ترکیه و عربستان سعودی چگونه به تروریسم در چین دامن می‌زنند/ نقش تروریست‌های چینی در محاصره فوعه و کفریا چیست


«چین برای ماست! سرزمین عربی برای ماست! هند برای ماست! همه چیز متعلق به ماست!» این شعر معروف‌ترین سرود تروریست‌های چین است. «ابو حمزه الترکستانی»، از تکفیری‌های فعال در سوریه، دلیل مهاجرت خود را این‌گونه توجیه می‌کند: «شکست طاغوت در شام، شکست سران کفر در چین خواهد بود.»به گزارش مشرق، دیگر زمان آن گذشته است که تصور کنیم، خطر گروه های تروریستی تکفیری از جمله «داعش» به کشور سوریه و عراق محدود می‌شود. گزارش‌های منتشرشده درباره این گروه تروریستی تکفیری نشان می‌دهد که چین یکی از ۲۰ کشوری است که داعش مدعی شده، برای تشکیل امارت اسلامی مورد ادعای خود، دیر یا زود هدف حملات و فعالیت هایش قرار خواهد گرفت.صرف نظر از این ادعا، برآوردها نشان می‌دهد، هم‌اکنون صدها چینی در صفوف گروه‌های تروریستی تکفیری فعال در سوریه از جمله داعش، جبهةالنصرة و احرارالشام فعالیت دارند.این موضوع پکن را ملزم می‌کند نگاه دقیق‌تر و عمیق‌تری به داعش و خطر آن برای چین داشته باشد به‌ویژه آنکه پیش‌زمینه فعالیت جریان تکفیری افراط گرا در شمال غربی این کشور وجود دارد.مشرق، در این گزارش، به مهم‌‎ترین جریان اسلامی افراطی چینی که در منطقه «سین‌کیانگ» یا «ترکستان شرقی» این کشور تحت عنوان «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» پرداخته و تهدیدات آن را برای چین بررسی کرده است. مقدمهجنبش «اسلامی ترکستان شرقی»، یکی از مهم‌ترین گروه‌های مسلح فعال در چین است که با ظهور گروه تروریستی تکفیری «داعش» در سوریه ضمن بیعت با این گروه تکفیری تلاش دارد، منطقه «سین کیانگ»، واقع در شمال غربی چین را به امارت اسلامی مورد ادعای داعش در آسیای شرقی تبدیل کند.جدایی‌طلبی ساکنان منطقه سین‌کیانگ که دارای ریشه‌‌های «اویغوری» یا «اویگوری» هستند به سال‌‌ها پیش، حتی پیش از تشکیل جمهوری خلق چین بازمی‌گردد؛ چون این منطقه، منطقه مستقلی به شمار می‌‌آمد که با تشکیل جمهوری خلق چین در سال 1949 میلادی به این کشور ملحق شد.نکته قابل تأمل این است که آمریکا به دلیل اختلافات سیاسی با بلوک شرق که تا قبل از فروپاشی، اتحاد جماهیر شوروی سابق در رأس آن قرار داشت، از جنبش اسلامی ترکستان شرقی به‌شدت و در سطحی گسترده حمایت می‌کرد اما بعدها پس از تفاهماتی که بین واشنگتن و پکن حاصل شد آمریکا این جنبش را تحت این عنوان که مورد حمایت گروه تروریستی «القاعده» و با این گروه در ارتباط است، در لیست گروه‌های تروریستی قرار داد.منطقه سین‌کیانگ (ترکستان شرقی) منطقه استراتژیک سین کیانگ یا ترکستان شرقی در غرب کشور چین واقع شده و مساحت آن، تقریباً معادل مساحت جمهوری اسلامی ایران است. این منطقه، یک‌ششم مساحت چین را تشکیل می‌دهد و بیش از 20 میلیون نفر را در خود جای داده و با مغولستان، روسیه، قزاقستان، تاجیکستان، قرقیزستان، افغانستان، پاکستان و هند هم‌مرز است. این منطقه سرشار از منابع نفتی و معادن اورانیوم است و همین موضوع موجب شده تا اهمیت بسیاری برای پکن داشته باشد.