت ماجرای آن شب که بهرام نژاد گفت: “بزن اون ضربه های معروفتو عبدالله” و او زد و این چند کلمه به تعبیر آقای گزارشگر، شد امضا پای کار او.
اما حالا، حال فوتبال بوشهر و عبداللهِ محبوبِ آن روزها، بی شباهت به هم نیستند. عبدالله هم در فراق پدر سوگوار است و هم سالی کابوسوار را با تیم مدافع عنوان قهرمانی گذرانیده است اما فوتبال بوشهر سالهاست که روی خوش را به خود ندیده است.
بوشهری ها دلتنگ لیگ برترند و تشنه دوباره تماشای پرواز شاهین در آسمان فوتبال ایران.
تشنه به اندازه فرد روزه دار روزهای شرجی زده و بی رحم مرداد. هر چند دانیال ماهینی، مهدی طارمی و میلاد شعبانلو پسران محجوب بوشهری، در مثلث قهرمانی نقش آفرین بودند، اما این کجا و آن کجا؟
عصر جمعه 24 اردیبهشت که در ورزشگاه غدیر اهواز، پرچم های سرخابی فولاد و استقلال، چشم نوازی می کردند و خوزستانی ها نمایشی از “با هم بودن” را به رخ همگان کشانیدند، می شد فهمید که چرا آنها محقند که بر صدر تکیه بزنند و چرا ما که “بی همیم” همچنان باید عصا بدست در لیگ های پایین دست، در حال گذران روزگار باشیم. اگر در آن روزهای لیگ برتری، مدیران شاهین قدر عافیت را می دانستند و هر یک خود سودایی در سر نداشتند، امروز حال و روزمان، به از این بود.
عبدالله ویسی در استقلال خوزستان بر داشته‎های فوتبالی سرزمین تفتیده‌اش سرمایه‎گذاری کرد و رحیم زهیوی و حسن بیت سعید را از دل کوچه‎های سوسنگرد بیرون کشید و ستاره لیگ برتر کرد، اما مدیران شاهین پای درخشان‎ها و ابوالفتحی‎ها و میثم منیعی‌ها را به بوشهر باز کردند تا مهدی طارمی‎ها، در سایه زیاده خواهی آنها، مجال خودنمایی نیایند.
اما فوتبال ادامه دارد، همچنانی که زندگی ادامه دارد. می شود با یک “یا علی” از نو شروع کرد.
سرود همدلی را خواند و “می شود و می توانیم” را صرف کرد، به شرطی که بخواهیم و آنهایی که دستی بر آتش دارند، بخواهند. می شود باز هم صدای “هلل یوس هل یوسا” را در کوچه های جفره و صلح آباد شنید.
6045

انتهای پیام /*


ویدیو مرتبط :
پشت صحنه ی سریال(ماسک عروس)قسمت22_مون جو وون بزن بزن