ایران بی حد و حصر در «روبه‌رو»ی نوروزی


شماره نوروزی دوهفته نامه سیاسی فرهنگی «روبه رو» با دو پرونده درباره «جهان ایرانی» و نقش «مستشاران ایرانی در جنگ سوریه» منتشر شد.

به گزارش بخش رسانه ایسنا، پرونده سیاسی این شماره روبه رو با عنوان «آتش و آتش‌بس» پرونده‌ای درباره جنگ سوریه است. این پرونده حاوی روایت‌هایی از نقش مستشاران نظامی و دیپلمات‌های ایران در سوریه است. حسن شمشمادی، خبرنگار صداوسیما در سوریه مشاهدات خود از مستشاری نظامی ایران در سوریه را برای نخستین بار در یک رسانه داخلی مطرح کرده است.

رنجنامه یک آواره سوری در کنار ناگفته‌های سردار اردشیری، یکی از مدافعان حرم که در سوریه می جنگد تصویری متفاوت از جنگ سوریه ارائه کرده است. این فرمانده ایرانی «مدافع حرم» از چگونگی شهادت هم رزمانش و نبرد با تروریست های تکفیری داعش سخن گفته است.

در این پرونده هم چنین نقاط عطف جنگ سوریه در ماه های اخیر و زمینه‌های آتش بس موقت در این کشور نیز بررسی شده است. فهرستی از شهدای ایرانی مدافع حرم، شهدای افغانستانی لشکر فاطمیون و پاکستانی تیپ زینبیون نیز در این شماره رو به رو منتشر شده است. در نیمه صلح این پرونده نیز، رئیس اداره اول سیاسی وزارت خارجه اطلاعاتی تازه از تلاش‌های دیپلماتیک ایران برای برقراری صلح در سوریه را به رو به رو در میان گذاشته است.

پرونده فرهنگی این شماره روبه رو که جلد اصلی مجله را نیز تصاحب کرده است، فلسفه «جهان ایرانی» را مورد بررسی قرار داده است. در این پرونده آثار و گفتاری از دکتر جواد مجابی، داریوش شایگان، آیدین آغداشلو، عباس مخبر، فرهاد فخر الدینی، مقصود فراستخواه، محسن ثلاثی، محمد بقایی ماکان و ... درباره مفهوم جهان ایرانی و مفاهیم مختلف حوزه فرهنگ وتمدن ایرانی می خوانید.

در ورودی این پرونده پوریا سوری، مدیرمسئول روبه رو نوشته است «ایران در طول عمر بلند خویش، فرصتی بوده برای مردمی که در مرزهای فرهنگی آن زیست می‌کنند و اگر امروز از جهان ایرانی حرف می‌زنیم، یک سویه‌اش بازمی‌گردد به چهره رحمانی ایران و زیست مداراجویانه مردمان آن در طول تاریخ و سویه دیگرش بازمی‌گردد به زیست قهری و سلطه‌جویانه آن و کشورگشایی حاکمانش. بیایید اصلاح‌طلب باشیم. صلح را بسط دهیم. مثل همین چند روز پیش و انتخابات هفتم اسفند که مشق دموکراسی و مدارا کردیم، بگذاریم اصلاحات نفس بکشد، چه عیب دارد احساس دلخوشی در گروه بیشتری از هموطنانمان زنده باشد. درک کنیم که دلخوشی یک هموطن، «دزدیدن» دلخوشی دیگری نیست. قوه قهریه و ابروهای گره‌کرده‌مان را بگذاریم برای داعشی‌هایی که خواب مرزهایمان را می‌بینند. باروت خشم‌مان را در پوکه‌های سلاح‌های سربازانمان که از «جهان ایرانی» محافظت می‌کنند، لبریز کنیم و مدارایمان را برای صلح در میان ایران و ایرانی صرف کنیم. اصلاح‌طلبی، منش خوبی است. اصلاح‌طلب باشیم...»

