کنترل بحران اظهارنظر / مدیری که پای حرفش بایستد


محمد مهدی عسگرپور و حسین معززی‌نیا درباره‌ی «چشم‌انداز سینمای ایران در سال 95 » با هم به گفت‌وگو نشستند.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، در این گفت‌وگو حسین معززی‌نیا منتقد و صاحب‌نظر، مهم‌ترین نیاز سینمای ایران در سال 95 را کنترل بحران اظهار نظر و محمد مهدی عسگرپور کارگردان و مدیرعامل سابق خانه سینما؛ "مدیریتی که بتواند پای حرفش بایستد"، دانستند.

در ادامه مشروح گفت‌وگوی «شهر فرنگ» که از شبکه خبر شامگاه 12 فروردین ماه پخش شد را می‌خوانیم .

_ آیا این میزان فروش فیلم‌ها محدود به ایام نوروز است یا در طول سال هم ادامه خواهد داشت؟

عسگرپور: ایجاد تئوری برای هرچیزی در سینمای ایران مشکل است و فروش فیلم‌ها و موفقیت یا عدم موفقیت در عرصه‌ی بین‌المللی هم از این قبیل است. دلایل مختلفی دارد که چرا نمی‌شود فعالیت‌هایمان را تئوریزه کنیم. برعکس هرجای دنیا که سینما به صنعتی شدن نزدیک شده و امکان تئوریزه شدن آن فراهم شده، در ایران این اتفاق نیفتاده است.

در اکران نوروز، سینمای ایران فروش خوبی داشته و باید امیدوار باشیم این اتفاق در طول سال هم بیفتد. حس عمومی من با دیدن فیلم‌های جشنواره‌ی گذشته این است که امسال نسبت به چند سال گذشته، سال خوبی خواهد بود. دوسال گذشته از نظر تعداد مخاطب مثل هم بود اما امسال فکر کنم وضع بهتری داشته‌ باشیم. گفتن اینکه این اتفاق چقدر برنامه‌ریزی شده و چقدر می‌شود درباره‌اش تئوری داد، کار سختی است و فقط باید امیدوار باشیم.

معززری‌نیا: در سینمای ایران امکان تئوریزه کردن مسائل و فرمول‌بندی و پیش‌بینی کردن وجود ندارد و یا حداقل کار دشواری است. وقتی فروش خوب است باید به دو سه جنبه فکر کرد؛ کیفیت خود فیلم‌ها، کیفیت سخت‌افزاری و دیگری استراتژی‌ای که در تولید این فیلم‌ها بوده است. از نظر کیفیت فیلم‌ها، آثار خوب و قابل قبول روی پرده‌اند و جشنواره‌ی اخیر با کیفیت‌ترین دوره‌های این جشنواره در سال‌های اخیر بود و فیلم‌های خارج از جشنواره هم بد نیستند.

بخش سخت افزاری هم تحول مهمی داشته و حداقل مردم تهران کم کم به فیلم دیدن در پردیس‌ها عادت می‌کنند و این پردیس‌ها نیازی که در سینما وجود داشت را برآورده می‌کنند.

-برخی معتقدند از آنجا که برآیند فیلم‌های جشنواره متوسط بوده، امسال از نظر فروش سال متوسطی خواهد بود؛ با این نظر موافقید؟

معززی‌نیا: به نظرم با هر سلیقه و متر معیاری امسال سال متوسطی نبود و فیلم‌هایی که هم خوبند و هم سلایق مختلف را راضی می‌کنند، بیشتر بود. بخشی از آنها الان اکران شده است و هریک طیف مختلفی را جذب می‌کند.

-در روزهای پایانی سال شاهد افزایش بلیت بودیم؛ آیا این افزایش قیمت ناگزیر است؟

عسگرپور: به تبع خیلی چیزها، در مورد بلیت هم این اتفاق ناگزیر است و سینما هرچقدر بخواهد به واقعی شدن در حوزه‌ی تولید نزدیک شود -که خیلی هم نزدیک نشده- این اتفاق هم باید بیفتد. البته دولت‌ها تلاش‌های مختلفی کرده‌اند که تاثیر زیادی در نزدیک‌شدن به شکل واقعی فرمول تهیه، تولید و اکران نداشته‌ است.

