ماجرای قهرکردن دو اسطوره/ اختلافاتی که منجر به اوج گیری پرسپولیس شد!

کاپ/ تقریبا همه می دانیم که باشگاه پرسپولیس از زمانی اوج گرفت که ستارگان ملی پوش باشگاه شاهین به پرسپولیس گمنام پیوستند.
این که چه عواملی سبب شد تا شاهین منحل شده و ملی پوشان آن، راهی پرسپولیس شوند، به اختلاف دو چهره شناخته شده شاهین بازمی گردد. علل این اختلافات را از زبان همایون بهزادی و در بخش دیگری از خاطر ات وی با هم می خوانیم.
نطفه نفاق و دو دستگی در شاهین
بیش از شرح ماجرای محرومیت شاهین هم اکنون که موقعیتی پیش آمد فرصت را غنیمت می شمارم و شما دوستداران عزیز ورزش را – بدون اینکه قصد کوبیدن و یا طرفداری از کسی را داشته باشم- با نقاط تاریخ این وقایع آشنا می سازم. امید است که هیچ یک از دوستانم اعم از رییس بازشگاه، مربی، بازیکن و یا احیانا اربابان محترم مطبوعات ورزشی در این مورد رنجشی از من به دل نگیرند. زیرا هرچه بوده گذشته است و هدف من از بازگو کردن این وقایع صرفا روی این مساله است که ورزشکارانی که این مطالب را می خوانند، به دقت آن را مطالعه کنند و بنگرند که چگونه و به چه سادگی خراب کردن آسان است و برعکس ساختن چه مشکل، بلی همین شاهین، یعنی تیمی که در بعضی از مواقع حتی برتر از تیم ملی جلوه می کرد، شاید باور نکنید که فقط با یک اشتباه کوچک متلاشی شد. در این میان هیچ وقت به خود اجازه نمی دهم که گناه را به گردن کسی بیندازم.
صمیمیتی که برقرار نشد
بارها در ابتدای این ماجراها باید به اختلاف نظری که بین پرویز دهداری و دکتر اکرامی به روز کرده بود اشاره کرد و این همان نطفه ای است که نباید به وجود می آمد. خدای بالای سرم شاهد است، به تمام مقدسات دنیا سوگند، به مولایم علی قسم و به مرگ شاهین عزیزم که چقدر من سعی کردم بین این دو تن آشتی و صمیمیت مجدد برقرار کنم اما نشد. هیچکدام در افکار و مرام خود کوچکترین گذشتی نکردند که نکردند. این را هرکس که باور نمی کند می تواند مستقیما به هریک از این دو تن مراجعه کند و بپرسد.
طرفداران اکرامی، طرفداران دهداری
باری ما، یعنی شاهین با این ترکیب که خدمتتان عرض کردم وارد مسابقات باشگاهی می شدیم. دو دستگی در بین بازیکنان کاملا مشهود بود. عده ای طرفدار دکتر اکرامی و عده ای دیگر طرفدار پرویز دهداری بودند و در این میان سعی من فقط بر این بود که تیم پاشیده نشود. لذا وقتی دیدم که پرویز دهداری برای تمرین دادن بچه ها حاضر نمی شود با درخواست طرفین و نیز خواهش بازیکنان، برای اینکه در هر صورت تیم از هم پاشیده نشود موقتا تمرین بازیکنان را زیر نظر گرفتم و منتظر شدیم که ببینیم بالاخره کدام یک از آن دو کوتاه می آیند.
اوج گیری اختلافات
در این میان عده ای فرصت طلب- که همواره در جست وجوی فرصتی بودند که از کاهی کوهی بسازند و احیانا عقده های چندین ساله خود را نسبت به دکتر اکرامی خالی کنند- بهترین فرصت برایشان به جود آمد و هر روز و هر هفته با ترتیب دادن مصاحبه با مخالفان دکتر اکرامی با چاشنی کردن افکار و خواست های خود در آن مصاحبه های آنچنانی، بر ماجرا دامن زدند بطوری که من بعدا از هر یک از همین بازیکنان که از قول آنان در مطبوعات مطالبی علیه دکتر اکرامی درج شده بود در این مورد سوال می کردم به زمین و زمان و پیغمبر وامام قسم می خوردند که روحشان از این مطلب بی خبر است و اگر آقایی می کردند می گفتند: ما اینطور نگفتیم بلکه فلان چیز را گفتم که اینچنین منعکس شده!»