سین کیانگ پیش از سکونت مغول‌ها و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بود که با مهاجرت اقوام ترک به این منطقه و اختلاط با ساکنان بومی، نژاد جدید اویگورها در آن پدیدار شد. اویگورها به زبان ترکی اویغوری سخن می‌گویند. خط و 35 درصد کلمات آنان فارسی است. اکثریت ساکنان غیر چینی سین‌کیانگ، اویگورها و مسلمانان اهل‌سنت هستند که گروه اخیر 56.3 درصد جمعیت این منطقه را تشکیل می‌دهد. سین@کیانگ اقلیت‌های دیگری مانند تاجیک‌ها، ازبک‌ها و قرقیزها را نیز در خود جای داده است.جنبش اسلامی ترکستان شرقیچین در سه منطقه مغولستان داخلی، تبت و سین‌کیانگ با مشکلات قومی مواجه است. مسائل و معضلات تبت و سین‌کیانگ هم به دهه‌ها پیش باز‌می‌‌گردد و پیچیده‌‌تر است.در منطقه سین‌کیانگ که مرکز آن شهر «ارومچی» است، دو گروه جدایی‌طلب به نام‌های «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» و « کنگره جهانی اویگور» فعالیت می‌کنند. با اینکه گزارش‌های مستندی درباره هسته اولیه تشکیل این جنبش و فعالیت‌های آن وجود ندارد، اما اطلاعات موجود تأکید می‌کند که در نوامبر 1933 میلادی پس از کشتار چینی‌‌ها به دست ژاپنی‌ها، ژاپنی‌ها برای تغییر موازنه حاکم بر چین، به مسلمانان ترکستان شرقی آزادی دادند.اویگورها به رهبری «مولای الاكبر شابیتى» از فرصت استفاده کرده و ضمن متحد شدن با عثمانی‌ها «دولت اسلامی ترکستان شرقی» را در شهر «کاشغر» بنا کردند اما این دولت بیش از سه ماه دوام نیاورد و با اشغال آن به دست چینی‌ها سقوط کرد.از زمان سقوط دولت اسلامی ترکستان شرقی، مسلمانان این منطقه مبارزات خود را علیه دولت مرکزی دنبال کردند تا اینکه در سال 1944 میلادی موفق شدند، استقلال خود را از دولت مرکزی چین به دست آورند که تا سال 1949 میلادی ادامه داشت.در سال 1949 میلادی، چینی‌ها با روس‌ها متحد شده و ترکستان را تصرف و به دولت مرکزی ملحق کردند. در این دوره 2.3 میلیون مسلمان در منطقه ترکستان شرقی زندگی می‌کردند و بیش از دو هزار مسجد در این منطقه وجود داشت. در جریان این حمله و سرکوب‌های دیگر انجام‌شده به دست ارتش چین صدها هزار مسلمان اویگوری کشته و بسیاری از مساجد این منطقه تخریب شدند.از آن زمان ساکنان ترکستان شرقی برای کسب استقلال مجدد علیه دولت مرکزی مبارزه و فعالیت می‌کنند و موجب شکل‌گیری سازمانی به نام سازمان «جدایی‌طلب ترکستان شرقی» شدند.سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقیسازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی مهم‌ترین جریان جدایی‌طلب فعال در منطقه ترکستان شرقی بود که علاوه بر داخل ترکستان شرقی، شاخه‌هایی در کشورهای آسیای مرکزی، ترکیه و اروپا نیز داشت اما فعالیت منسجم و هماهنگی با هم نداشتند و این موجب شده بود، سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی فعالیت خود را با قدرت دنبال نکند تا اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 قرن بیستم که سیاست "درهای باز" پکن و فروپاشی اتحاد شوروی جانی تازه به این سازمان بخشید.در سال 1992 میلادی، سازمان ترکستان شرقی با حمایت مالی ترکیه و چند کشور اسلامی دیگر، کنفرانسی در شهر استانبول ترکیه برگزار کرد که در آن نمایندگان بیش از 30 شاخه فعال این سازمان در کشورهای آسیای مرکزی، آمریکا، استرالیا، پاکستان، آلمان، ترکیه و سوئیس مشارکت داشتند و از مهم‌ترین تصمیمات اتخاذشده در آن، تأکید بر تشکیل دولت ترکستان شرقی بود.