عاشقانه های زنان بازیگر سینمای ایران (عکس)


سینمای ایران در دور اول، یعنی 1309 تا 1316 – منهای فیلم های سپنتا – در بستر سینمای هند و در کمپانی های هندی ساخته شده اند. در این مطلب می خواهیم خاطرات فیلم های قدیمی تا به امروز را یادآوری کنیم و نمایی عاشقانه از زنان بازیگر در سینمای ایران را به معرض نمایش بگذاریم.

معلوم است که سپنتا تحت تاثیر سینمای موزیکال و عاشقانه هند است و به همین دلیل فیلم عاشقانه می سازد.

اولین فیلم ناطق سینمای ایران یعنی «دختر لر» داستان عشق یک مفتش به یک دختر لر است. این فیلم در بستر سینمای عاشقانه هند شکل گرفت نه سینمای ایران چون سینمای ایران آن موقع پیشینه ای نداشته که به آن اتکا کند.

به همین دلیل است که فیلم آواز هم دارد. درست است که آوازها ایرانی است اما تحت تاثیر سینمای موزیکال عاشقانه هند است.

عاشقانه های زنان بازیگر سینمای ایران (عکس)

بعدها هم می بینیم که سینمای عاشقانه هند ادامه پیدا می کند و ما در دهه 20 به آن وصل می شویم. 1326، «طوفان زندگی» – بر اساس نقدی که در یکی از مجله ها چاپ شده – داستان عشق یک پسر تحصیل کرده اما فقیر به دختر یک بازاری پول دار است که این عشق در یک کنسرت در هنرستان موسیقی شکل می گیرد.

آن موقع روح الله خالقی و شاگردانش انجمن موسیقی تشکیل داده بودند و بعد از 1320 به صورت هفتگی و ماهانه اجراهایی داشتند که بنان، اعلم دانایی و بعضی از خوانندگان دیگر در آن می خواندند.

نسخه ای از این فیلم موجود نیست که دیده شود چون آخرین نسخه آن در آتش سوزی استودیو پارس فیلم در سال 1331 سوخته است.

این عاشقانه با مانعی مثل پدر پول داری که می خواسته دخترش با یک خانواده پول دار دیگر ازدواج کند مواجه می شود. فرهاد به خاطر ناهید دست به خودکشی می زند اما توسط یک درویش از این کار منصرف می شود و می رود که بر پای خودش بایستد و تبدیل به یک آدم پول دار شود.

شوهر عیاش ناهید تبدیل به یک آدم کثیف می شود که زندگی ناهید را متلاشی می کند و در حالی که فرهاد به یک مهندس فعال و ثروتمند تبدیل می شود. بعد شوهر ناهید می میرد و پدر ناهید به این نتیجه می رسد که اشتباه کرده.

ظاهرا پایان فیلم هپی اند است و ناهید و فرهاد به هم می رسند.این عاشقانه به دلیل ضعف تکنیکی نفروخت. تهیه کننده اش دکتر کوشان و کارگردانش علی دریابیگی است که کارگردان تئاتر بود.

شاید یکی از علت های ضعف فیلم این بود که معروف ترین کارگردان تئاتر که در آلمان تحصیل کرده بود، سینما را خوب نمی شناخت. این فیلم در یک سینما در اردیبهشت 1327 به نمایش درمی آید اما نمی فروشد و تهیه کننده را متضرر می کند.

تهیه کننده قبل از آن وارد دومین فیلمش یعنی «زندانی امیر» شده بود. این نمایشنامه، عاشقانه ای است در بستر تاریخ اسلام که در آن زمان باز هم نمی فروشد.

در خاطراتی که به نقل از کوشان هست، می بینیم که چون این فیلم ها با سرمایه آدم های مختلف ساخته شده، طلبکاران کوشان می آیند تا او را به زندان بیندازند اما کوشان به سراغ سومین فیلم می رود؛

از سومین فیلم که کم کم سینمای ایران می تواند خود را پیدا کند، داستان عشقی در ایران شکل دیگری پیدا می کند و فرمول مواجهه شهر و روستا کشف می شود. شاید در آن زمان پیش بینی نمی شد این تقابل منجر به فروش فیلم ها شود و این کشف اتفاقی بود.

آن زمان موزیکال های مصری در ایران خیلی نفوذ داشت. حتی بیشتر از سینمای هند. مثلا موزیکال «وداد» در آن زمان در ایران به نمایش درآمده بود. الان هم نسخه تصحیح شده آن را در کشورهای عربی پخش کرده اند. این فیلم یک داستان عاشقانه در روستایی در مصر است و بازیگر آن ام کلثوم خواننده معروف مصر بود.

مصری ها به این فرمول دست پیدا کردند که خواننده ها را بازیگر کنند و داستان زندگی زنانی را ساختند که از فقر به خوانندگی رو می آورند.

این فرمول باعث می شود خواننده های مصری، در این دوره نقش های اصلی موزیکال ها را بازی کنند و این موزیکال ها در آن مقطع بر سینمای ایران هم تاثیر گذاشت.

بر اساس داستان عشق دو برادر به یک زن «شرمسار» ساخته می شود. از این فیلم فرمولی به وجود می آید که یک دختر ساده روستایی، فریب پسر شهری را می خورد و عشق پسر روستایی را پس می زند.

دختر با پسر به شهر می رود و متوجه عیاشی های شوهرش می شود و شوهر او را از خانه بیرون می کند. دختر به دلیل صدای خوبش خواننده می شود و فیلم بر اساس همین ماجرا ادامه پیدا می کند.

