اسفند 94/ ماهی با شناسه روز هفتم


12 قسمت مرور سال گذشته با درنگ بر اتفاقات اسفند پایان می یابد. ماهی که در دنیای سیاست با هفتمین روز آن و دو انتخابات مجلس خبرگان و شورا و راه نیافتن شماری از چهره ها به هر دو شناخته می شود...

 عصر ایران؛ مهرداد خدیر-  سلسله روایت های مرور سال کهنه طبعا با توقف و سپس عبور از ایستگاه دوازدهم آن به پایان می رسد.

اسفند 94 البته در همین نزدیکی است و همسایه سال تازه و از یان رو اتفاقات آن در خاطره ها دور نمی نماید تا زیاد نیاز به یادآوری داشته باشد.

مهم ترین اتفاق اما اسفند چنان بود و نقش و تأثیر آن در فضای سال جدید به قدری مهم که گفته می شود سال 1395 خورشیدی با هفتم اسفند تحویل شد.

چرا که دو انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری و دهمین دوره مجلس شورای اسلامی روز هفتم اسفند 1395 برگزار شد؛ نخستین مراجعه به آرای عمومی در دولت حسن روحانی که او را از سه منظر در بوته آزمایش قرار می داد:

نخست به این خاطر که خود رییس جمهوری هم از استان تهران نامزد شده بود. این اتفاق برای جوان ترهایی که نامزدی یک رییس جمهور را برای خبرگان به یاد نداشتند جالب بود. زیرا رییس جمهوری سابق ایران روحانی و مجتهد نبود و طبعا شرط لازم برای کاندیداتوری خبرگان را نداشت .

رییس جمهوری اسبق ایران نیز به رغم لباس و تحصیلات روحانی و عضویت در شورای مرکزی مجمع روحانیون مبارز هیچ گاه وارد این عرصه نشد و آخرین بار هاشمی رفسنجانی بود که در عین ریاست جمهوری نامزد خبرگان شده بود و از این حکایت 25 سالی می گذشت و 8 سال بعد از آن سال – 1369 - و در دوره سوم دیگر رییس جمهوری نبود.

حسن روحانی هم 32 ماه پس از انتخاب در 24 خرداد 1392 بار دیگر خود را به رأی می گذاشت و این مرتبه در خبرگان و این رویکرد البته از کسی که نزدیک ترین سیاست مدار ایرانی به هاشمی رفسنجانی است دور از انتظار نبود.

وجه آزمونی دوم برای روحانی این بود که انتخابات را چگونه برگزار می کند و نرخ مشارکت چه اندازه خواهد بود.

با این که دولت در تعیین صلاحیت نهایی نامزدها دخالتی ندارد اما نوع مواجهه با رد صلاحیت ها و تأثیر آن در نرخ مشارکت مردم به حساب میزان موفقیت یک دولت در توسعه سیاسی گذاشته می شود و مهم تر از این که اجرا سالم و راضی کننده باشد و بحث و حساسیتی در سطح جامعه و نخبگان برنینگیزد.

دست آخر این که یاران و همراهان دولت و گفتمان آن اکثریت پارلمان را به دست می آورند یا مخالفان و منتقدان.

چون راه یابی مخالفان و منتقدان دولت نه تنها امکان زمین گیر شدن دولت در سال پایانی دوره اول را به میان می آورد که انتخاب دوباره رییس جمهوری را در هاله ای از ابهام قرار می دهد.

روحانی اما از هر سه آزمون سرفراز خارج شد:

 در وجه اول با رأی بالا انتخاب شد. هر چند بر صدر ننشست و این اما جای شگفتی نداشت. چرا که رأی نخست به هاشمی رفسنجانی اختصاص یافت.

در وجه دوم نیز موفق شد و صحت برگزاری انتخابات در حوزه های مختلف به سرعت تأیید شد. هر چند در آخرین روز اسفند اتفاق غیر منتظره ای رخ داد. شورای نگهبان صلاحیت خانم مینو خالقی نماینده منتخب اصفهان با نزدیک به 200 هزار رأی را پس از انتخاب رد کرد که موجی از شگفتی به وجود آورده و اگرچه با تعطیل بودن مطبوعات و فعالیت به نسبت کمتررسانه های مجازی تنها در شبکه های موبایلی و خصوصا تلگرام بحث انگیز شد و انتظار می رود اگر مطبوعات منع نشوند در آغاز انتشار خود در سال تازه به این موضوع بپردازند.

 شگفتی هم به خاطر مسبوق به سابقه نبودن این گونه رد صلاحیت بود و هم به این خاطر که به معنی نادیده انگاشتن نزدیک به 200 هزار رأی و به تعبیری دور ریختن آرای مردم تفسیر شده است.

 مهم تر این که ان دسته از شهروندان اصفهانی را که نام برادر زاده یکی از اسطوره های دفاع مقدس با 8 سال سابقه اسارت و مقاومت را بر روی برگه نوشته بودند نیز می تواند آزرده کند. (دلیل اعلام شده ظاهرا کشف تصاویری بدون حجاب کامل در دوران نوجوانی است).
در وجه سوم نیز هر چند نامزدهای گفتمان اعتدال – اصلاحات به خاطر رد صلاحیت های گسترده واجد اکثریت مطلق نشده اند اما قطعا یکی از سه ضلع اصلی مجلس دهم را تشکیل می دهند چندان که از کسب کرسی ریاست هم نومید نباشند.

دو ضلع دیگر اصول گرایان اند و منفردها که مایل اند خود را «مستقل» معرفی کنند.