در حالی که به نظر من اگر اینها واقعا بی غرض بودند در آن بحبوحه بهترین کار این بود که روحیه افراد تیم ملی را که در اردوی مسابقات جام عمران بودند با این دروغ ها خراب نکنند و بین آنان تخم دو دستگی و نفاق را نکارند ثانیا اگر مطلبی هم بود باید آن را به طریق کدخدا منشانه حل می کردند نه اینکه از قول طرفین مخاصمه برای یکدیگر به دروغ خط و نشان می کشیدند.
در اینجا فرصت را غنیمت می شمارم و به دوستان جوان ورزشکار اندرز می دهم همیشه که در هرحال تخم کدورت و نفاق را در همان نطفه بکشند. اگر بین دو بازیکن در یک تیم کدورتی است سعی کنند همان اوایل آشتی کنند یا دوستان پیش قدم شوند زیرا یکی از مهمترین علل از بین رفتن هرگروه و یا اجتماع این است که دشمنان در داخل آنها ایجاد تفرقه و نفاق نمایند و این بلایی بود که به سر شاهین آورده شد.
شاهین روسفید شد
در مورد شاهین، خوشبختانه گذشت زمان همه چیز را آشکار و ثابت کرد آن چیزی که انکار آن واقعا دور از انصاف است این است که لااقل یکی از بنیان گذاران فوتبال تهران شخص دکتر عباس اکرامی می باشد و ما هنوز هم شاگردان او را در لباس مربیگری و یا بازیکی می بینیم. در همین گیرودار تاسیس مجدد شاهین با نام شهباز بیش از هفتاد هزار تومان موجودی شاهین، تمام و کمال و دست نخورده تحویل هیات مدیره جدید این باشگاه گردید که برای طرح های آینده و سازندگی این باشگاه مورد استفاده قرار گیرد و ورزشگاه بیست و چند هزار نفری باشگاه شاهین در اختیار هیات مدیره جدید باشگاه شهباز قرار گرفت تا هر طور که صلاح می دانند آن را برای جوانان این مملکت مورد استفاده قرار دهند.
و همچنین به دهداری عزیزم، همبازی و مربی من در تیم ملی کسی که همواره به نبوغ او در فوتبال ایمان دارم.
درک اجتماعی و مفاهیم عالی دهداری از ورزش بر دوست و دشمن هویداست. دهداری معروف تر از آن است که من معرفیش کنم همیشه به دوستی با او افتخار می کنم. افسوس همانطوری که گفتم اختلاف سلیقه او با دکتر اکرامی فقط به نفع دشمنان شاهین تمام شد و بس.
خواهش و تمنا از بازیکنان برای تمرین کردن
در هر صورت با تیمی که از درون شکست خورده بود مسابقات باشگاه ها را شروع کردیم. در این میان تمام تلاش های من برای ایجاد برقراری روابط حسنه بین دهداری و دکتر اکرامی بی نتیجه ماند.تنها کاری که توانسته بودم انجام دهم این بود که بازیکنان را با خواهش و تمنا سر تمرین بکشم ولیکن با تمام این کوشش ها در اولین مسابقه شاهین- که با تیم آرارات بود- پنج تیم از بازیکنان حاضر نشدند!!
در مسابقه با آرارات نیمه اول را یک بر یک کردیم و بالاخره با غیرت و تعصب خاصی که در آن روز بازیکنان شاهین از خود بروز دادند، به سختی با نتیجه سه بر دو بر آرارات پیروز شدیم و آن برای همه ناگوار بود. بازیکنان شاهین در این بازی تاریخی عبارت بودند از آقایان: طاووسی، کاشانی، رازی،دبیر سیاقی، آشتیانی، ادیبی، ممینی، بیداریان، شیرزادگان، کلانی، ریاحی و من و گل ها را ریاحی در دقیقه 19 و من در دقیقه 63 و کلانی در دقیقه 75 برای شاهین به ثمر رسانیدیم...
این اختلافات سرانجام منجر به انحلال شاهین شد و آن گاه بازیکنان این تیم راهی پرسپولیس شدند. چیزی نمانده بود که محبوبیت شاهین نیز به پرسپولیس منتقل شود.

کانال تلگرامی «کانال ورزش» را دنبال کنید telegram.me/canalevarzesh

منبع: کاپ