گفت‌وگو با همسر دانشمند «نمازی» جان‌باخته در مسجدالحرام


سیداحمد حاتمی پژوهشگر و استاد برجسته پژوهشگاه فضایی ایران که در حادثه سقوط جرثقیل در مسجدالحرام جان باخت، همواره به اقامه نماز اول وقت آن هم به جماعت و حضور در مسجد اعتقاد خاصی داشت و تا جایی که در توانش بود در مساجد مختلف برای اقامه نماز شرکت می‌کرد.

خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با فرشته روح‌افزا همسر این پژوهشگر در رابطه با تاثیرات نماز در زندگی‌اشان به گفت‌وگو نشسته است.

فرشته روح‌افزا در ابتدا درباره آشنایی خود با سیداحمد حاتمی برای ازدواج اینطور می‌گوید که ما تحقیقات خود را درباره ایشان از مسجد محلشان شروع کردیم، ایشان همواره در مسجد محل حضور داشتند، در آن زمان 25 سال بیشتر سن نداشتند و دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک بودند. در آن سن و سال امام جماعت محل به قدری به ایشان و خلق وخویشان اعتماد داشتند که هر گاه خود نمی‌توانستند حضور داشته باشند او را به عنوان جایگزین خود معرفی می‌کردند. حضور در مسجد و اقامه نماز اول وقت یکی از اولویت‌های اساسی زندگیشان بود.

وی می‌گوید:‌ مساجد در زمان گذشته فعال‌تر از اکنون بودند و جوانان به این مکان مقدس جذب می‌شدند. می‌توانم قسم بخورم که به یاد ندارم در طول زندگی، نمازی از ایشان قضا شده باشد و یا حتی به تاخیر افتاده باشد. حال هر جایی که بودیم. در خاطرات خود دارم که آن مدتی که در خارج از کشور و در انگلستان زندگی می‌کردیم کار ایشان به گونه‌ای بود که باید در آزمایشگاه فعالیت می‌کرد و آن‌ها مثل ما نبودند که زمانی را برای اقامه نماز تعطیل کنند ولی ایشان همواره کلاس و آزمایشگاه را رها می‌کرد و به اقامه نماز اول وقت می‌پرداخت. حتی در زمانی که در خارج از کشور بودیم در نماز جمعه اهل تسنن نیز شرکت می‌کرد. حتی در آن نماز جماعت حرف‌های وهابی زده می‌شد و من می‌پرسیدم که آیا به نظر شما اقامه نماز به جماعت در این صورت صحیح است؟ و او می‌گفت وقتی مراجع دین فتوا داده‌اند که در مکه می‌شود نماز جماعت خواند اینجا که بدتر از آنجا نیست.

همسر حاتمی که معاون تدوین و سیاستگذاری و رصد شورای فرهنگی و اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی است، در ادامه می‌گوید:‌ تمام نمازهای ظهر و عصرش را تا آنجایی که در خاطر دارم در مسجد اقامه می‌کرد زمانی که خبر شهادت ایشان را به ما دادند از چندین مسجد و حسینیه محل به منزل ما آمدند و می‌گفتند که او نمازگزار مسجد ما بوده است و این شهید بزرگوار همواره به اقامه نماز اول وقت آن هم به جماعت و حضور در مسجد اعتقاد خاصی داشتند و تا جایی که در توانش بود در مسجدهای مختلف برای اقامه نماز شرکت می‌کرد.

روح‌افزا ادامه می‌دهد: در مرکز اسلامی انگلستان زمانی که فردی برای اقامه نماز حضور نداشت وقتی از ایشان دعوت می‌کردند می‌پذیرفت و نماز را به جماعت برپا می‌کرد. هرگز دوست نداشت که خیلی مطرح باشد و به قول امروزی‌ها چراغ خاموش حرکت می‌کرد و به شدت از اینکه بخواهد مطرح باشد پرهیز داشت ولی اگر از او می‌خواستند که نماز را به جماعت بخواند از این کار دریغ نمی‌کرد حتی زمانی که در منزل بود اگر می‌شد نماز را به جماعت اقامه می‌کرد حتی در میهمانی‌ها اگر حاضران تمایل داشتند آن‌ها را به مسجد محل برای اقامه نماز دعوت می‌کرد و اگر آن‌ها نمی‌رفتند سعی می‌کرد نماز را در منزل به جماعت بخواند.

