داستان های واقعی/ می‌تونم یه شیرینی دیگه بردارم؟


داستان های واقعی/ می‌تونم یه شیرینی دیگه بردارم؟خراسان/ جعبه شیرینی رو جلوی سیدمرتضی آوینی گرفتم، دیدم یکی برداشت و گفت: «می تونم یکی دیگه بردارم؟» گفتم: «البته سید جون، این چه حرفیه؟» برداشت ولی هیچ‌کدوم رو نخورد. کار همیشگیش بود، هرجا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلات تعارفش می‌کردند برمی‌داشت اما نمی‌خورد. می‌گفت: «می‌برم با خانم و بچه‌ها می‌خورم.» می‌گفت: «شما هم این کارو انجام بدید. این‌که آدم شیرینی‌های زندگیش رو با زن و بچه‌اش تقسیم کنه، خیلی توی زندگی خانوادگیش تاثیر می‌ذاره.»
برگرفته از سایت «کهف الشهدا»



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: خراسان


ویدیو مرتبط :
نمی تونم دست از گناه بردارم چکار کنم