به نظرم دوستان ناگزیرند که به سمت افزایش قیمت بلیت بروند و در اکران نوروز هم تا حدی جواب گرفته شد و می‌تواند ادامه پیدا کند. به هر حال با توجه به دخل و خرج سینما، این کار ناگزیر است. اگر به فروش فیلم‌ها توجه کنیم، سال گذشته ۷۰ میلیارد تومان عایدی سینما از محل فروش بلیت بوده است. نیمی از آن مال سینماهاست و نیمه‌ی دیگر مال تهیه‌کننده. از بخشی که متعلق به تهیه‌کننده است بخشی صرف تبلیغات می‌شود و سهم هر فیلم در این گردش مالی نسبت به خیلی چیزهای دیگر ناچیز است و در شأن سینمای ایران نیست. سینمای ایران خودش را به این وضع عادت داده است و همه‌ی اینها باعث شده تا در وضعیت غیرطبیعی تولید و اکران بمانیم.

فروش خوب هم درمورد چند فیلم بوده و بیشتر فیلم‌های سال گذشته ضرر کرده‌اند

عسگرپور: همینطور است؛ در سینمای ایران مشکلی که هست این است که از بین ۹۰ فیلمی که تولید می‌شود، حدود ۵۵ فیلم -بجز گروه هنرو تجربه- امکان اکران دارند، یعنی بعضی فیلم‌ها اصلا اکران نمی‌شوند و از بین فیلم‌های اکران شده هم چند فیلم دخل و خرج می‌کنند و برای بقیه این اتفاق در اکران عمومی نمی‌افتد. به همین دلیل باید قیمت بلیت را تا حد ممکن بالابرد؛ یعنی تا جایی که هم مخاطبان رغبت داشته باشند به سینما بیایند هم فیلم‌ها از این طریق عایدی داشته باشند.

-با وجود اینکه بسیاری از فیلم‌ها دخل و خرج نمی‌کنند، چرا هرساله اینهمه فیلم در کشور تولید می‌شود؟

معززی‌نیا: فکر نمی‌کنم کسی جواب قطعی و قاطعی به این سؤال بدهد؛ فکر می‌کنم یک چرخه‌ی ناقص باعث طرح چنین سؤالی می‌شود. دلیل این اتفاق هم یک مورد نیست؛ در کشور در حوزه‌های مختلفی برای ساخت فیلم‌ها تصمیم گیری می‌شود که اغلب با هم هیچ ارتباطی ندارند. سازمان‌هایی در کشور هستند که بودجه‌ای دریافت می‌کنند که فیلم بسازند. بخشی از تهیه‌کننده‌های خصوصی هم وجود دارند که کارشان همین است.

بخش دیگر هم فیلمسازان جوانی‌اند که امیدوارند کارشان دیده شود و اینها با امکانات وام‌های فارابی یا نهادهای دیگری که موظفند با بودجه‌ی دولتی فیلم بسازند، فیلم می‌سازند. چرخه‌هایی از این قبیل که لزوماً از اکران و پسند مخاطب نمی‌آیند در کشور فعال است. این چرخه‌ها را هیچ کار نمی‌شود کرد، مهم این است که نسبت آن با نیاز تماشاگر و سلیقه‌ی مخاطب چیست؛ خیلی وقت‌ها فیلم‌هایی ساخته‌ می‌شود که مشخص نیست به درد کدام بخش از جامعه می‌خورد و با کدام نیاز مخاطب سازگار است و با کدام برآیندی که از اکران سال قبل به دست آمده مطابقت دارد؟