وی با بیان اینکه سید احمد حاتمی همواره به دنبال استخراج مطالبی از قرآن در رابطه با نماز بود، می‌گوید:‌ مهمترین ساعت‌های زندگی ایشان صبح زود بود که 20 تا 15 دقیقه قبل از نماز صبح بیدار می‌شد و نماز شب را اقامه می‌کرد و بعد از اقامه نماز صبح به قرائت قرآن و تدبر در آن می‌پرداخت و هر روز تفسیر آیت‌الله جوادی آملی گوش می‌داد و همیشه صبح خود را با نماز و قرآن شروع می‌کرد. حتی اگر در بین راه بودیم و جایی را برای اقامه نماز پیدا نمی‌کردیم به اولین جایی که می‌رسید می‌ایستاد و نماز می‌خواند. یادم هست زمانی که می‌خواستیم به لندن برویم ما در حین پرواز نمازمان را خواندیم ولی وقتی به فرودگاه رسیدیم هنوز برای اقامه نماز صبح وقت بود، ایشان گفت که بهتر است در همین جا دوباره نماز صبح را به جا بیاوریم. من گفتم شاید برخی با خود فکر کنند که ما می‌خواهیم جلب توجه کنیم ولی ایشان گفت ما وقت برای اقامه نماز داریم و باید نماز را به جا بیاوریم و در همان فرودگاه ایستاد و نماز را خواندیم من و دخترم هم به پیروی از او دوباره نماز را اقامه کردیم پس از اتمام نماز با نگاه‌های خاصی روبرو شدیم که همه متعجب بودند و می‌گفتند چه عبادت زیبایی انجام داده‌اید.

روح‌افزا بیان می‌کند که این حرکت ایشان در فرودگاه نه تنها تاثیر منفی نداشت بلکه اثرات مثبتی نیز بر جای گذاشت من از قضاوت مردم می‌ترسیدم و او می گفت قضاوت مردم مهم نیست باید به دستور پروردگار عمل کرد. حتی در جاهایی که می‌رفتیم و آن‌ها مکانی را برای اقامه نماز نداشتند ایشان به هر طریقی که می‌شد نمازش را به جا می‌آورد. در یکی از روزهایی که به همراه گروهی از همکاران در لیورپول انگلستان بودیم نزدیک اذان ظهر بود که ایشان به گروه پیشنهاد داد که در همین جا بایستیم و نماز را به جماعت اقامه کنیم. همچنین زمانی که من در بیمارستان بودم و عمل جراحی داشتم ایشان برای اینکه من نمازم را اقامه کنم کمک زیادی به من می‌کرد. حتی زمانی که دکتر به دنبال او می‌گشت ایشان رفته بود نمازخانه بیمارستان تا نمازش را اول وقت اقامه کند.

روح‌افزا ادامه می‌دهد ایشان در این اواخر زندگی، در نمازهای جمعه همیشه شرکت می‌کرد مگر اینکه خانواده به او نیاز داشتند و یا در جایی بودیم که نمی‌توانست در نمازهای جمعه شرکت کند. حتی وقتی مسافر بودیم می‌گفت بگذارید ابتدا در نماز جمعه شرکت کنیم و بعد راه بیفتیم. در کل ایشان از نماز خود مراقبت زیادی می‌کرد. همین اقامه نماز او در تربیت بچه‌ها نیز بسیار اثرگذار بود. هرگاه که فرزندانمان با او به اقامه نماز جمعه می‌رفتند پس از بازگشت چیزی برای آن‌ها می‌خرید و یا اگر قرار بود به رستوران بروند پس از اقامه نماز جمعه این کار را انجام می‌دادند چرا که همین حرکت برای تربیت بچه‌ها خیلی اثربخش بود. با این رفتار ایشان بچه‌ها تشنه نماز شده بودند و در روز قدس و نماز عید فطر و امثال این نمازها زودتر از ما حاضر می‌شدند تا در مراسم شرکت کنند. در شب‌های آخر ماه رمضان تا جایی که می‌توانست نمازهای مستحبی می‌خواند، بیشتر نمازهایی که در مفاتیح وارد شده بود را تا جایی که می‌توانست به جا می‌آورد. حتی به یاد دارم وقتی می‌ایستاد نماز جعفر طیار بخواند اصلا کسی متوجه نمی‌شد. نماز و قرآن برایش از اهمیت زیادی برخوردار بود.

