نمی‌توان نسبت به کناره‌گیری ملک سلمان از قدرت به نفع پسرش بی‌تفاوت بود


رسانه‌های سعودی این روزها یک سالگی به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان و نشستن وی بر مسند برادرش ملک عبدالله را جشن می‌گیرند؛ اما این دستاوردهایی که این رسانه‌ها به آن اشاره می‌کنند، بسیار محدود به نظر می‌رسد چرا که عربستان در مدت کوتاهی در جنگ‌هایی بی‌پایان در سوریه و یمن غوطه ور شده‌ است. ریاض همچنین پس از شکستش در کنترل بر پایین آمدن قیمت‌ نفت مقابل بیشتر کشورهای تولید کننده نفت و شرکت‌های آنها قرار گرفته است و مهمتر از آن، تقابل عربستان با شرکت‌های بزرگ نفت آمریکا و لابی‌های شرکت‌های نفتی است که پس از لابی سلاح و لابی اسرائیل، بزرگترین و قوی‌ترین لابی‌ها در آمریکا هستند.

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، عبدالباری عطوان، تحلیل‌نویس مشهور عرب در مقاله‌ای در روزنامه مستقل رای الیوم نوشت: مساله قابل توجه این است که برپایی مراسم‌ها به مناسبت یک سالگی به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز همزمان با گزارش مهم مرکز امور خلیج فارس صورت می‌گیرد که مقر آن در واشنگتن بوده و این نهاد در گزارش خود در مورد نیت پادشاه عربستان برای کنار کشیدن از قدرت به نفع پسرش محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد و وزیر دفاع و سکاندار کنونی عربستان صحبت کرد و در این گزارش تاکید شده بود که سلمان بن عبدالعزیز به دیدار برادران عالی رتبه‌اش یکی پس از دیگری از جمله طلال بن عبدالعزیز که وی بیشترین انتقادها را از سیاست‌های عربستان دارد رفته است. طلال با به قدرت رسیدن سلمان بن عبدالعزیز مخالف بود، دیگر چه برسد به اینکه محمد بن نایف به عنوان ولیعهد و محمد بن سلمان به عنوان جانشین وی تعیین شوند. طلال بن عبدالعزیز با این امور به شدت مخالف بود و هدف از این دیدارهای پادشاه عربستان این است که آنها از نیتش برای کنار گذاشتن قدرت و به قدرت رسیدن پسرش در زمان در قید حیات بودنش مطلع شوند.

در حالی که ما در اینجا در مورد رهبری و اداره سیاسی و رسانه‌ای حکومت عربستان صحبت می‌کنیم، هرچند که این حرف‌های ما بسیار واقع‌بینانه باشد، اما عربستانی‌ها این مساله را مداخله‌ای در امور داخلی خود به شمار می‌آورند، به ویژه اینکه اگر نویسندگان عرب امثال ما این حرف‌ها را بزنند. اما آنها فراموش می‌کنند که اگر غیرممکن نباشد اما سخت است که در مورد آنها چیزی نوشته نشودف چرا که آنها خود را در چند جبهه در منطقه و جهان مداخله داده‌اند و وارد جنگ مستقیم در یمن و همچنین وارد یک جنگ نیابتی در سوریه شده‌اند و در جنگی سرد علیه ایران به سر می‌برند و ائتلاف‌های نظامی عربی و یک ائتلاف اسلامی دیگر به رهبری خودشان تشکیل داده‌اند و برای تشکیل یک ائتلاف سنی دارای رویکرد طائفه‌ای نیرو جمع می‌کنند و شورای همکاری استراتژیک با ترکیه ایجاد می‌کنند و جبهه‌های بین‌المللی را با عنوان مبارزه با تروریسم رهبری می‌کنند و هویت مخالفان سوری را تعیین می‌کنند و هیات مخالفان سوری برای مذاکرات ژنو را تشکیل می‌دهند، بنابراین اگر تمامی این‌ها، مداخله در امور داخلی دیگران نیست پس باید این کارها را چه بنامیم. چگونه می‌توانیم این اقدامات را نادیده بگیریم و روی خود را از آن برگردانیم در حالی که این امر غیرممکن است، چرا که آنها در تمامی جهت‌های چهارگانه حضور دارند.

در سایه این امر که مطبوعات عربی و نویسندگان پژوهشگر آنها حتی از پرداختن به نیمی از حقیقت منع شده‌اند، عربستان درهای خود را به روی خبرنگاران غربی همچون توماس فریدمن، خبرنگار و نویسنده آمریکایی و نماینده مجله معروف اکونومیست انگلیس باز کرده است که این مساله کنجکاوی ما و امثال ما را برمی‌انگیزد تا فرصتی را برای آگاهی از برخی جوانب سیاست‌ها و جنگ‌های عربستان بیابیم که در کشورهای عربی صحبت‌ در مورد این سیاست‌ها و جنگ‌های عربستان تنها محدود به رسانه‌های رسمی‌ است.