-این چرخه تا کی به چرخیدن خود ادامه می‌دهد؟

عسگرپور: سال‌هاست که با این وضعیت مواجهیم و تلاش جدی هم نشده که سینما به هسته‌ی واقعی خود نزدیک شود. یعنی بنده به عنوان فیلمساز بفهمم که اگر فیلمی می‌سازم که مخاطب ندارد، این در آینده‌ی کاری من تأثیر می‌گذارد؛ نه اینکه من پنج فیلم بسازم که مخاطبی ندارد و فیلم ششم و هفتم را هم به راحتی بسازم. در زمان مسئولیتم در فارابی با تهیه‌کنندگانی مواجه می‌شدم که دو فیلم ساخته بودند که شکست مطلق بود و داشتند فیلم سوم را می‌ساختند و می‌دیدی که خوب هم دارند، زندگی می‌کنند. پیدا کردن اینکه این اتفاق چطور می‌افتد کمی سخت است و شاید ما بدانیم ولی عنوان کردنش احتیاج به وقت وسیع دارد و برای مخاطب هم ممکن است جذاب نباشد که این بخش از سینما را کالبد شکافی کنیم.

به نظر من مادامی که دولت‌ها –می‌گویم دولت‌ها چون سینما در کشور ما توسط دولت اداره می‌شود؛ البته نه این که همه‌ی فیلم‌ها توسط دولت تولید شود- برنامه‌ی مشخصی نداشته باشد -که به نظر من ندارند- نمی‌توان گفت سینما از نقطه‌ی «الف» به نقطه‌ی «ب» می‌رسد. البته مدیران دولتی گاهی در این ماجرا بی‌گناهند. در این وضعیت بل‌بشو بعضی سال‌ها، اتفاقی فیلم‌های خوبی ساخته می‌شود و بعضی سال‌ها ساخته نمی‌شود.

-بعضی‌ها با گروه هنر و تجربه مخالفند، ارزیابی شما از این گروه چیست؟

معززی‌نیا: حرف بسیاری از کسانی که با فیلم‌ها و شیوه‌ی عمل این گروه مخالفند بی‌ربط نیست. اما در کشوری که سینمایش اینطور اداره می‌شود که گفته شد، چه می‌شود کرد؟ فیلم‌هایی ساخته می‌شوند که امکان اکران عادی ندارند اما اینها مخاطبان خود را دارند و باید اکران شوند. اگر شیوه‌ی فعلی که نتیجه‌ی تجربه‌های گروه های قبلی است و با برنامه‌تر از آنهاست و استمرار هم دارد، راه دیگر چیست؟ آنهایی که مخالفت می‌کنند، راه دیگری سراغ دارند؟

عسگرپور: یکی از مشکلات ما در این سینما اساساً بحران اظهار نظر است! یعنی هرکدام از دوستان تریبونی در دست دارند و اظهار نظر می‌کنند که همه هم قابل احترامند. اما مسئولانی که میزهای خود را برای درازمدت ندارند تحت تآثیر تک تک این حرف‌ها قرار می‌گیرند و براساس این نظر و آن نظر روال‌های مختلفی را پیش می‌گیرند.

گروه هنر و تجربه حدود هفتصد هشتصد صندلی از سینمای ایران را اشغال می‌کند و در سال گذشته هم حدود دو میلیارد از ۷۰ میلیارد کل فروش را به خود اختصاص داده است. در خیلی از جاهای دنیا دولت سوبسیدی را به بخش‌هایی از سینما که فکر می‌کند مخاطب خاص دارد اختصاص می‌دهد و سینماهای خاصی را تقویت می‌کنند تا بتوانند این فیلم‌ها را اکران کنند. رمز موفقیت آنها هم همین مداومت است. یعنی بعد از مدتی نمی‌گویند نشد و فراموشش کنیم و سراغ طرح دیگری برویم.

اینجا دولت‌ها عزم مشخصی برای مواجهه با چرخه‌ی ناقص تولید فیلم ندارند و ما با حجم وسیعی از فیلم‌ها مواجهیم که نمی‌توانند اکران شوند و هنر و‌ تجربه این امکان را فراهم کرده. به نظر من موفق هم بوده چون استمرار داشته و طرح و برنامه‌ی مشخصی هم داشته که شاید به خاطر مدیرانی است که در این بخش کار &#


ویدیو مرتبط :
اظهارنظر جالب بازیگر مهران مدیری درباره بهرام رادان