داستان های واقعی/ وابستگی به دنیا


  X  

تاریخ خبر : جمعه 1394.09.06 - 13:49

داستان های واقعی/ وابستگی به دنیا

آکا ایران/ خواهرش پیراهن برایش فرستاده بود. من هم یک شلوار خریدم، تا وقتی از منطقه آمد، با هم بپوشد. لباس ها را که دید، گفت: «تو این شرایط جنگی وابستم می کنین به دنیا.» گفتم: «آخه یه وقتایی نباید به دنیای ماها هم سربزنی؟» بالاخره پوشید. دفعه بعد وقتی آمد، دوباره همان لباس های کهنه تنش بود. چیزی نپرسیدم. خودش گفت: «یکی از بچه های سپاه مراسم عقدش بود لباس درست و حسابی نداشت.»
مجموعه یادگاران- کتاب شهید مهدی زین الدین

نظر شما


ویدیو مرتبط :
روایت سقوط - قسمت چهارم - وابستگی به دنیا