سال بعد نیز نمایندگان این سازمان از ترکستان شرقی و 17 کشور جهان، دومین کنفرانس خود را در ترکیه برگزار و طی آن تشکیل دولت در تبعید ترکستان شرقی به نخست وزیری «روزا بیک» و صدور اعلامیه استقلال این منطقه از چین را اعلام کردند.در طول این سال‌ها و تا سال 1996 میلادی شاخه‌های سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی در نشست‌ها و کنفرانس‌های خود بیش از آنکه بر صبغه دینی و اسلامی جنبش تأکید کنند، تلاش کردند با بین‌المللی‌کردن قضیه ترکستان شرقی و تمرکز بر مقوله حقوق بشر، آزادی بیان و آزادی مذهب، به آن بُعد بین‌المللی داده و پکن را تحت فشار بگذارند.در اکتبر سال 1996 نمایندگان سازمان ترکستان شرقی نشستی در منطقه «خاتیان» ترکستان برگزار و طی آن تأسیس گروهی با عنوان «حزب‌الله ترکستان شرقی» را اعلام کردند.سه سال بعد، در سال 1999 میلادی آمریکا اولین گزارش خود از اوضاع ساکنان ترکستان شرقی و وضعیت حقوق بشر در این منطقه و نقض این حقوق توسط دولت چین را صادر کرد.بهره برداری قدرت ها از قضیه ترکستان شرقیاز آن پس، قضیه ترکستان شرقی به اهرم فشاری در دست آمریکا و کشورهای غربی تبدیل شد تا به واسطه آن پکن را تحت فشار قرار دهند. در همین راستا، این کشورها اقدام به راه‌اندازی شبکه های رادیویی و تلویزیونی و انتشار مطبوعات و افتتاح مراکز چاپ و نشری کردند که هدف مشترک تمام آنها تحریک و ترغیب مساکنان این منطقه برای افزایش فعالیت‌های خود با هدف جدایی از دولت چین و به دست‌آوردن استقلال ترکستان شرقی بود.تا این زمان، سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی خط مشی مسالمت‌جویانه را در قبال پکن دنبال می‌کرد اما طی کنفرانسی که در دسامبر 1999 میلادی در استانبول ترکیه برگزار شد و در آن نمایندگان سازمان از 40 کشور جهان حضور داشتند، اعلام شد که از این پس، سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی خط مشی مبارزه مسلحانه را برای تشکیل دولت مستقل در ترکستان شرقی دنبال خواهد کرد.برای تحقق این هدف، سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی، شمار زیادی از عناصر خود را برای دیدن دوره‌های نظامی و میدانی به افغانستان، چچن و منطقه کشمیر اعزام و برای آموزش‌دادن رهبران، اعضای بارز و فرماندهان سازمان بیش از 20 پایگاه و اردوگاه آموزشی - نظامی در کشورهای آسیای مرکزی و غرب آسیا و افغانستان دایر کرد و با کمک و حمایت بازرگانان و تجار ایگوری مقیم عربستان سعودی، مقادیر زیادی سلاح و تسلیحات و تجهیزات نظامی از ریاض و شیوخ عرب حوزه خلیج فارس خریداری کرد.جنبش اسلامی ترکستان شرقییکی از گروه های تشکیل دهنده سازمان جدایی طلب ترکستان شرقی، «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» بود. این جنبش را فردی به نام «حسن محسوم» (2003 – 1946 میلادی) معروف به «حسن مخدوم»، «حسن صمودی»، «عبدو محمد» و «حسن زوندوروح» از مسلمانان اویگور منطقه «کاشغر» تاسیس کرده بود.این‌گونه بود که گروه‌های تشکیل دهنده سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی به تدریج به سمت فعالیت مسلحانه و اقدامات تروریستی سوق پیدا کردند و مهم‌ترین گروه در این سازمان «جنبش اسلامی شرق ترکستان» بود که در این برهه از زمان و با اعلام اتخاذ خط مشی مسلحانه علیه دولت چین مورد حمایت و پشتیبانی گسترده از سوی گروه تروریستی تکفیری «القاعده» قرار گرفت که در آن زمان به رهبری «اسامه بن‌لادن» در افعانستان فعالیت داشت.