خاطره‌ای از پاریس گردی داریوش فرهنگ

باشگاه خبرنگاران/ داریوش فرهنگ کارگردان بازیگر سینما و تلویزیون به مناسبت تولد خود در 6 آذر ماه یادداشتی در اختیار ما گذشته است که در ادامه می‌خوانید:

23 سال پیش در ماه نوامبر در یکی از کافه‌های دلچسب کنار خیابان شهر پاریس بعد از پیاده‌روی‌های همیشگی رفتم تا قهوه‌ای بنوشم. چند میز آن طرف‌تر مردی نشسته بود درست مثل خودم بارانی به تن داشت پای راستش را روی پای چپ انداخته بود و در سکوت مجله می‌خواند.

گهگاه زیر چشمی از سر کنجکاوی ناپیدا نگاهی به هم می‌انداختیم و دوباره در افکار خودمان غوطه‌ور می‌شدیم. زن‌ها و مردها می‌آمدند و می‌‌رفتند و چتر‌های رنگی به دست داشتند همه شاداب و سر زنده از نم باران که می‌زد. پشت سرم آینه قدی روی ستون کافه بود وقتی سرم را می‌چرخاندم خودم را می‌دیدم و رو به رویم مردی ناشناخته بود که به من خیره شده بود. قهوه دوم را که سفارش دادم او هم سفارش داد او هم با دست چپ به گارسون اشاره کرد که قهوه تلخ بیاورید.

جلو آمد و کنارم نشست. مدتی بعد از سکوت بلاتکلیفی و احتیاط بسیار گذشت. سرانجام گفت: شما متولد چه سالی هستید؟ گفتم: 1947. سکوت کرد و در ناباوری به من گفت: من هم همین طور. جرعه سوم را که نوشید گفت: چه ماهی؟ گفتم‌: نوامبر. با خونسردی تمام فنجان را روی میز گذاشت، گفت: خواهش می‌کنم نگو که روز 27 نوامبر به دنیا آمده‌ای. من هم در بهت تمام مکث کردم و به سرعت در ذهنم چرتکه انداختم که بله 6 آذر می‌شود 27 نوامبر. زیر لب گفتم بله همان روز.

لبخند خیلی خفیفی زد به آرامی بلند شد و به گارسون گفت: این قهوه‌ها به حساب من. نگاهم به آینه افتاد و اینک چهار نفر در آن بودیم دو تا رو به روی هم و دو تا در آینه. مرد به آهستگی برخاست و به آرامی به سوی جمعیت زیر باران گم شد و رفت.

حتی فرصت نکردیم از هم بپرسیم که اهل کجایی و کارت چیست؟ رفت و حیرت را برایم برجا گذاشت. هنوز بعد از گذشت چند سال در تمام کارهایم همزادم را در آینه‌ها جستجو می‌کنم.

گفتنی است آن چیزی که می‌توان در یادداشت داریوش فرهنگ برداشت کرد این است که در تمام کارهای وی تصویری از آینه و باران وجود دارد و این نکته بسیار جالبی در نگاه و تفکر این کارگردان است.