داستان هار واقعی/ نمایش تیزپروازان در آسمان بغداد


داستان هار واقعی/ نمایش تیزپروازان در آسمان بغداد

آزادگان دفاع مقدس/ اوایل مهرماه ۵۹به دلیل اصابت چند ترکش، از ناحیه ی پا مجروح شدم و به اسارت نیروهای دشمن درآمدم. پس از اسارت، ما را از بعقوبه به بغداد بردند. فریاد«یا حسین» همه ی برادران به علت کمی جا و گرما بلند بود.
من و چند نفر دیگر از مجروحان را در داخل یک ایفای بدون چادر قرار داده بودند و در هر ایفا هم چند سرباز و درجه دار عراقی مراقب اسرا بودند.
در میان پرتاب میوه های گندیده و فحاشی مردم بغداد به سوی وزارت دفاع در حرکت بودیم. وقتی به نزدیک در رسیدیم، ناگهان تیربارها و ضد هوایی های شهر بغداد شروع به شلیک کردند.
نظامیان عراقی که تا آن موقع اسلحه هایشان را بالا گرفته و با غرور و خودنمایی باد به غبغب انداخته بودند، ناگهان مثل موش در جستجوی پناهگاهی شروع به دویدن کردند، در حالی که مدام فریاد می زدند «طائر العدو» (هواپیمای دشمن). راننده ها نیز خودروها را رها کرده و همراه سربازان در جوی های پر از لجن دراز کشیده بودند.
چهار فروند عقاب تیز پرواز ایرانی بر فراز آسمان بغداد جولان می دادند و غرش مهیب آنها در وجود عراقی ها ترس و رعب فراوانی ایجاد کرده بود. حاصل این حمله ی رعد آسا به آتش کشیده شدن پالایشگاه نفت و وارد آمدن خساراتی بزرگ به سایر مناطق استراتژیکی بغداد بود.
پس از قطع حملات هوایی و بازگشت ظفرمندانه ی هواپیماهای ایرانی، سربازان و درجه داران عراقی از جویهای لجنی که در آنها دراز کشیده بودند، بیرون آمدند.
سر و صورت و وضعیت عراقی ها خنده آور بود و آنها برای غلبه بر اضطراب باطنی خود شروع کردند به داد و فریاد و فحاشی کردن به ما تا شاید در دل ما ایجاد ترس کنند، ولی هرچه کردند نتوانستند لذتی را که در موقع حملات هوایی نصیبمان شده بود از بین ببرند.
بعد از دو روز که ما را جهت فیلمبرداری به میدان وزارت دفاع می بردند، هنوز از نقاطی که توسط هواپیماها بمباران شده بود، دود سفیدی بلند بود و این نشان می داد که عراقی ها در اطفای حریق موفقیت چندانی نداشته اند.
راوی: آزاده محمد رضا عسکرخانی

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar


ویدیو مرتبط :
پرواز جنگنده سوخو در آسمان بغداد