ارتباط جنبش اسلامی ترکستان شرقی با القاعده و طالباندر چارچوب همین ارتباط بود که در سال 1999 میلادی اسامه بن‌لادن با «ایشان مخزومی»، مغز متفکر جنبش اسلامی شرق ترکستان دیدار و طی آن ارائه حمایت مادی به این جنبش را مشروط به هماهنگ‌کردن تمام فعالیت‌ها و اقدامات و تحرکاتش با گروه «طالبان» کرد.در فوریه 2001 میلادی شخصیت‌های بارز و ارشد القاعده و طالبان در قندهار با رهبران سازمان جدایی طلب ترکستان شرقی دیدار کرده و با آنها به توافق رسیدند، علاوه بر آموزش نظامی اعضای این سازمان، بودجه تمام فعالیت‌های این سازمان به جز جنبش اسلامی ترکستان شرقی را تأمین کند.در پی آن «جنبش آزادی‌بخش و اسلام‌گرای ازبکستان» نیز وعده اعطای کمک‌های کلان نظامی، تسلیحاتی، ارتباطی و غیره را به گروه‌های تشکیل‌دهنده سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی داد.گزارش‌های به دست‌آمده تأکید می‌کند که طی این مدت القاعده و طالبان بیش از یک هزار عضو این سازمان را در پایگاه‌هایی که برای آنها در قندهار و مزار شریف افغانستان دایر کرده بود، آموزش نظامی داده و آنها را راهی چین کرده بودند.حتی گفته می‌شود که طالبان برای این افراد پایگاه خاصی دایر کرده بود که به «پایگاه چینی‌ها» معروف بود و ظرفیت پذیرش 320 نفر را داشت و بین القاعده و طالبان هماهنگی‌های بسیاری در زمینه آموزش این عناصر وجود داشت و بودجه کلانی از سوی این دو گروه برای آموزش اعضای این سازمان در نظر گرفته بودند.بنابر اعلام دستگاه‌های اطلاعاتی چین اغلب مراکز آموزش نظامی اعضای سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی در مناطق کوهستانی مرزی بین افغانستان و پاکستان قرار دارد و به گفته این منابع، نیروهای امنیتی و نظامی چین تاکنون بیش از یک صد نفر از این افراد آموزش‌دیده را دستگیر کرده‌اند.همچنین بنابر اعلام منابع امنیتی چینی این گروه‌های جدایی‌طلب طی دهه 90 میلادی 250 عملیات تروریستی را در چین انجام داده‌‌اند که منجر به کشته و زخمی‌شدن 600 نفر شده است.جنبش اسلامی ترکستان شرقی و حادثه 11 سپتامبردر واقع تا پیش از حوادث 11 سپتامبر 2001 میلادی سازمان جدایی‌طلب ترکستان شرقی نه‌تنها از سوی القاعده و طالبان حمایت می‌شد، بلکه کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا نیز از این سازمان حمایت به عمل می‌آورد، اما حوادث 11 سپتامبر این سال موجب شد تا آمریکا این سازمان و بالطبع جنبش اسلامی ترکستان شرقی را در فهرست تروریسم خود و تحت پیگرد قرار دهد.از سال 2002 میلادی گروه‌های تشکیل‌دهنده سازمان جدایی طلب ترکستان شرقی فعالیت مسلحانه خود را کاهش داده و آن را به سمت جنگ روانی و رسانه‌ای و تبلیغاتی سوق دادند، توزیع کتاب و کتابچه، نفوذ در جریان‌های مخالف دولت مرکزی، برگزاری همایش‌ها و کنفرانس‌ها و نمایشگاه‌های بین‌المللی، جست‌وجو برای یافتن متحدان و حامیانی در عرصه جهانی و غیره مهم‌ترین فعالیت‌های انجام‌شده در این خصوص بود.در سال 2004 میلادی این گروه ها تشکیل دولت اسلامی در تبعید ترکستان شرقی را اعلام کردند. سال بعد نیز در آستانه پنجاهمین سالگرد آزادی سین کیانگ، جنبش اسلامی شرق ترکستان ویدئو کلیپی را در پایگاه های اینترنتی منتشر کرد که در آن فردی که نقاب به صورت زده و تفنگ در دستش را بالا برده بود، سوگند یاد می کرد که «مبارزه را تا آخر ادامه خواهند داد.»