ورزشی


2 دقیقه پیش

رونمایی از جوان‌ترین فاتح تاریخ در روز تصادف روزبرگ و همیلتون

تسنیم/ قهرمانی پسری که هنوز به سن اخذ گواهینامه رانندگی در کشورش نرسیده، اتفاق مهم مرحله پنجم فصل ۲۰۱۶ فرمول یک بود.مرحله پنجم فصل 2016 فرمول یک در پیست کاتالونیای اسپانیا ...
2 دقیقه پیش

مرزبان گزینه جدی سپاهانی‌ها بعد از ویسی

تابناک/ علیرضا مرزبان به عنوان جدی ترین گزینه تیم فوتبال سپاهان برای فصل اینده است.بعد از پایان فصل پانزدهم و ناکامی سپاهان در لیگ مسئولان این باشگاه در پی جانشین استیماچ ...



شب بازی با استقلال می‌خواستند بی‌شخصیتم کنند، خودشان بی‌شخصیت شدند/ می‌دانم درد کی‌روش چیست


به گزارش خبرگزاری فارس، سپاهان، باشگاهی که وقتی لیگ ایران به نام حرفه‌ای نامگذاری شد، درخشش‌هایش آغاز شد. قهرمانی های متعدد و صعود به مراحل پایانی لیگ قهرمانان آسیا کاری کرد تا خیلی از تیم‌های قدیمی کشورمان به احترام آنها بایستند و آسیا هم خیلی زود نام طلایی پوشان ایران را در فهرست بزرگان قاره کهن جای داد.

در روزهایی نه چندان دور، همین سپاهان طلایی پوش فوتبال ایران پول خوب داشت، نظم داشت، مدیر داشت و خبری از بازیکن سالاری و اعتصاب و باند بازی و ... در این تیم دیده نمی شد و شاید به خاطر همین ویژگی‌ها بود که شده بود الگوی بسیاری از تیم های ایرانی.

فوتبالی‌های کشورمان هر جا که می خواستند مثال مناسبی از سازماندهی و نظم تیمی و باشگاهی بزنند، سپاهان جلوی چشم‌شان بود و شاید همین جلوی چشم بودن عاملی شد تا طلایی پوش کشورمان در فصل پانزدهم چشم بخورد و به یک باره طوفانی از بی نظمی‌ها و هرج و مرج ها این باشگاه را فرا گرفت.

آتش باندبازی و یاغی‌گری به حدی در سپاهان شعله ور شد که خیلی زود حسین فرکی، یکی از مربیان صبور و با دانش فوتبال کشورمان مجبور به ترک اصفهان شد چرا که تا هفته دهم لیگ برتر او پلشتی هایی را پشت پرده دید که شاید در عمر فوتبالی‌اش هرگز آنها را مشاهده نکرده بود. بعد از فرکی، محرم نویدکیا هم مربی، هم بازیکن و هم کاپیتان سپاهان شد و در ادامه استیماچ از کرواسی آمد تا بلکه بتواند با پدیده شوم و البته غریبه در سپاهان مبارزه کند.

استیماچ با تحلیل های فراوان راهی دیار نصف جهان شد، او اطلاعاتی راجع به سپاهان گرفته بود و می خواست دوباره این تیم را به روزهای اوج برگرداند دریغ از اینکه یک غده سرطانی در درون رشد کرده بود و به استخوان هم رسیده بود. استیماچ شعار مبارزه با بدی‌ها را سر داد،‌ اما با ورود به معرکه فهمید که در سر دادن برخی ها شعارها خامی و شاید هم عجله کرده و به همین دلیل این مربی کروات خیلی زود استعفا کرد، استعفایی که حتی اجازه نداد این مربی کروات آخر فصل فوتبال ایران را هم ببیند.

