داستان های واقعی/ از مجنون تا تهران فقط برای کسب تکلیف!


داستان های واقعی/ از مجنون تا تهران فقط برای کسب تکلیف!تسنیم/ مصطفی مولوی روایت می‌کند:
«بعد از عملیات خیبـــــر، آقا مهدی باکری آمد به من گفت: "بعد از ظهر کمی بخواب، شب باید بریم تهران." گفتم: "باشه." شب به سمت تهـران حرکت کردیم. به تهران که رسیدیم رفتیــم دفتر ریاست جمهوری در خیابان پاستور. آقا مهدی به من گفت: "شما اینجا بایستید، من الان میام." رفت داخل یک اتاق و حدود 20 دقیقه بعد آمد و گفت: "برو بریم." در راه برگشت، رفتیم قم و سری هم به خانواده آقا حمید که تازه شهید شده بود زدیم. بعد که راه افتادیم، سر صحبت را با او باز کردم و پرسیدم: "راستی آقا مهدی، جریان چی بود، ما شب تا صبح رانندگی کردیم و اومدیم تهران فقط برای یه دیدار 20 دقیقه ای؟ با کی دیدار داشتین؟" گفت: "رفتم آقای خامنه ای رو دیدم." گفتم: "کاری داشتین؟" گفت: "مدتی قبل امام (ره) در یکی از صحبتهاشون فرمودند کسانی که با ارتش هماهنگی و همکاری نداشته باشند، این شرعا تخلف محسوب میشه. رفتم از آقای خامنه ای بپرسم که اگه قبل از این حکم، کم کاری هایی شده باشه مسئله اش چی می‌شه؟" ایشان تا این حد برای صحبت های امام (ره) ارزش قائل بودند. بنده یاد ندارم که در سخنرانی هایش از امام (ره) یاد نکرده باشد و همیشه صحبتهای امام (ره) را دستورالعمل قرار می‌داد.»



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: تسنیم


ویدیو مرتبط :
آموزش کسب درآمد واقعی واقعی