پوشش مورد استفاده و الفاظ به کار برده شده توسط این فرد آشکارا بیانگر نسخه‌برداری جنبش اسلامی شرق ترکستان از القاعده بود. جنبش اسلامی ترکستان شرقی توسط فردی به نام «حسن مخدوم» تأسیس شد. سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی چین در اکتبر 1993 میلادی وی را به اتهام دست‌داشتن در فعالیت‌های خشونت‌آمیز و اقدامات تروریستی دستگیر و دستگاه قضایی این کشور وی را به سه سال حبس محکوم کرد.مخدوم پس از آزادی از زندان در سال 1997 میلادی به افغانستان فرار کرد و پس از مستقر شدن در یکی از پایگاه‌های آموزش نظامی عناصر جنبشش در امر آموزش افراد مشارکت داشت.مخدوم درحالی که تحت تعقیب سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی چین بود، در سال 2003 میلادی به دست نیروهای امنیتی پاکستان کشته شد تا «تولی عبدالحق» به عنوان رهبر جنبش جانشین وی شود اما عبدالحق نیز در سال 2010 میلادی به دست نیروهای امنیتی پاکستان کشته شد.عوامل پدیداری جریان‌های تندرو در سین‌کیانگکارشناسان و صاحب‌نظران، مهم‌ترین دلایل ظهور و شکل‌گیری جریان‌های تندرو و افراطی در منطقه سین‌کیانگ را در موارد زیر ملاحظه می‌کنند:- سیاست‌های افراطی و به حاشیه‌راندن ساکنان این مناطق؛ که احساس نفرت و انزجار از دولت مرکزی را در میان مسلمانان این مناطق تشدید کرد.- اهمیت منطقه برای گروه‌های تکفیری؛ منطقه سین‌کیانگ به دلیل نزدیکی به دو کشور افغانستان و پاکستان به عنوان کانون فعالیت گروه‌ها و عناصر تکفیری از اهمیت بسیاری برای گروه‌های تروریستی تکفیری مانند القاعده و داعش و همچنین گروه‌های تکفیری فعال در کشورهای آسیای مرکزی مانند ازبکستان و قزاقستان و تاجیکستان برخوردار است، به‌ویژه آنکه اغلب ساکنان منطقه ترکستان شرقی مسلمان هستند و صف اول مبارزه با تروریسم جهانی آمریکا و ناتو در منطقه پس از حوادث 11 سپتامبر را تشکیل می‌دهند.- اهمیت منطقه برای غرب و کشورهای منطقه؛ صرف نظر از اهمیت منطقه ترکستان شرقی برای گروه‌ها و جریان‌های تکفیری، این منطقه برای کشورهای غربی و همچنین کشورهای منطقه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. چون وجود امنیت و ثبات و استقرار در این منطقه به معنای غلبه بر هسته و کانون تروریسم در جهان و برداشتن گامی در راه خشکاندن ریشه این پدیده شوم است که خطر آن نه تنها کشورهای منطقه، بلکه سراسر جامعه بین‌المللی را تهدید می‌کند.- اهمیت اقتصادی منطقه؛ از دیگر عواملی که موجب اهمیت یافتن این منطقه چه برای گروه‌های تکفیری و چه برای حکومت‌های منطقه و چه برای غرب و ناتو شده، وجود منابع سرشار انرژی مانند نفت و گاز و معادن بکر و دست‌نخورده اورانیوم و طلاست. استیلا بر چنین منابع اقتصادی از سوی هریک از طرف ها در این منطقه از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.به همین دلیل است که مشاهده می‌شود، با اینکه کشورهای این منطقه دارای سوابق ناخوشایند در پرونده حقوق بشر هستند، باز مورد توجه کشورهایی مانند آمریکا قرار دارند و واشنگتن حاضر نیست، به عنوان مثال از کشوری مانند قزاقستان که بزرگترین قدرت اقتصادی در منطقه آسیای مرکزی به شمار می‌آید و همچنین کشورهای اروپایی از کشوری مانند ترکمنستان که دارای منابع سرشار گاز است و وابستگی آنها به گاز روسیه را تأمین می‌کند، چشم‌پوشی کنند.