قتل مادر شوهر به خاطر دخالت‌های بیجا

زنی مادرشوهرش را به قتل رساند و جنازه‌اش را با كمك یك وكیل در بیابان‌های دماوند مخفی كرد. او در بازجویی‌ها انگیزه خود از قتل را «دخالت‌های مادرشوهر در زندگی‌اش» اعلام كرده است.به گزارش اعتماد، ۲۸ اسفند ۹۲ جنازه پتوپیچ شده زنی در دشت مزار دماوند از سوی پلیس كشف شد. جسد متعلق به زنی ۷۴ ساله به نام طیبه بود كه دو روز قبل از كشف، فرزندانش پلیس را در جریان مفقود شدن ناگهانی او قرار داده بودند. از آنجا كه در بررسی‌های ابتدایی، آثار جراحات عمیق روی سر جسد مشهود بود، كارآگاهان پرونده‌ای با موضوع «قتل عمد» تشكیل دادند و رسیدگی به آن را آغاز كردند. آنها در نخستین گام به تحقیق از اولیای دم پرداختند و متوجه اختلاف مقتول با عروسش شدند. با بازداشت عروس، پرده از راز قتل برداشته شد. سمیه ۳۵ ساله در همان بازجویی‌های ابتدایی به قتل اعتراف و انگیزه خود را «دخالت‌های مادرشوهرش» اعلام كرد. او گفت: «من و مادرشوهرم در دو واحد یك ساختمان زندگی می‌كردیم. او مدام در زندگی من دخالت می‌كرد برای همین از شوهرم خواستم كه خانه را اجاره دهد و خودمان به جای دیگری برویم. او هم قبول كرد اما روز حادثه، مادرشوهرم به خانه‌ام آمد و با عصبانیت گفت اجازه اجاره دادن را نمی‌دهد و به پدرم فحش داد. با این حرف، با حالت عصبی از روی مبل بلند شدم كه او فكر كرد می‌خواهم درگیر شوم، برای همین به سمتم حمله كرد و موهایم را كشید. خواستم از خودم دفاع كنم برای همین میله فرش بافی را گرفتم و با آن به سرش زدم. بعد از اینكه روی زمین افتاد، به‌شدت خونریزی كرد و كشته شد.»متهم، پس از ارتكاب به قتل، جسد را با كمك یك وكیل پنهان كرد. او گفت: «وقتی متوجه فوتش شدم، با بهمن، وكیلی كه قبلا یك سال صیغه‌اش بودم، تماس گرفتم و درخواست كمك كردم. وقتی آمد می‌خواست به پلیس زنگ بزند اما من تهدیدش كردم كه به همه درباره ارتباط قبل‌مان می‌گویم، چون خانواده شوهرم فكر می‌كردند او دایی من است. با این تهدید قبول كرد همكاری كند. وقتی با هم جسد را با پتو و پلاستیك و طناب، بسته‌بندی كردیم، بیرون رفت و با سه كارگر آمد. با كمك آنها، جسد را در وانت‌شان گذاشت. به او گفتم آن را به دماوند ببرد و همانجا رها كند. او هم همین كار را انجام داد.» با ثبت اعتراف متهم، ماموران بهمن را نیز شناسایی و دستگیر كردند. او در بازجویی‌ها، اعترافات سمیه را تایید كرد تا به این شكل، كیفرخواست پرونده صادر شود و برای رسیدگی در اختیار شعبه هشتم دادگاه كیفری استان تهران به ریاست قاضی حسین اصغرزاده قرار گیرد. صبح دیروز، در آغاز جلسه دادگاه، دو پسر مقتول تقاضای قصاص متهم را خواستار شدند. پس از آنها سمیه پشت جایگاه ایستاد و با اعتراف مجدد به قتل، از اولیای دم تقاضای بخشش كرد و گفت: «آن روز نمی‌خواستم مادرشوهرم را بكشم. من خودم را كشتم. وقتی به خود آمدم، قاتل شده بودم. به حدی پشیمانم كه حد ندارد. به من رحم كنید.» پس از او بهمن، كه به اتهام مخفی كردن جسد محاكمه می‌شد، گفت: «آن روز ظهر سمیه با من تماس گرفت و گفت مادرشوهرش را كشته. اول باور نكردم. فكر كردم اغراق می‌كند اما وقتی رسیدم با جنازه غرق خون مقتول روبه‌رو شدم. می‌خواستم به پلیس زنگ بزنم اما او مرا تهدید كرد كه ارتباط‌مان را لو می‌دهد. گفت كه جسد را به دماوند ببر و همان‌جا رها كن. وقتی جسد را پتوپیچ كرد، با كمك هم، آن را به اتاق دیگری بردیم. پس از آن بیرون رفتم و سه كارگر گرفتم و همراه‌شان به خانه سمیه برگشتم. گفتم جسد، یك گونی كود است تا شك نكنند. آنها هم قبول كردند تا در ازای ۵۰ هزار تومان، آن را داخل وانت بیندازند. وقتی این كار را انجام دادیم به دماوند رفتیم و جسد را همانجا رها كردیم. آن كارگرها تا آخر، متوجه نشدند كه جسد حمل می‌كنیم.» با ثبت اعترافات متهمان، قضات شعبه هشتم دادگاه كیفری استان تهران وارد شور شدند و سمیه را به اتهام قتل به قصاص نفس و بهمن را به اتهام مخفی كردن جسد به حبس محكوم كردند.