نقد فیلم «نیمه‌شب خاص»؛ چشم در چشم خیال


نقد فیلم «نیمه‌شب خاص»؛ چشم در چشم خیالوطن امروز/ فیلم «نیمه‌شب خاص»، اثری در ژانر علمی- تخیلی و با رویکرد جست‌وجو است که جف نیکولز، فیلمساز گزیده‌کار و خوشفکر سینما پس از فیلم مطرح «ماد» آن را ساخت. تمرکز نیکولز در آثارش در فیلم موخره وی نیز به چشم می‌خورد؛ کارگردانی که در کارنامه‌اش تنها 4 فیلم را می‌توان دید و فاصله زمانی میان ساخت آثارش نشان از توجه و دقتی است که این فیلمساز بر آثارش دارد. فیلم «نیمه‌شب خاص»، حکایت تمثیل‌واری است از عشق پدرانه و مادرانه؛ احساسی قلبی که به چالش‌هایی می‌نگرد که در عشق ورزیدن به یک فرزند خارق‌العاده و احتمال از دست رفتن او وجود دارد. این فیلم که اکران آن از 16 فوریه 2016 در پاریس آغاز شده یک درام ماجراجویانه به حساب می‌آید و در آن فیلمساز کوشیده از جهانی کودکانه و خالص و با نگاهی شفاف مخاطب را سوار بر بال خیال به آن‌سوی واقعیات برده و بیننده را در فضایی فراواقعی سهیم کند، اگر چه نقص‌هایی هم در این سفر کارگردان می‌توان یافت. داستان از این قرار است که توی توملین (مایکل شنون)، مردی که زنش از وی جدا شده است، فرزند 8 ساله خود آلتون (جیون لیبرهر) را به کمک دوست قدیمی‌اش لوکاس (جوئل ادگارتون) می‌رباید، حالا نیروهای پلیس در حال تعقیب آنها در تگزاس هستند. سارا (کیرستن دانست)، مادر آلتون، می‌خواهد پسرش را پس بگیرد و دور از چشم کالوین می‌یر (سام شفرد)، مرشد فرقه ویکو، با مکانی به نام رنچ تماس می‌گیرد که زمانی وی و سارا را جزو دار و دسته‌اش به حساب می‌آورد اما این بچه یک ویژگی خاص دارد؛ او هرگاه عینک‌ دودی‌اش را از چشمانش برمی‌دارد نوری سفید از چشمانش ساطع می‌شود. کالوین معتقد است آلتون می‌تواند خطابه بگوید، حرف‌های قلنبه سلنبه‌ای که خود کالوین در مناسکش بر زبان می‌آورد. نوری که از چشم او ساطع می‌شود می‌تواند ماهواره‌ای را از مدار خارج کرده آن را به سمت زمین بکشاند و باعث برخورد آن با زمین و متلاشی شدنش بشود. البته خود آلتون می‌خواهد والدینش او را به مقصدی ببرند که سرنوشتش را رقم می‌زند. این چارچوبی است که جف نیکولز براساس آن این فیلم مرموز و سحرآمیز را ساخته و پرداخته است. جف نیکولز 37 ساله اهل آرکانزاس با 4 اثری که خلق کرده در زمره بهترین کارگردانان آمریکایی نسل خودش قرار می‌گیرد؛ «داستان‌های تفنگ ساچمه‌ای» (2007) داستان خانواده‌ای را می‌گوید که توسط پدر نامرئی شکار می‌شوند، «پناه بگیر» (2011) از پدری حکایت می‌کند که آخر دنیا را پیشگویی می‌کند، «ماد» (2012) که به بررسی داستان یک پدر جابه‌جا شده و قایقی می‌پردازد که به طور سحرآمیزی از یک درخت آویزان است و سرانجام فیلم «نیمه‌شب خاص» که از پسربچه‌ای با نیرویی ماورایی و خارق‌العاده می‌گوید. جهانی خیالی و رویایی آرمانی که در ساخته‌های نیکولز می‌توان یافت و نکته جالب اینکه برخی آثار او را دارای درجاتی