وی یادآور شد: ایشان 7 تا 10 سررسید دارند که یادداشت‌های قرآنی در رابطه با نماز را در آن نوشته است و دو کتاب هم در رابطه با آیات قرآنی نوشته که در دست چاپ است و نزدیک 10 سال در پژوهشگاه بر روی مباحث قرآنی کار کرده است حتی در رابطه با فضا در قرآن نیز مطلب نوشته‌اند. ایشان با اینکه مدرک تحصیلی بالایی داشت و در خارج از کشور هم زندگی می‌کرد ولی هرگز از احادیث و قرآن غافل نبود به محض اینکه فرصت پیدا می‌کرد قرآن می‌آورد و آن را مطالعه می‌کرد. تمام شبکه‌های رادیویی ما بر روی موج قرآن تنظیم شده بود. بعد از شهادت ایشان برای من این سوال پیش آمد که چه می‌شود بنده‌ای به این مقام می‌رسد که پشت مقام ابراهیم عصر جمعه و بعد از مراسم حج و طواف و انجام اعمال عمره مفرده به این مقام می‌رسد. حتی همراهانش می‌گویند که در آن زمان باران نیز می‌آمد. ایشان به دلیل نمازهایی که در اول وقت آن هم با حضور قلب اقامه می‌کرد به نظر من به این مقام رسیده است.

مصاحبه با خانوم روح افزا

روح‌افزا یادآور شد: یکی دیگر از تاثیراتی که اقامه نماز بر ایشان داشت این بود که هرگز دروغ نمی گفت شعار ایشان«النجاة فی الصدق » بود همواره به من می‌گفت واقعیت را بگو.یکی دیگر از اثرات نماز در زندگی ما پرداخت خمس مال بود حتی ایشان نمی‌گذاشت یک روز از زمان خمس مال بگذرد و حلال و حرام برایش اهمیت زیادی داشت. اقامه نماز اول وقت باید برای انسان نجات بخش باشد و این نجات بخشی را من در زندگی ایشان دیدیم. نمازی که او می‌خواند هیچ تفاوتی با نماز سایرین نداشت ولی همان چند دقیقه‌ای را که به اقامه نماز می‌ایستاد کامل از دنیا می‌برید و بر روی نمازش تمرکز می‌کرد. آخرین خاطره‌ای که من از ایشان دارم این است که می‌خواست قبل از رفتن به مکه به مشهد برود اما به دلایلی نشد و من گفتم بعد از برگشت از حج ان‌شاءالله به مشهد می‌رویم ولی متاسفانه از این مناسک برنگشت. اما خوشبختانه هواپیمایی که آن‌ها را به ایران آورد ابتدا آن‌ها را به مشهد برد و آن‌ها را طواف دادند و بعد به تهران آمدند.

همسر حاتمی در اینجا با چشمانی پر از اشک می‌گوید نمی‌دانم در نمازهای خود از امام رضا (ع) چه خواسته بود که با آن بدن خونی به طواف امام رضا(ع) رفت.

وی گفت:‌ ایشان فردی بود که در خارج زندگی کرده، ‌اهل تکنولوژی بود ولی این طور دلباخته و وصل به ائمه بود. در این دنیایی که برخی فقط در پی مادیات هستند او همه استعدادش را در جهت بندگی خدا به کار می‌برد نمی‌گویم ایشان گناه و خطا نداشت، معصوم که نبود اما همین خط کشی نماز و قرآن و ولایت مداری سبب می‌شد که از خیلی مسائل دور شود. طرح و اختراع زیاد داشت ولی هرگز آن‌ها را به کشورهای دیگر نمی‌داد می‌گفت این طرح‌ها را نگه می‌دارم تا زمانی که زیرساخت‌هایش در ایران فراهم شود.

روح افزا می‌گوید: پیشنهاد من به پدر و مادرها این است که اگر می‌خواهند فرزندانشان در تمام مراحل زندگی، درس، ازدواج و شغل موفق باشند و دنیا و آخرت خیر و خوبی داشته باشند این است که آن‌ها فرزندان خود را به سرچشمه واقعی و نماز وصل کنند.