- نزاع و درگیری بین گروه های تکفیری و حکومت های منطقه؛ با فروپاشی اتحاد شوروی سابق کشورهایی در آسیای مرکزی که گفته می شود، دارای صبغه لائیک هستند، شکل گرفتند. اما عواملی مانند شرایط بد اقتصادی و جنگ دایر در افغانستان و پس از آن چچن موجب نفوذ و گسترش اندیشه های سلفی تفکیری افراط گرایانه در این کشورها شد.اگرچه گروه های سلفی تکفیری شکل گرفته در این منطقه آسیای مرکزی تلاش کردند، اینگونه جلوه دهند که دارای اهداف سیاسی هستند، اما واقعیت امر این است که هدف اصلی این گروه ها و جنبش ها تشکیل حکومتی اسلامی در آسیای مرکزی است که منطقه ترکستان شرقی تا کشور آذربایجان کشیده شده است.- منطقه «وادی فرغانه» گنج گران بهای گروه های تندرو تکفیری؛ منطقه وادی فرغانه که بین سه کشور ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان قرار دارد، اصلی ترین و مهمترین منابع تامین نیروی انسانی گروه های تندرو تکفیری که درصدد تشکیل حکومتی اسلامی در آسیای مرکزی هستند، را تشکیل می دهد. مهمترین ویژگی های وادی فرغانه تراکم بسیار بالای جمعیت در آن، وجود گرایش های افراط گرایانه مذهبی بین اغلب ساکنان این منطقه و به حاشیه رانده شدن و نادیده گرفته شدن از سوی دولت های حاکم بر این منطقه است.هشدار کارشناسان نسبت به وخامت اوضاعاین عوامل موجب شده، منطقه آسیای مرکزی، از جمله منطقه ترکستان شرقی به بمبی تبدیل شود که هر لحظه احتمال انفجار آن می رود. کارشناسان و صاحبنظران منطقه هشدار می دهند که گروه های تکفیری و عناصر تندرو آنها درحال فراهم ساختن زمینه آغاز فعالیت گسترده نظامی هستند و به دلیل همراه شدن این فعالیت ها با بحران های سیاسی و اقتصادی و امنیتی، جریان ها و گروه های افراط گرای تکفیری خطر و تهدید بسیار بزرگی برای منطقه تشکیل می دهند.بحران سوریه و حضور در آنآغاز بحران سوریه اواسط مارس 2011 میلادی و ورود این بحران به درگیری های مسلحانه موجب شد، جنبش اسلامی ترکستان شرقی همانند دیگر گروه های تندرو تکفیری عناصر خود را تحت عنوان جهاد و تشکیل حکومت اسلامی در بلاد شام راهی سوریه کنند.عناصر تکفیری منطقه ترکستان شرقی که همان اویگورها هستند، در ابتدا به صورت فردی از خاک ترکیه که یکی از بزرگترین حامیان جنبش اسلامی ترکستان شرقی به شمار می آید، راهی سوریه می شدند، اما با افزایش تعداد و گردهم آمدن آنها کنار یکدیگر در سوریه به یکی از گروه های تروریستی فعال در این کشور تبدیل شدند.«سازمان آموزش و همبستگی ترکستان شرقی» در استانبول ترکیه از جمله سازمان هایی است که به غیر از دولت ترکیه، از عناصر تکفیری ترکستانی که خواهان سفر به سوریه هستند، حمایت و زمینه سفر آنها را فراهم و نیازهای آنها را تامین می کند.هدف اصلی این انجمن که چند سالی در ترکیه فعالیت می کند، بهبود وضعیت مسلمانان ترکستان شرقی و پایان دادن به ظلم و ستم روا داشته شده به آنها از سوی دولت چین اعلام کرده است. «چین برای ماست .. سرزمین عربی برای ماست .. هند برای ماست .. همه چیز متعلق به ماست» معروف ترین سرود این گروه است.