استیماچ تا زمان ترک ایران هیچ گفت‌وگویی انجام نداد، اما شواهد گویا بودند که این مربی کروات حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، به همین دلیل خبرنگار خبرگزاری فارس پس از بازگشت این مربی کروات به کشور خود به صورت تلفنی مصاحبه‌ای را با استیماچ انجام داده که در زیر آخرین اظهارات وی را می‌خوانیم:

 

فارس: از شرایط سپاهان آغاز کنیم. بزرگ‌ترین عاملی که باعث شد تا نتیجه لازم در مدت زمان مربیگری شما در سپاهان برای این تیم به دست نیاید، چه بود؟

مشکلات زیادی وجود داشت. خیلی  از اشتباهات داوری و بدشانسی‌ها دست به دست هم داد اما قسمت اعظم مشکلات این بود که ما زمان مناسب برای بازسازی یک تیم را از دست داده بودیم که این کار معمولاً در ابتدای فصل صورت می‌گیرد. از سوی دیگر مشکلات مالی هم وجود داشت که البته این مشکل برای همه تیم‌های ایرانی به شمار می‌رود اما سپاهان تیمی بود که هیچ زمانی از این مشکلات نداشته و بازیکنان این تیم نیز طوری رشد پیدا کرده بودند که به مشکلات مالی عادت نداشتند بنابراین با کمترین مشکل مالی در تیم، به بازیکنان خیلی سخت گذشت و باعث شد خیلی مواقع تمرین را تحریم کنند و این برای یک مربی که به تازگی به تیم آمده و این با صحنه‌ها مواجه می‌شود موضوع جالبی نبود. بعد ها هم مشکلات دیگری به وجود آمد که به آنها هم می‌رسیم.

فارس: مشکلات شما از زمانی به چشم آمد و بیشتر شد که اختلاف عمیقی بین شما به عنوان سرمربی و برخی بازیکنان قدیمی پیش آمد.

وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می بینم که زمان‌های خوبی در اصفهان داشتم و مردم، اعضای هیأت مدیره و بازیکنان جوان پشت من بودند اما در مقابل اتفاقاتی افتاد که همه در جریان آن هستند. در تمام این مدت به جای داشتن یک کاپیتان که من را کمک کند در عمل چیز دیگری داشتم و این موضوع من را سورپرایز کرده و در شرایط بدی قرار داده بود اما با توجه همه اینها توانستیم باز هم اثر خود را بگذاریم و در خیلی از بازی‌ها مانند دیدار با استقلال و سایپا شانس‌های زیادی را به دست آورده و فوتبال خوبی را به نمایش بگذاریم. البته کسانی که فوتبالی هستند متوجه می‌شوند که چه مشکلاتی داشتیم.

فارس: در این مورد شفاف‌تر توضیح می‌دهید؟

کسانی که در فوتبال کار می‌کنند دو بخش هستند. کسانی که به فوتبال اشراف دارند و دوم کسانی که فوتبال را ظاهری نگاه می‌کنند. من به ایران آمدم تا آینده وسیعی را برای چندین سال بعد یک باشگاه بسازم. آمده بودم فلسفه فوتبالی‌ام را در سپاهان جاری کنم تا با آن بتوانیم یک سپاهان موفق را در چند سال آینده داشته باشیم. سپاهان سال های گذشته قهرمان شده اما باید قبول کرد این تیم در این سال ها به یک تیم فرسوده و پیر تبدیل شده است. اما من آمدم تا تیم جدید و جوانی را بسازیم. فکر می‌کنم خیلی از مشکلات سپاهان پشت قهرمانی‌های این تیم از جمله قهرمانی سال گذشته گم شده بود و این قهرمانی‌ها اجازه نداده بود تا مشکلات واقعی نمایان شود. از سوی دیگر موقعی آمدم که باشگاه سپاهان شرایط مالی خوبی نداشت. البته این شرایط در تمام باشگاه‌های ایرانی حاکم بود با این وجود  تصمیم گرفتیم سپاهانی را بسازیم که با سپاهان سال‌های قبل متفاوت باشد.