از واقعیت دانسته‌اند. فیلم «نیمه‌شب خاص» می‌تواند اولین فیلم استودیویی جف نیکولز باشد اما او همچنان دنباله داستان‌هایی را می‌گیرد که غیرمعمول بوده و خارج از تعادل هستند. شنون که در همه فیلم‌های نیکولز بازی کرده این بار نقش یک پدر بحران‌زده را بازی می‌کند. وی که از سپردن آلتو به باغ رنچ احساس گناه و عذاب وجدان می‌کند حال ‌باید به درخواست فرزندش برای معرفی و حبس خود به زندان به یک موجود بیگانه و ناشناس اعتماد کند. در این فیلم آنچه شاید مورد انتقاد باشد ملایمت و آرامی غیرمعمول بازیگران آن است. چیزی که باید به‌عنوان یک نقطه اوج خیره‌کننده و پروازی بلند و متعالی باشد کمی بیش از حد به تصاویر رویایی یک آگهی بازرگانی یا دفترچه طراحی دیجیتال یک معمار شباهت دارد! از این جهت گاهی بهترین حرکت در یک صحنه کنار بردن و خارج نگه داشتن رویاها و تصورات از دیده‌هاست. خالی از لطف نیست که بگوییم بازیگرانی که با نیکولز همکاری کرده‌اند تقریبا همیشه برای وی معجزه‌گر بوده‌اند؛ به این معنا که جذاب‌ترین بخش این فیلم ریسک‌دار و هیجان‌انگیز چنان وصف‌ناپذیر است که در پایان باشکوه آن بروز می‌کند و در پایان اجرای قطعه‌های آرام‌تر و ملایم‌تر فیلم است که همگی به صورت کلوزآپ گرفته شده و شامل اصل و هسته کار یعنی افرادی ساکن، تحلیل‌رفته و غمگین است. در فیلم نیکولز، موسیقی‌ای که در قسمت‌های پایانی به کار رفته به مرموز بودن فیلم جان بیشتری می‌دهد. این موسیقی برگرفته از آهنگ‌های محلی و آوازی است که عنوان فیلم از آن الهام گرفته شده است؛ ترانه‌ای که لید بلی معروف آن را ضبط کرده است. فیلم «نیمه‌شب خاص» در این آواز به بیان دقیق به مثابه قطاری است که سمبل رستگاری است، یکی از هزاران سمبلی که دامن هزار رنگ فرهنگ فولکلور آمریکا را تزئین می‌کند. یکی از دلایلی که فیلم «نیمه‌شب خاص» را اینچنین تاثیرگذار و جذاب کرده این است که تعداد زیادی از افراد دست‌اندرکار پشت صحنه مثل آدام استون و چاک کیت تصویربرداران، دیوید وینگوی فیلمنامه‌نویس و.... قبلا هم با نیکولز کار کرده و از آنچه وی قصد انتقال آن را به مخاطب دارد و نیز شیوه انتقال آن آگاهند. فیلم «نیمه‌شب خاص» مثل هر فیلم علمی- تخیلی دیگری که سراغ داریم اشکالاتی آنی و زودگذر دارد ولی حس بیرون ریزنده و دافع قوی روایتگری آن ما را درست به ورای این مسائل می‌برد به طوری که وقت نگریستن به عقب را به ما نمی‌دهد. یکی از عناصر قوی فیلم توانایی آن در ترکیب و درهم‌آمیختن محتوای عاطفی صحنه‌هاست، صحنه‌هایی که به طور سطحی به چیزهایی مثل ماهیت و چرایی اعتقاد ما به مسؤولیت‌های یک پدر می‌پردازد. نیکولز هم مثل کریستوفر نولان فیلمی استودیویی را با احساس استقلال کارگردانی کرده و باید گفت این خبر خوبی درباره اوست که به گوش می‌رسد.



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: وطن امروز


ویدیو مرتبط :
چشم بندان نقد فیلم 2012