داستان های واقعی/ سرباز عراقی که به ایران پناهنده شد!


داستان های واقعی/ سرباز عراقی که به ایران پناهنده شد!

آزادگان دفاع مقدس/ بخشی از خاطرات آزاده جواد محمدپور :
در اردوگاه ما دو سرباز عراقی بودند که تمایلی به ضرب و شتم اسرا نداشتند. یکی از آنها کاظم بود و نام دیگری را هم از یاد برده ام. آنها همیشه سعی می کردند هنگام کتک زدن اسرا به بهانه مرخصی رفتن و انجام کارهای دیگر حاضر نباشند.
هر وقت هم که بودند، ضربات چوب و کابل را به در و دیوار می زدند و از حرکات و حرف هایشان پیدا بود که میلی به انجام اعمال وحشیانه نداشتند. پس از مدتی، این ها از سوی نیروهای بعثی شناسایی شده، جهت نگهبانی دادن به طبقه دوم ساختمان منتقل شدند.
00085
یک روز که عراقی ها بچه ها را می دواندند، می زدند و هلهله می کردند، ناگهان گلوله ای از طبقه دوم شلیک شد و توجه همه را به خود جلب کرد. معلوم نیست که با تیری که شلیک شد، کسی کشته یا مجروح شده یا نه. بی درنگ افسر استخبارات اردوگاه و چند سرباز خودشان را به طبقه بالا رساندند و کاظم را کشیدند پایین و از اردوگاه بردند بیرون.
دیگر کاظم را ندیدیم تا اینکه جواد یکی از سربازان عراقی که هرگاه می توانست، به بچه ها کمک می کرد به ما گفت: کاظم را به بغداد بردند و پس از محاکمه، به زندان محکوم کردند، اما کاظم بعد از چند ماه موفق شد از آنجا فرار کرده، به ایران پناهنده شود.

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
فیلم واقعی از لحظه ورود سربازان عراقی به داخل خاک ایران!!!