مهمترین اشکال فیلمنامه «چهارشنبه» روشن نبودن انگیزه‌های شخصیت اصلی‌اش است


مهمترین اشکال فیلمنامه «چهارشنبه» روشن نبودن انگیزه‌های شخصیت اصلی‌اش استمیزان/ فیلم سینمایی "چهارشنبه" به کارگردانی سروش محمدزاده یکی از آثاری بود که در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر به نمایش در آمد که در ادامه نقدی بر این اثر سینمایی به قلم شاهین شجری کهن که در مجله فیلم منتشر شده را می خوانید:
برای فیلمی که تا این حد وابسته به سرسختی یکی از شخصیتهایش است و بدنه داستانش را از این می گیرد که جوان سرکش و تندخویی حاضر نیست رضایت بدهد شخصیت پردازی این جوان از هر عامل دیگری تعیین کننده تر است آیا طاهر (آرمان درویش) برای مخالفت سرسختانه اش دلیل وانگیزه قانع کننده ای دارد؟
آیا صرف اصرار بر قصاص این هم کینه و لجاجت را توجیه می کند؟ تا حدی که برادری حاضر شود روبه روی بردرد بزرگترش بیاستد و خواهرانش را تا مرزفرو پاشی عصبی پیش ببرد فقط برای اینکه به هدف برسد؟ مهمترین اشکال فیلمنامه چهارشنبه این است که انگیزه های شخصیت اصلی اش روشن نیست. می شد با طراحی گذشته ای پرتنش بین طاهر و قاتل پدرش یا حتی یکی از اعضای خانواده قاتل به این سرسختی و لجاجت طولانی مفهومی پذیرفتنی تر داد.
در فیلم اغلب طاهررا سوار بر موتورش می بینیم مثل وسترن نر تکرویی که بدون اسبش نیمی از شخصیتش را از دست می دهند طاهر هم وابسته به این موتور لکنته است او در تمام دقایق فیلم مشغول تازاندن و سرکشی است و گاه خشم و ناراحتی اش را با غراندن موتور به تصویر می کشد.
شب خوابیش در فروشگاهی که برای صاحب بد اخلاق و عقده ای اش پادویی می کند و این نکته که نامزد سالم و زیبا و نجیبش را رها کرده و نتوانسته به زندگی عادی تن بدهد یادآور ویژگی های شخصیتی جوان اول های موج نو است و فیلم های اواخر دهه 40 و اوایل دهه بعد را به یاد می آورد. درقلب یک خانواده سنتی با آداب و عقاید مشخص او با برادر وخواهرهایش فرسنگها فاصله دارد و در سراسر فیلم حتی در یک صحنه گذار هم واکنشی عاطفی از او نمی بینیم حتی به عبور خاموش نامزد سابقش هم با بی تفاوتی و حتی قدری خشم و تحقیر واکنش نشان می دهد . او قلدر تنهایی است که هرگز طعم محبت را نچشیده و عواطف خانوادگی را نمی شناسد فقط پرخاش و تندی را بلد هست و همین را هم به محیط اطرافش پس می دهد زنهای فیلم هم منفعل و ناگریزند وکاری جز سکوت و گاه گریه و زاری ازشان برنمی آید حضور دائمی دو خواهر که در خانه ای محقر چپیده اندو با نگرانی نظاره گر خاموش وقایعند بهترین بروز این انفعال زنانه است. این دو خواهر هم در کنار یکدیگر تنها و بی کسند.
آخرش هم وقتی اکرم ( هستی مهدوی) خواهر کوچکتر تصمیم می گیرد با انتخابی هولناک زخم تحقیر و تشر را از تنش پاک کند به تنهایی این کار را می کندو خواهر بزرگترش ( نسیم ادبی) آخر از همه خبردار می شود در حالی که این دو خواهر صبح تا شب و شب تا صبح کنار یکدیگرند درباره ساختار بصری و مؤلفه های سینمایی اثر بیش از اینها نوشته خواهد شد و اصرار برای گنجاندن همه نکته ها در این یادداشت کوتاه فایده ای ندارد اما فقط کاش تیتراژ پایانی فیلم چند ثانیه جلوتر کشیده شود و تماشاگر از رنج تماشای پایان بندی کنونی رها شود . صحنه ای که طاهر واطرافیانش بهت زده با فاجعه رو به رو شده اندو اکرم خونین و گریان به دیوار چسبیده و بعد ناگهان ماشین عروس از کنارشان عبور می کندو نامزد سابق را در اسلوموشنی طولانی و بی سابقه می بینیم که به سوی خوشبختی قدم بر می دارد.




با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: میزان


ویدیو مرتبط :
آموزش کارگردانی،قسمت 20- طراحی فیلمنامه - انگیزه های حرکت