وی ادامه می‌دهد:‌ ما هر چیزی که در دنیا می‌خواهیم را می‌توانیم از طریق نماز به دست بیاوریم نماز رودخانه زلال حق است. آن هم نماز اول وقت. من دائم در منزل به فرزندانم می‌گویم که پدرتان به نماز اول وقت اهمیت زیادی می‌داد. خیلی از اطرافیان ما به خاطر اهمیت ایشان به نماز و اقامه اول وقت آن اخلاقشان تغییر کرد یاد دارم برای یکی از اطرافیانمان مشکلی پیش آمد و ایشان به او گفت که نماز بخوان امکان ندارد مشکلاتت حل نشود بعد از مدتی او به شوخی آمد و گفت من نمازخوانم اما مشکلم حل نشد، سید احمد گفت امکان ندارد. اگر نماز را با دقت خوانده باشی حتما مشکلت حل می‌شود. گاهی پدر و مادرها از فرزندان خود گله می‌کنند و دلیل آن این است که فرزندان آن‌ها به سمت نماز نرفته‌اند. شما به بزهکاران اجتماعی نگاه کنید می‌بینید که آن‌ها نماز را ترک کرده‌اند حتی اگر به آسایشگاه سالمندان نیز مراجعه کنیم می‌بینیم کسانی پدر و مادر خود را آنجا گذاشته‌اند که به مقوله نماز اهمیت چندانی نمی‌دادند. پیامبر (ص) وقتی به غار حرا می‌رفت در آنجا چه کار می‌کرد جز اینکه نماز می‌خواند و خدا را عبادت می‌کرد. همین اقامه نماز و عبادت سبب شد که او پیامبر (ص) آخر الزمان شود. حضرت عیسی و یا حضرت موسی در کوه طور چه می‌کرد؟ آن‌ها هم با نماز به راز و نیاز با پروردگار خود می‌پرداختند. سید احمد هم مانند ما نماز عادی می‌خواند نه چیزی به آن اضافه می‌کرد و نه چیزی از آن کم می‌کرد اما همان پنج تا 10 دقیقه‌ای که به نماز می‌پرداخت تمام حواسش به پروردگار بود.

وی گفت: ما اگر به دنیای غرب بنگریم می‌بینیم با آن همه پیشرفت آنها آشفتگی‌هایی دارند دلیل آشفتگی آن‌ها این است که به خداوند وصل نشده‌اند. اینکه برخی از کشورها با حملات به سایر کشورها کودکان را می‌کشند به دلیل آن است که آن‌ها آنگونه که باید به اصل دین وصل نشده‌اند و فقط نام خود را مسلمان گذاشته‌اند. ما با نماز، قرآن و اهل بیت (ع) به هر آنچه که می‌خواهیم می‌توانیم برسیم. سید احمد تمام حساب و کتابش صاف بود و حتی قبل از رفتن رزومه کاری خود را بسته بود. در لحظه‌ای که می‌خواست برود حتی از پسرمان هم خداحافظی نکرد چرا که نمی‌خواست دل‌بسته مسائل دنیوی شود و همواره می‌خواست آرامش خود را داشته باشد.

روح‌افزا تاکید می‌کند:‌ در طول زندگی همواره فراز و نشیب‌های زیادی داشته‌ایم اما هرگز ایشان از کلمه دلهره استفاده نکرده بود اما زمانی که می‌خواست به حج برود وقتی دخترم از او پرسید چه حسی داری گفت یک حس دلهره دارم که شاید نرسم. آن زمان منظورش را نفهمیدم اما پس از شهادش متوجه منظورش شدم. من استانداردهای زندگی و شخصیت افراد را در زبان، تکنولوژی و مد نمی‌بینیم بلکه شخصیت افراد به این بر می‌گردد که چقدر آنها به نماز و قرآن و اهل بیت (ع) اهمیت می‌دهند. قطعه‌ای که ایشان را دفن کرده‌اند در بین شهدای گمنام است تعبیر من از این اتفاق این است که ایشان همواره کارهای خود را به صورت گمنام انجام می‌داد و از سرمایه زندگی برای به خدا رسیدن استفاده می‌کرد و همین رفتار سبب شد که مرگی متفاوت داشته باشد. از نظر من تمام آنهایی که امسال در فاجعه منا و مناسک حج جان باختند آدم‌های خاصی بوده‌اند. سید احمد همواره در زندگی شخصی هم مودب بود. این گونه رفتارها می‌تواند برای ما الگو باشد. حتی در بین اقوام ما بودند افرادی که بعد از شهادت ایشان نمازخوان شدند و جوانان اطراف ما حتی آنهایی که به موسیقی گوش می‌دهند به دنبال شهادت هستند. اخلاص که در کارها باشد خدا برکتش را می‌دهد.

انتهای پیام


ویدیو مرتبط :
پیکر جان باخته فاجعه منا در دماوند