این ملودرام ها بیش از اینکه عاشقانه هایی در رابطه با دختر و پسر باشند، شبیه به موزیکال های مصری و قصه هایی شبیه «مادام ایکس» در سینمای آمریکاست.

«مادام ایکس» داستان زنی است که شوهرش به و شک دارد و او را به همین دلیل از زندگی اش خارج می کند. او در جای دیگری بچه اش را بزرگ می کند.

بچه اش دزد می شود و یک روز در دادگاه، پدر بچه او را محاکمه می کند. این داستان به مصایب زنانی می پردازد که عشق هایی ناشی از انحراف، مسیر زندگی شان را عوض می کند.

در سال های بعد «شرمسار» در سال 1329 در سه سینما در ایران نمایش داده شده و فروش بالایی را به نام خود ثبت کرد و به این ترتیب دوره سوم سینمای ایران شکل گرفت.

این الگو در سال های بعد در فیلم هایی مثل «شب های تهران»، «بی پناه» و فیلم های دیگر ادامه پیدا کرد؛ در این میان اگرچه تفاوت هایی در داستان ها وجود داشته اما شباهت های شان به این فرمول کاملا واضح است.

1- کمدی های عاشقانه به جای فیلم های تلخ مادام ایکسی

بعد از رفتن سپهبد زاهدی در سال 1334 و آمدن نخست وزیران بعدی فضای اجتماعی نسبتا بازتر شد و ملودرام های عاشقانه ایران کمی تغییر کردند و از فضای مادام ایکسی در آمدند.

نمونه فیلم های موفقی که در فضای جدید ساخته می شوند، «مادموازل خاله» است که داستان عشق جوان هایی را روایت می کند که خاله پول داری دارند و از او می خواهند که به یک سفر بیایند اما خاله نمی آید.

آنها هم یکی از دوستان شان را به خاله تبدیل می کنند.نمایشنامه معروفی به نام «خاله چارلی» هست که انگلیسی ها ن را فیلم و نمایش کرده اند و در سال 1325 هم با همین عنوان در سینماهای تهران نمایش داده شد.

عاشقانه های زنان بازیگر سینمای ایران (عکس)

از اینجا به بعد که فضای جامعه از تلخی کودتا فاصله می گیرد، کمدی های عاشقانه شروع می شوند. یکی از زیباترین کمدی ها «شب نشینی در جهنم» است که ماجرایش حول محور عشق یک پسر جوان به دختر یک حاج آقا می چرخد،

اگرچه موضوع اصلی آن عشق نیست، و شخصیت خود حاجی است. در سال های بعد به تدریج کمدی های عاشقانه جای عاشقانه های تلخ مادام ایکسی را می گیرد.

2- عاشقانه ایتالیایی ها در ایران

در سال 1328 که تغییراتی در آمریکا به وجود آمد و دموکرات ها قدرت می گیرند، حکومت تحت تاثیر فضای بیرون، مجبور می شود فضا را کمی باز کند و از همین جاست که ما وارد سینمای عاشقانه اجتماعی می شویم.

نمونه بسیار موفق آن «آینه تاکسی» است که روایت زندگی راننده تاکسی است که به دلیل مشکلات مالی نمی تواند به دختری که عاشقش شده برسد.

این فیلم و نمونه های مشابه آن در این مقاطع تحت تاثیر سینمای ایتالیا هستند چون از اواسط دهه 30، فیلم های اجتماعی ایتالیایی در ایران دوبله می شدند و بر ساخت فیلم های ایرانی هم تاثیرگذار بودند؛

از آن جمله «برنج تلخ» که در سال 32 جزو پرفروش ترین ها بود و روایت زندگی یک دختر جوان شالیکار را به تصویر می کشید که در حالی که یک پسر خوب دوستش دارد، فریب یک پسر هوس باز را می خورد و در پایان فیلم خودکشی می کند.

از 1339 تا 1341 سینمای ایران رشد خیلی خوبی را تجربه کرد. خلاف سال های قبل که در مورد تجدد موضع مثبت دارند،

بعد از کودتا، اندوه و ناکامی و شکست موجب شده بود، نگاه به تجدد کمی تلخ شود اما از سال 39 به بعد و نخست وزیری علی امینی، ایران وارد سینمای شهری می شود.

عاشقانه های زنان بازیگر سینمای ایران (عکس)

تصویر شهر در سینما در آن سال ها این است که شهر بدی نداریم، شهری داریم که در یک آپارتمان یک خانواده می توانند با هم بنشینند و گپ بزنند. آدم های سنتی هم زیاد در فیلم ها به تصویر کشیده نمی شوند.

جوانی می تواند وارد خانه مردی شود و به دختر خانواده درس موسیقی بدهد. پدر خانواده هم یک بازرگان است که مخالفتی با این موضوع ندارد. آن جوان خواننده هایی مثل روانبخش و منوچهر هستند.

پوران هم وارد سینما می شود و فیلم هایی بازی می کند. در این مقطع زمانی فیلم ها وارد کمدی رمانتیک هایی از جنس آمریکایی می شوند، مثل «دختران حوا» که در یک آپارتمان می گذرد.

اولین باری است که آپارتمان نشینی در ایران راه می افتد و در فیلم زندگی در یک مجتمع مسکونی توضیح داده می شود. در این سال ها کمدی رمانتیک هایی شکل می گیرد که خواننده ها قهرمان های داستان هستند.

3-  


ویدیو مرتبط :
بزرگترین بازیگر تاریخ سینمای ایران