جواد مجابی نیز در مقاله‌ای با عنوان «جهان ایرانی و چیستی ما» می‌گوید «غالب معاصران، وقتی صحبت از فرهنگ ایرانی می‌شود بی اختیار نقشۀ فعلی ایران را درنظر می‌آورند و فرهنگ ایرانی را بر آن منطبق می‌کنند اما اهل تحقیق، در ذهن خود نقشه های متعدد عهد هخامنشی و ساسانی یا امپراتوری اسلامی را مجسم می‌کنند و آن همه دستاوردهای شگرف - از فتوحات و پیمان‌ها گرفته تا علم و هنر و ادبیات و رویدادهای اجتماعی وفرهنگی - را به ایران تاریخی نسبت می دهند که بخشی از آن به ضرورت زمانه شکل فعلی ایران - این گربۀ عزیز - را به خود گرفته است. عموما در بحث های ادبی و فرهنگی حتا مقوله‌های رسمی، ما ساکنان ایران، خود را وارث انحصاری شاهانی چون کورش و محمود غزنوی و شاعرانی چون رودکی و فردوسی و حافظ و مولوی و دانشمندانی چون بوعلی سینا و بیرونی می‌دانیم و محض منحصر کردن مواریث تاریخی به خویش، با دیگران به جدل و جدال می پردازیم. افتخار به نیاکان عیب نیست اما به یاد داشته باشیم که امروزه روز، رودکی در واقع شاعر ازبکی است و محمود غزنوی و بوعلی سینا افغانی‌اند، همان طور که فردوسی وحافظ در جغرافیای ایران قرار دارند. سر مولوی دعوا شدیدتر است اهالی ایران او را از خود می دانند و افغان ها هم و البته ترک ها بیشتر او را از خود می شمرند. افغانی می گوید جلال الدین محمد این جا در شهری از افغانستان کنونی متولد شده، ترک می گوید در قونیه عمر به سربرده و فعلا ما از بقعه اش درآمد توریستی داریم، ما می‌گوییم یک وقتی بلخ مال ما بوده و از طرفی او به فارسی شعر گفته پس متعلق به ماست...» پرونده جهان ایرانی به این می پردازد که جهان ایرانی چیست و گستره تمدن و فرهنگ ایرانی تا کجاست.

همچنین در این پرونده که مقالات و گفتارهایی درباره ایران و تمدن و فرهنگ آن دارد عباس مخبر، مترجم و اسطوره شناس از اسطوره های جهان ایرانی و کوروش سخن گفته «وقتی شما کوروش را با پادشاهان قبل و بعدش مقایسه می‌کنید کم و بیش گزارش‌هایی از سیر و سلوک و رفتار و منش او باقی مانده است که او را موجه نشان می‌دهد. یکسری کتیبه و اسناد بی چون و چرا وجود دارد. شما می‌روید و کتیبه پادشاهان آشور را می‌خوانید که: «رفتم، گرفتم، بستم، کُشتم، خون ریختم، کردم‌شان لای جرز و کاری کردم که تا ابد از آن‌جا بانگ شادی برنخیزد». از این طرف کتیبه‌های کوروش را می‌خوانید: «با صلح وارد شدم، خدایان‌شان را حرمت گذاشتم، به ایشان اجازه دادم به سرزمین‌شان بروند و خدایان‌شان را بپرستند». محبوب است، برای اینکه با دین و آیین مردم کاری ندارد و تا جایی که ممکن است با شیوه‌های بدون خونریزی سرزمین‌ها را فتح می‌کند، تن به جنگ‌های بی‌خودی نمی‌دهد و به مراتب رفتار انسانی‌تری با ملل مغلوب دارد...»

سومین پرونده این مجله اصلاح‌طلب به بحث مهم توسعه اجتماعی و سیاسی استان‌های ایران پرداخته است. خبرنگاران رو به رو در گفت‌وگو با 31 استاندار و 31 چهره تحول‌طلب، چالش‌ها و ظرفیت‌های امروز هر استان را مورد سوال قرار داده‌اند. این پاسخ ها دستمایه دو گزارش تحلیلی رو به رو از وضعیت امروز و نیازهای توسعه ای کشور است. در این پرونده دکتر جواد اطاعت، استاد علوم سیاسی و پژوهشگر توسعه سیاسی، نسبت توسعه و اقتدارگرایی و ملزومات برنامه توسعه نویسی در ایران را بررسی کرده است.

در سرمقاله این شماره روبه رو نیز سروش فرهادیان نوشته است ««امید» و «رقیب امید» رقابت کردند؛ تاریخی و تعیین‌کننده؛ آن‌قدر که 7 اسفند 1394، سفت و محکم در یادها بماند؛ اما رقابتِ نفس‌گیری نبود. «امید» در پایتخت و هرجا مجالی دادند یا مجالی ایجاد شد، چنان بر «غیرامید» غلبه کرد که فضایی برای نفس‌گیری نگذاشت. راحت، یک‌دستی مجلسِ یک‌دست شکست. عملکرد بدِ محافظه‌کاران در‌ کشورداری از یک‌سو و گشایش نصفه‌و‌نیمه‌ای که اصلاح‌طلبان با دولت یازدهم در کشور ایجاد کرده‌اند از سوی دیگر، تأثیر درخور توجهی بر این انتخابات گذاشت.اصلاح‌طلبان انتخابات سهل‌ِممتنع را سهل گرفتند و بُردند. راز پیروزی، همین سهل‌گرفتن و مکانیسم هدفمندِ رویارویی با رد صلاحیت‌های گسترده است...»

شماره ویژه نوروزی روبه‌رو در 116 صفحه با قیمت 8000 تومان از شنبه، پانزدهم اسفند بر روی دکه‌های سراسر کشور و کتاب‌فروشی‌های معتبر در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

انتهای پیام


ویدیو مرتبط :
دراکولای بی حد و حصر: هیولا یا قهرمان