البته بافت اصلی با تعیین تکلیف 70 کرسی باقی مانده در مرحله دوم انتخابات روشن می شود که در اردیبهشت ماه برگزار خواهد شد و نیز با مشخص شدن گرایش نامزدهای منفرد یا مستقل.

اتفاق بزرگ اما در تهران رخ داد. آن جا که فهرست امید با تمام 30 نفر و در همان مرحله اول پیروز شدند.
 
بزرگای شوک وارده به حدی بود که محمد رضا باهنر چهره شاخص اصول گرایان  - که در این دوره کاندیدا نشد -  گفته است باخت 30 به هیچ را پیش بینی نمی کردیم!

حتی در مجلس ششم نیز پس از یک رشته کش و قوس حداد عادل در قعر لیست به مجلس رفت ولی این بار از یک تا سی به فهرست امید ( ائتلاف اصلاح طلبان با حامیان دولت) اختصاص یافت در حالی که دو سوم نمایندگان منتخب شهرت سیاسی ندارند و هنوز هم یک تا دو نیم میلیون تهرانی که به آنان رأی دادند شخصا آنان را نمی شناسند اما به معرفی و توصیه کسی که بسیار می شناسندش اعتماد کردند و رأی دادند.

کافی است در نظر آوریم که هفتم اسفند کسانی چون احمد توکلی، علیرضا زاکانی، مسعود میر کاظمی و  مهدی کوچک زاده را یک جا از گردونه خارج ساخت. حمید رسایی البته یکی از معدود اصول گرایانی بود که صلاحیت او را شورای نگهبان تأیید نکرد و مجال رقابت نیافت اما از «هم سرشتی» او با کوچک زاده می توان حدس زد که اگر هم حاضر بود با او «هم سرنوشت» می شد.

یک هفته بعد از هفتم اسفند آیت الله عباس واعظ طبسی تولیت آستان قدس رضوی و پر سابقه ترین مدیر در جمهوری اسلامی درگذشت؛ دوست مشترک مقام معظم رهبری و هاشمی رفسنجانی در نیم قرن گذشته که یکی از بزرگ ترین موقوفه های دنیا را اداره کرد و توسعه داد.

 با فقدان او که یک اصول گرای میانه و حامی هاشمی رفسنجانی به حساب می آمد سید ابراهیم رییسی دادستان کل کشور به جای او انتخاب شد.

خبر پر سر وصدای دیگر در واپسین ماه سال کهنه انتشار یک فیلم تبلیغاتی از نادر قاضی پور نماینده ارومیه بود که در آن الفاظ سخیفی را درباره زنان و مردم فارس زبان به کار برده بود. در اوج این انتقادات و هنگامی که در جریان بررسی کلیات لایحه ارزیابی زیست محیطی اخطار نامرتبطی را مطرح کرد علی لاریجانی به طعنه گفت: « شما که این قدرحرف های زیبا و مهم می زنید چرا چنین اخطاری می دهید؟»
اسفند اما اگرچه برای اصول گرایان بازمانده از مجلس دهم بدخبر بود اما برای هیچ کس به اندازه بابک زنجانی بدخبر نبود که در دادگاه بدوی حکم اعدام گرفته است. صدور این حکم به معنی آن است که دادگاه ادعاهای او درباره دور زدن تحریم ها را نپذیرفته و مهلت تازه ای هم به او نداده است.

اتهام اصلی بابک زنجانی این است که سر شرکت ملی نفت ایران کلاه گذاشته و به دروغ از امکان انتقال وجوه حاصل از فروش نفت به خزانه از طریق بانک ادعایی خود گفته اما در عمل از دو میلیارد و 697 میلیون یورو خبری نشده است .به عبارت دیگر کلاه وزارت نفت را در دوران احمدی نژاد برداشته است. خبر صدور حکم اعدام برای بابک زنجانی و دو همدست او – مهدی شمس پور و حمید فلاح هروی- در حالی منتشر شد که رییس جمهور روحانی به اتفاق محمد رضاعارف نماینده اول تهران در مجلس دهم در یزد به سر می برد و ساعاتی پس از سخنرانی شور انگیز در میدان امیر چخماق در نشستی با مدیران اقتصادی استان خواست اصلی دولت و مردم را پاسخ به این پرسش دانست که « دو میلیارد و 697 میلیون یورو پول چه شد و چه کسانی چنین اجازه ای به او دادند؟»

درسال تازه هم طبعا درباره بابک زنجانی بسیار خواهیم شد خاصه این که رضا ضراب که به عنوان همدست او در ترکیه شهرت یافته در آمریکا دستگیر شده و گویا خود را تسلیم آمریکایی ها کرده تا تحویل مقامات ایران نشود.

در سال 95 درباره بابک زنجانی باز خواهیم شنید. چه حکم او در دیوان عالی هم تأیید شود و چه به هر دلیل تخفیفی دریافت کند، چه سر او نیز مانند مه آفرید امیر خسروی بالای دار رود و چه با امید به همکاری به تأخیر افتد یا مشروط به بازپس ندادن در مهلت مقرری شود اما اگر محمود احمدی نژاد شال و کلاه کند و بخواهد اسب خود را برای رقابت با روحانی در انتخابات 96 زین کند آن گاه بسا بیشتر نام بابک زنجانی به کانون مباحثه ها و مناظره ها خواهد آمد. چه اعدام شده باشد، چه جِسته باشد و چه همچنان در انتظارروزگار را بگذراند... 


ویدیو مرتبط :
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین پناهیان روز هفتم محرم 94