داستان های واقعی/ وقتی «چمران» قولش را فراموش کرد!


داستان های واقعی/ وقتی «چمران» قولش را فراموش کرد!جام نیوز/ شهید چمران تصمیم بزرگی گرفته و به بچه ها گفته بود: «تا یک سرباز عراقی در خاک ایران هست در اهواز می مانم و به هیچ وجه حاضر نیستم جبهه را ترک کنم.»
یک روز که در ستاد جنگ های نامنظم در اهواز بودیم و دکتر مشغول کار بودند، حاج احمد آقای خمینی تماس گرفتند و گفتند: «به دکتر بگویید سری به تهران بزنند.» من که حرف های دکتر هنوز توی گوشم بود، تصمیم دکتر را برای حاج احمد آقا گفتم و اضافه کردم که دکتر می خواهد از درگیری های سیاسی دور باشد و تمام وقتش را صرف تدوام عملیات ها در محور سوسنگرد کند.
حاج احمد آقا جمله ای گفتند که دکتر به محضر شنیدن، تصمیمش را فراموش کرد و فورا برای دیدار با امام عازم تهران شد. حاج احمد آقا گفتند: «امام گفته اند دلم برای آقای چمران تنگ شده است.»

راوی: مهدی چمران(برادر شهید)


منبع: جام نیوز


ویدیو مرتبط :
داستان شهید چمران