حکایت/ خشونت و شفقت در برابر غذا


  X  

تاریخ خبر : پنج‌شنبه 1394.09.05 - 15:21

حکایت/ خشونت و شفقت در برابر غذا

خراسان/ روزی حاکم مشغول خوردن طعام بود. بر سر سفره‌اش بره‌ای بریان گذارده بودند. اعرابی از راه رسید. حاکم او را به سفره خواند و او بنشست و با اشتهای بسیار مشغول خوردن شد. حاکم گفت: «چه می‌کنی؟ چنان این بره را از هم می‌دری و به رغبت می‌خوری که گویی پدر او تو را شاخ زده است.» اعرابی گفت: «چنین نیست، اما تو چنان با چشم شفقت در او می‌نگری و از دریدن و خوردن آن پرهیز می‌کنی که انگار مادر او تو را شیر داده است!»
برگرفته از کتاب «بهارستان» اثر عبدالرحمان جامی

نظر شما


ویدیو مرتبط :
شفقت و دوستی بین صحابه و اهل بیت