محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
حکايت/ نتيجه ترک گناه
جام نيوز/ در ميان ياران پيامبراکرم صلي الله عليه واله جواني بود که در ميان مردم به حسن ظاهر شهرت داشت و کسي احتمال گناه در بارهاش نميداد. روزها در مسجد و بازار، همراه مسلمانان بود، ولي شبها به خانههاي مردم دستبرد ميزد.
يک بار، هنگامي که روز بود، خانهاي را در نظر گرفت و چون تاريکي شب همه جا را فرا گرفت، از ديوار خانه بالا رفت. از روي ديوار به درون خانه نگريست. خانهاي بود پر از اثاث و زني جوان که تنها در آن خانه به سر ميبرد. شوهرش از دنيا رفته بود و خويشاوندي نداشت. او، به تنهايي در آن خانه ميزيست و بخشي از وقت خود را به نماز شب و عبادت ميگذراند.
دزد جوان با مشاهده جمال و زيبايي زن، به فکر گناه افتاد. پيش خود گفت: « امشب، شب مراد است. بهرهاي از مال و ثروت، و بهرهاي از لذّت و شهوت!» سپس لختي انديشيد. ناگهان نوري الهي به آسمان جانش زد و دل تاريکش را به نور هدايت افروخت. با خود گفت:
«به فرض، مال اين زن را بردم و دامن عفتش را نيز لکّهدار کردم، پس از مدّتي ميميرم و به دادگاه الهي خوانده ميشوم. در آن جا، جواب صاحب روز جزا را چه بدهم؟»
از عمل خود پشميان شد، از ديوار به زير آمد و خجلت زده، به خانه خويش بازگشت. صبح روز بعد، به مسجد آمد و به جمع ياران رسول خدا صلي الله عليه واله پيوست. در اين هنگام زن جواني به مسجد در آمد و به پيامبر گفت:
«اي رسول خدا! زني هستم تنها و داراي خانه و ثروت. شوهرم از دنيا رفته و کسي را ندارم. شب گذشته، سايهاي روي ديوار خانهام ديدم. احتمال ميدهم دزد بوده، بسيار ترسيدم و تا صبح نخوابيدم. از شما ميخواهم مرا شوهر دهيد، چيزي نميخواهم؛ زيرا از مال دنيا بينيازم.»
در اين هنگام، پيامبر صلي الله عليه وآله نگاهي به حاضران انداخت. در ميان آن جمع، نظر محبتآميزي به دزد جوان افکند و او را نزد خويش فرا خواند. سپس از او پرسيد: «ازدواج کردهاي؟»
- نه!
- حاضري با اين زن جوان ازدواج کني؟
- اختيار با شماست.
پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله زن را به ازدواج وي در آورد و سپس فرمود:«برخيز و با همسرت به خانه برو!»
جوان پرهيزکار برخاست و همراه زن به خانهاش رفت و براي شکرگزاري به درگاه خدا، سخت مشغول نماز و عبادت شد.
زن، که از کار شوهر جوانش سخت شگفتزده بود، از او پرسيد: «اين همه عبادت براي چيست؟!
جوان پاسخ داد:
«اي همسر باوفا! عبادت من سببي دارد. من همان دزدي هستم که ديشب به خانهات آمدم، ولي براي رضاي خدا از تجاوز به حريم عفت تو خودداري کردم و خداي بنده نواز، به خاطر پرهيزکاري و توبه من، از راه حلال، تو را با اين خانه و اسباب به من عطا نمود. به شکرانه اين عنايت، آيا نبايد سخت در عبادت او بکوشم؟!»
زن لبخندي زد و گفت: «آري، نماز، بالاترين جلوه سپاس و شکرگزاري به درگاه خداوند است!»
عرفان اسلامي، حسين انصاريان، ج 8 ، ص254.
ویدیو مرتبط :
گزیده| 3- اقرار به گناه و اصرار برای ترک گناه | استادپناهیان