خاطره جالب اسارت ژنرال های زن ایرانی به دست بعثی ها


به گزارش افکارنیوز ، - سربازهای عراقی خود را به ماشین ما رساندند. من که کنار پنجره بی حرکت نشسته بودم، سریع قفل در ماشین را زدم اما آنها شیشه ی ماشین را با قنداق تفنگ شکستند. از ترس خودم را روی خواهر بهرامی انداختم. تعدادی از سربازهای عراقی شیشه ی پنجره ی سمت خواهر بهرامی را هم شکستند. راننده فرمان ماشین را رها کرد و پیاده شد. سرنشین هم نفر بعدی بود که پیاده شد، اما من و خواهر بهرامی مقاومت می کردیم و نمی خواستیم پیاده شویم. - رادیوی کوچکی که در دستم بود، از دستم پرتاب شد ...

دریافت خبر:

پنجشنبه ۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۷:۱۵

class = "khf_td_fixed">منبع خبر:طبقه بندی خبر:

مهمترین خبرهای گوناگون


ویدیو مرتبط :
خاطره دوران اسارت در عراق دختران ایرانی