فارس: از چه نوع تفاوتی صحبت می‌کنید؟

سپاهان سال‌های قبل با مربیانی که آنها هم زحمت کشیدند و قابل احترام هستند سپاهانی بوده که بهترین بازیکنان تیم‌های دیگر را می‌خریده و ستاره‌های این تیم‌ها را در کنار هم می‌چیده و قهرمان می‌شده است. این راحت‌‌ترین کار برای هر مربی است اما آیا این چیزی است که از سوی باشگاه انتظار داریم؟ سپاهان من می‌توانست در آینده تصویر بزرگ‌تری از تیمی که جلوی استقلال با 6 جوان زیر 22 سال مانند فاضلی، روشندل، کریمی و ... ارائه کرد را به نمایش بگذارد. تیمی که حتی مربی تیم مقابل به اسم آنها نیز اشراف نداشته و نمی‌توانست آنها را آنالیز کند چون نام آنها را نشنیده بود. پس سپاهانی‌ را در نظر گرفته بودم که برای آینده و در سال‌های پیاپی باعث افتخار اصفهان شود.

فارس: اما شاید خیلی‌ از هواداران و برخی دیگر که همواره قهرمانی سپاهان را شاهد بودند، حوصله سپری کردن مدت زمان زیاد برای رسیدن به ایده‌های شما را نداشتند و همین موضوع کار شما را برای ادامه همکاری با سپاهان سخت‌تر کرد.

در این شرایط خیلی‌ها این تفکر را من را برنمی‌تابیدند. کسانی که خودشان را در این آینده نمی‌دیدند. من دوست ندارم اسم زیاد به کار ببرم. فکر می کنم همه متوجه حرف‌‌های من می‌شوند. در تمام دنیا وقتی بازیکنان سن بالا و اسطوره یک تیم فوتبالشان یا تمام می‌شود یا به سوی تمام شدن است از آنها در کادرفنی یا مدیریتی باشگاه آرام آرام استفاده می‌شود اما این بدان معنا نیست که بلافاصله پس از اتمام فوتبال یا در حین فوتبال بازی کردن در سال های آخر بازیکن به خودش این اجازه را بدهد که به صورت مستقیم در کار مدیریتی و یا فنی باشگاه دخالت کند. بازیکنانی به مراتب بزرگ‌تر از بازیکنان ایرانی. به عنوان مثال رایان گیگز، توتی، زانتی، دل‌پیرو و ... اینها بازیکنانی بودند که سوپر استرهای جهانی و بین الملل هستند اما هیچکدام به خودشان اجازه ندادند با تمام بزرگی‌شان به مسائلی وارد شوند که به آنها ربطی نداشته و آنها جایگاه خودشان را می‌دانستند و اگر هم می‌خواستند به کادرفنی یا مدیریتی اضافه شوند مراحل درست را انجام داده و کلاس های مربیگری و مدیریتی را سپری کرده تا در آینده با شیوه‌ای درست به تیم محبوب خود خدمت کنند اما متاسفانه چیزهایی که در ایران از نزدیک دیدم این بود که برخی چیزها حالت طبیعی و نرمال ندارد و بیشتر یک امر روزمره و روتین است.

فارس: قبل از اینکه سرمربی سپاهان شوید با همکارانی که در ایران داشتید مشورت نکردید تا از تجریبات آنها استفاده کنید؟

چرا اتفاقا وقتی با مربیانی مانند برانکو، اسکوچیچ، بوناچیچ، کرانچار و بگوویچ در این مورد صحبت کردم فهمیدم که همه این مشکلات را به نوعی کم و زیاد داشته‌اند که خیلی از بازیکنان خود را بزرگ‌تر از باشگاه دیده و احساس می‌کنند می‌توانند باشگاه را تحت تاثیر خود قرار دهند. یک مثال می‌زنم، یک روزی به عنوان یک کروات کاپیتان وستهام در لیگ برتر انگلیس بودم و فرانک لمپارد که بعدها به یکی از ستارگان فوتبال دنیا تبدیل شد به تازگی به تیم ما اضافه شده بود. من فقط وظیفه‌‌ام کمک به آن بازیکن جوان بود تا بیشتر در آن تیم جا بیفتد نه اینکه دخالت در امور باشگاه یا مربی و یا کادرفنی داشته باشم. در صورتی که شاید توانایی این را داشتم که این کار ها را بکنم اما جایگاهم را می‌دانستم کجاست. در هر صورت هر کاری در دنیا هزینه‌ای دارد و هزینه داشتن یک تیم خوب &


ویدیو مرتبط :
حسن روشن:از پسرم رشوه خواستند تا در استقلال بماند