مجله اکونومیست که به صورت انحصاری مصاحبه پنج ساعته‌ای با شاهزاده محمد بن سلمان داشت، در شماره اخیر خود گزارشی را در مورد سفر نماینده خود به جبهه جنوبی عربستان و رهبری آن در منطقه مرزی نجران با یمن منتشر کرد که این گزارش بسیار شوک‌آور بود، چرا که در آن اطلاعاتی وجود داشت که برای نخستین بار منتشر شده بود؛ این مجله تاکید کرد که موشک‌های حوثی‌ها به مرکز این شهر اصابت می‌کند، حتی یکی از این موشک‌ها که از نوع کاتیوشا بود به فاصله چند متری مقر ژنرال سعد العلیان، فرمانده این منطقه اصابت کرد و شیشه‌های دفتر وی و ویترین شیشه‌ای هتلی را ویران کرد.

کسی که این گزارش را تدوین کرده بود، تاکید کرد که ساکنان نجران منازل خود در این شهر را ترک کرده و به بخش‌های شمالی آن برای زندگی رفته‌اند و بیش از 7000 شهروند از روستاهای مرزی خود خارج شده تا در مکان‌های دیگر امنیت داشته باشند.

رسانه‌های عربستان جنگ در یمن را که به پایان نخستین سال خود نزدیک می‌شود، از دستاوردهای دوره جدید به شمار می‌آورند. علی رغم اینکه محمد بن سلمان اصرار دارد که در این جنگ پیروز شده است و 80 درصد از اراضی یمن را به استثنای سه شهر و استان بزرگ یمن (صنعا، تعز و اب) تحت تسلط خود دارد، اما واقعیت کاملا متفاوت است؛ چرا که بیشتر شهرها از جمله شهرهای عدن، مکلا، ضالع و ابین که نیروهای ائتلاف عربی تحت امر عربستان "آزاد کرده‌اند"، به صورت جزئی یا کلی در دست القاعده یا رقیبش داعش است.

معضل عربستان در یمن دو وجهه دارد، چرا که علاوه بر هزینه‌های مالی، سیاسی و انسانی سنگینی که در دو طرف و به صورت ویژه‌ای در یمن برجای گذاشته است، اما یک ائتلاف بسیار مهم وجود دارد که با این ائتلاف سعودی رویارویی می‌کند که شامل نیروهای مقاومت حوثی و ارتش علی عبد الله صالح است. حوثی‌ها همچون نیروهای حزب الله در لبنان تشکیل شدند و حوثی‌ها نیروهای سرسختی در اختیار دارند. در ائتلاف ضد عربستان ارتش جمهوری یمن نیز حضور دارد که رهبری آن را علی عبدالله صالح برعهده دارد و این ارتش تجربه جنگی بسیاری در جنگ‌های چریکی داشته است که از جمله آنها ورود به جنگ جدایی طلبانه سال 1994 و شش جنگ علیه حوثی‌ها در دوران گذشته بوده است. این ارتش تانک‌ها و موشک‌های بالستیکی در اختیار دارد. اما بخش دیگر معضل این است که نیم میلیون یمنی از طریق عربستان برای پیدا کردن کار و برخورداری از امنیت به این کشور رفته‌اند و عربستان مسئولیت 25 میلیون یمنی دیگر را نیز متحمل شده است و این در حالی است که قیمت نفت به کمتر از 30 دلار کاهش یافته است و ما باید این مساله را مورد توجه قرار دهیم که نفت عربستان که بیشترش از نوع سنگین است قیمتش پنج دلار از این قیمت کمتر است.

پیروزی عربستان در یمن در آینده کاملا امری بعید است و دستیابی به یک راه حل سیاسی به عنوان خروجی بحران با فروپاشی مذاکرات ژنو و به تعویق افتادن دور آتی آن به زمانی نامعلوم دشوارتر شده است و تنها چیزی که برای رهبری عربستان وجود دارد تمرکز بر "چگونگی مدیریت جنگ و نه پیروزی" است و اینکه ادامه این جنگ برای سال‌ها و یا حتی نسل‌های آتی را مدنظر خود قرار دهد.

مبلغان بزرگ عربستان یا بهتر بگویم بیشترشان در مورد این جنگ یا جنگ‌های دیگر عربستان حرفی به میان نمی‌آورند و آنها به این دلیل حرف نمی‌زنند که جان خود را حفظ کنند، چرا که زمانی که یک توئیت انتقادی در پایگاه توئیتر برای صاحب آن مجازات 10 سال حبس به بار می‌آورد، پس وضعیت برای کسانی که اگر بالای منبر بروند و انتقاد کنند و هشدار دهند و تحریک کنند چگونه خواهد بود.

شیخ سلمان العوده، مبلغ معروف این تابو را به صورت جزئی شکست. هنگامی که موضع خود را به صورت کلی در یک جمله در مصاحبه با نماینده مجله اکونومیست این گونه خلاصه کرد که "فایده هزینه کردن میلیاردها دلار و کشته شدن هزاران تن چه خواهد بود در صورتی که اوضاع به خانه اول بازگردد."

اگر ما در امور داخلی برادران سعودی دخالت کردیم برادران سعودی باید عذر ما را بپذیرند چرا که ما در بررسی این مساله حق بیشتری نسبت به اکونومیست و توماس فریدمن داریم چرا که جنگ‌های آنها بر ما و آینده ما و صدها میلیون تن همچون ما در جهان و بر کشورهای عربی و اسلامی تاثیر می‌گذارد.

انتهای پیام


ویدیو مرتبط :
محبت حاجی سوری نسبت به ملک سلمان ال سقوط در عربستان