محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
داستان های واقعی/ حکایت زمستان، روسیاهی، و ذغال
آزادگان دفاع مقدس/ پنج، شش ماه بعدی اسارت را بدون مشکل خاصی، با همان وضعیتی که در رمادی ده داشتیم، سپری کردیم. از اواسط تابستان شصت و نه، صحبت مبادله و آزادی اسرا، به صورت جدی پیگیری شد. با این که روز به روز فشار و آزار بعثیها کم می شد، ولی آنها هنوز هم دست از خلق و خوی شیطان صفتی شان برنداشته بودند. گاهی عده ای شان با سر و صدای زیاد، و با کلی لیست می آمدند و در حضور ماموران صلیب سرخ، اسامی تعدادی از اسرا می خواندند و می گفتند: امروز می خوایم شما رو مبادله کنیم.
بچه هایی که اسمشان خوانده می شد، با همه خداحافظی می کردند و در کمال خوشحالی از اردوگاه بیرون می رفتند. بعداً فهمیدیم که آنها را حتی تا پای پلکان هواپیما هم بردهاند، و ساعتی همانجا معطل نگه داشتهاند و عاقبت هم بهشان گفتند: ایران حاضر نشد اسرای ما رو بده.
بعد هم آنها را برگردانده بودند به اردوگاه! در آن شرایط این خودش یک شکنجه و فشار روانی فوق العادهای بود که بچه ها تحمل می کردند. برای همین هم، وقتی روز دوم شهریور شصت و نه به ما گفتند که: فردا شما آزاد می شین؛ باور نمی کردیم.
همان روز ما هم همراه اسرای دیگر، آن اردوگاه های پر از ظلم و استبداد را گذاشتیم و گذشتیم؛ اما حکایت زمستان و روسیاهی و ذغال، تا ابدالاباد برای حزب بعث و اربابان و نوکرانش باقی مانده و می ماند و خواهد ماند.
راوی: آزاده محمدجواد سالاریان
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
منبع: آزادگان دفاع مقدس
ویدیو مرتبط :
کتاب«حکایت زمستان» راحتما از اینترنت بخوانید !!!!!!!!!