28 سال چای عطری در جوار سید الكریم


به گزارش ساعت 24، شاید شما از هم مشتریان پر و پا قرص چای‌های زعفرانی این پیرمرد باصفا باشید. همه او را با نام «دایی» می‌شناسند و برایش ارزش و احترام خاصی قائلند. قد خمیده‌ای دارد و پیرمرد فرتوتی به نظر می‌رسد ولی وقتی با او هم صحبت می‌شوید دنیایی از انرژی‌های مثبت سراغتان می‌آید. دایی یك كاسب تمام عیار است و با همین چرخ‌دستی كوچك و چای‌های لیوانی منحصربه‌فردش حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. او، هم سنگ صبور دل‌های شكسته است و هم امانتدار بی‌چون و چرا و امین. خنده هم همیشه روی لبانش است. می‌گوید: «حتی اگر غم عالم در دلم باشد باز هم می‌خندم.»

28 سال قبل بود كه بعد از لوله‌كشی گاز به خانه‌های مسكونی در تهران برگه از كار بیكار شدن او و 200 راننده دیگر شركت گاز را كف دستشان گذاشتند. «علی‌اكبر آژدنیا» ماند و 5 بچه قد و نیم قد كه باید خرجی‌شان را درمی‌آورد. با بیكاری میانه خوبی نداشت. او از 5 سالگی در بازار میوه و تره‌بار میدان شوش كارگری كرده بود. عصر همان روز به خانه برگشت. تازه به محله نفر‌آباد آمده و خانه كوچكی اجاره كرده بود. داستان چای‌فروش شدن دایی از زبان خودش شنیدنی است: «‌زمان برگشت به خانه چشمم به گنبد حرم حضرت عبدالعظیم(ع) افتاد. به او توكل كردم و وارد خانه شدم. چند ساعت بعد پاشنه‌هایم را بالا كشیدم. فكری به ذهنم رسیده بود. یك كتری بزرگ مسی از وسایل آشپزخانه برداشتم؛ چای را رو به راه كردم و روانه بازار قدیمی حرم شدم. كار كه عار نبود. از آن روز 28 سال می‌گذرد و هنوز هم چای‌هایم مشتریان پر و پا قرص دارد. یكی از مهم‌ترین دلایلش هم آن است كه سعی كردم با مردم خوشرو باشم. حتی اگر غم عالم هم در دلم باشد خنده از لبانم محو نمی‌شود.»

چای‌های خوش طعم دایی رقیب ندارد

جوانی در كنار چرخ دایی ایستاده و در حال چای خوردن است. می‌گوید: «‌چای‌های دایی رقیب ندارد. یكبار چای‌های او را بخورید مشتری دائمی‌اش می‌شوید.» همه اسباب و اثاثیه دایی به یك چرخ‌دستی كوچك و كتری و لیوان و... خلاصه می‌شود اما حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. دایی می‌گوید: «‌چند سالی گذشت تا اینكه مردم مرا شناختند و مشتری چای‌های من شدند. اوایل در بازار حرم چای می‌فروختم اما چند سال قبل شهرداری طرح ساماندهی دستفروشان را اجرا كرد. از مسئولان خواهش كردم اجازه دهند در ساعت‌های پایانی شب در محدوده‌ای كه سدمعبر ایجاد نكند كارم را ادامه دهم. چون تنها منبع درآمدم همین شغل بود. آنها هم موافقت كردند و حالا آفتاب كه غروب می‌كند بساطم را در ضلع شرقی حرم حضرت عبدالعظیم(ع) پهن می‌كنم و به مردم چای می‌فروشم. بركت رزقم را مدیون همجواری با حرم آقا سیدالكریم(ع) هستم. چند سالی هم می‌شود كه ابتكار به خرج داده‌ام و برای متفاوت شدن طعم چای‌ها، زعفران و نبات آب شده به آنها اضافه می‌كنم. زعفران درجه یك در چای می‌ریزم. چون معتقدم اگر با مردم روراست نباشی و كم‌فروشی كنی شاید اوایل سود زیادی كنی اما مشتری‌هایت دلسرد می‌شوند و تركت می‌كنند. این رمز ماندگاری 28 ساله من در كسوت یك چای فروش پررزق و روزی است. كم‌فروشی نكنی بركت رزقت با خداست.»

دایی سنگ صبور دل‌های گرفته از غم دنیا

خیلی‌ها كه غمی در دل دارند و دلشان گرفته است شب‌ها به حرم حضرت عبدالعظیم(ع) پناه می‌برند و بعد از زیارت روبه‌روی گنبد و بارگاهش می‌نشینند تا كمی دلشان سبك شود. دایی در سكوت سرد خودرو‌های پارك شده در پاركینگ ضلع شرقی حرم سنگ صبوری برای این دل‌های گرفته از غم دنیاست. او می‌گوید: «در این سال‌ها فقط چای به زائران نفروختم. با خیلی‌ها رفیق شدم. به نوعی گوش شنوا برای درددل‌هایشان بودم. یكی جوان جویای كار بود و در آرزوی ازدواج با دختر مورد علاقه‌اش؛ دیگری مشكل مالی داشت؛ یكی گمشده‌ای داشت و دیگری مریض بدحالی كه همه از او قطع امید كرده بودند. حرف‌هایشان را می‌شنوم. اگر جوان و خام و بی‌تجربه باشند نصیحتشان می‌كنم و از تجربه‌های خوب و بد خودم در این 70 سال زندگی برایشان می‌گویم. خاطرات زیادی هم از مشتریانم دارم. خیلی از جوانان، مرا برای عروسی‌شان هم دعوت كرده‌اند و هنوز هم هفته‌ای یكبار به من سر می‌زنند. نام دایی را هم مشتریان رویم گذاشتند.»

رسم زیبای امانتداری

روزهای سرد سال، چای داغ، آن هم از نوع زعفرانی‌اش حسابی می‌چسبد. شاید برای همین هم حالا كه هوا، آن روی سكه را نشان همه داده و زمزمه زمستانی را سر داده مشتریان دایی بیشتر از قبل شده‌اند. با اینكه سن و سالی از او گذشته اما روی سرما را كم كرده است و در روزهای بارانی هم با چتر به محل كسبش می‌آید. او می‌گوید: «در روزهای سرد سال بسیاری از زائرانی كه مرا می‌شناسند برای خوردن چای به ورودی شرقی می‌آیند. به همین دلیل سعی می‌كنم حتی در بدترین وضع آب و هوایی هم سر كار بیایم.» دایی از نذر زیبای بعضی از زائران می‌گوید: «خیلی‌ها برای حاجت روا شدن چای نذر می‌كنند. من هم سعی می‌كنم چای نذری را خوشمزه‌تر درست كنم تا به مذاق زائران خوش بیاید. این رسم معنوی در روزهای ماه محرم بیشتر از ایام دیگر سال است.» گذشته از طعم خوش چای‌های دایی، امانتداری‌اش هم او را در میان زائران محبوب كرده است. در طول این 28 سال بارها پیش آمده كه كیف پر از پول زائر و مسافری را پیدا كرده و بدون هیچ چشمداشتی آن را به دست صاحبانش رسانده است. او و چای‌هایش در میان زائران كشورهای دیگر هم حسابی معروف شده و خودش می‌گوید: «‌زائران كشورهای مسلمان مثل عراقی‌ها، پاكستانی‌ها و هندی‌ها هم مشتری من هستند و كلی عكس یادگاری با آنها دارم.»


ویدیو مرتبط :
چای اسود عطری میعاد (طرز تهیه)