خراسان/ نِمدنِن تو این تعطیلیا به مو چی گذشت. یَگ قُلپ آب خوش از گولوم پایین نِرفت. تو مهمونیا یَگ دنه نارنجک نِتِنستُم بُخورُم. بعد از او روز که رفتُم از داروخَنه دوا بگیرُم و چشمُم به خانم دکتره افتاد، ای دلِ مو دیگه تو قفسه سینه‌م آروم و قِرار نِداشت. قلبُم هموجور عین چغوکِ تو حبس بال‌بال مِزد. او ورق قرصه که ازش گیریفته بودُم و روش نوشته بود: «روزی سه عدد» رِه گذاشته بودُم تو جیف پیرهنُم، رو قلبُم. از شامس مزخرف مایَم داروخَنه دو هفته تمام تعطیل بود. هر روز صبح وَرمخاستُم مِرفتُم او بَر خیابون ویمِستادُم و به کرکره‌های بسته و تابلوی «داروخانه کاملیا» نگا مِکردُم. ای قَذَر که تمام سال منتظر نوروز بودُم، زهرُم رفت. از بس که تِلواسِه داشتُم که عید تِموم بره و بُرُم دوباره خانم دکتر رِه ببینُم. آقام و ننه‌م هم مشکوک رِفته بودن، ولی روم نِمِشُد یَگ کِلام چیزی بهِشا بُگُم. آبجیم هم هی کُخ مِریخت و هرهر مِخِندید که داداش کِمال عاشق رفته. او مسود دیوِنه هم رفته بود شهر عیالش، تک و تنها مونده بودُم با یَگ دلِ خورد و خاکشیر. تا ای که صبح شنبه چاردهم، قبل از رفتن سر کار، سَرکَنده از خانه زدُم بیرون و رفتُم دَم درِ داروخَنه، دیدُم کرکره‌ها بالایه! نفسُم بند آمده بود. هرچی کله کشیدُم ولی خانم دکتر نِبود که نِبود. به جاش یَگ آقای سیبیل کلفتی نشسته بود و داشت دهن‌دره مِکرد. تا چشمش به مو افتاد، انگار برقُم گیریفت، نفهمیدُم چی جوری در رفتُم. یعنی خانم دکتر از ای داروخَنه رفته بود؟ باید دست به دامن مسود و عیالش مُشُدُم که آمارشه در بیِرَن.
آق کِمال
با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید
منبع: خراسان
ویدیو مرتبط :
با افسردگی بعد از تعطیلات نوروز چه کنیم؟
دانلود فیلم و سریال ایرانی و خارجی 