اویگورهای تکفیری در ابتدا به صفوف گروه تکفیری «جبهه النصره»، به عنوان شاخه رسمی القاعده در سوریه ملحق شدند. برخی نیز به گروه تروریستی «احرار الشام» پیوستند، با اعلام موجودیت و فعالیت گروه تروریستی تکفیری «داعش» در سوریه اویگورهای تکفیری به صفوف این گروه ملحق شدند و هم اکنون بسیاری از آنها در داعش فعالیت دارند. «ادلب» و «ریف حلب»، در شمال و شمال غربی سوریه به دلیل نزدیکی به مرزهای ترکیه مهمترین مناطق فعالیت این افراد است.«ابو حمزه ترکستانی»، یکی از بارزترین و برجسته ترین عناصر ترکستانی تکفیری فعال در سوریه دلیل حضور خود و دیگر تکفیری های ترکستانی در سوریه را اینگونه توجیه می کند که «شکست "طاغوت" در شام به معنای شکست "سران کفر" در چین خواهد بود». !جنبش اسلامی ترکستان شرقی از اوایل سال 2013 میلادی به طور رسمی اعلام کرد، «جنبش اسلامی ترکستان شرقی برای کمک به اهالی شام» را به عنوان شاخه این جنبش در سوریه با هدف کمک به براندازی نظام در این کشور و فراهم‌کردن زمینه تشکیل حکومت اسلامی در سوریه تأسیس کرده است.مهم‌ترین عملیات‌هایی که تکفیری‌های چینی در آن مشارکت داشته‌اند، تصرف شهر ادلب، در فروردین ماه گذشته و به موازات آن محاصره شهرک‌های شیعه‌نشین «فوعه» و «کفریا»، در ریف ادلب و همچنین شهرک‌های شیعه‌نشین «نبل» و «الزهراء» در ریف حلب و اشغال فرودگاه نظامی «ابوالظهور»، در ریف غربی ادلب است.برآوردهای نظامی سازمان امنیت ترکیه از حضور حدود هزار و 500 تروریست چینی در سوریه خبر می‌دهد. این درحالی است که یکی از پایگاه‌های رسانه‌ای القاعده، با انتشار تصاویری، از فعالیت یگان ویژه کودکان جنبش اسلامی ترکستان شرقی پرده برداشت. در این تصاویر ده‌ها کودک خردسال ترکستانی - چینی در حال آموزش‌های نظامی و عقیدتی نشان داده می‌شدند.نگاه نگران چین به آیندهاز آنچه گفته شد، می‌توان به راحتی به نگرانی عمیق چینی‌ها از فعالیت جنبش اسلامی ترکستان شرقی در سوریه پی برد. چراکه قدرت یافتن این جنبش در سوریه تأثیری مستقیم بر قدرت آن در منطقه ترکستان شرقی و تشدید و گسترش فعالیت‌هایش در این منطقه دارد که خطری بزرگ برای امنیت ملی چین و ثبات و استقرار آن شمرده می‌شود.گسترش دامنه فعالیت‌های جنبش اسلامی ترکستان شرقی و پیوستن چینی‌های افراطی به داعش، می‌تواند در آینده نه‌چندان دور، این دو گروه را به یکدیگر نزدیک‌تر کرده و برای کشوری مثل چین که در حال تبدیل‌شدن به قدرت برتر اقتصادی دنیاست، یک تهدید جدی محسوب شود.دغدغه‌های پکن به اینجا ختم نمی‌شود، بلکه دولت چین نگران است عضویت بیشتر افغان‌ها در گروه داعش به دلیل فعالیت‌های وسیع‌تر آنها در افغانستان موجب شود تا مرزهای این کشور به‌ویژه در منطقه سین‌کیانگ در معرض خطر نفوذ داعش قرار گیرد، به ویژه آنکه داعش در افغانستان نیز اعلام موجودیت کرده است و این نگرانی‌های چین را صدچندان می‌کند. به همین دلیل با آغاز عملیات مستقیم نظامی روس در قالب مبارزه با تروریسم در سوریه، پکن نیز حمایت خود را از این عملیات اعلام و امکان پیوستن این کشور به آن را اعلام کرد.به نظر می‌رسد دولت و سازمان‌ها، تصمیم‌سازان و استراتژیست‌های اطلاعاتی چین، به این نتیجه رسیده باشند که با توجه به سبقه تاریخی مسالمت‌جویانه مسلمانان در شمال غربی این کشور و خطرات جریان‌های افراطی اهل سنت و تکفیری‌های وهابی، علاوه بر محدودسازی روابط و زمینه‌های فعالیت و همکاری راهبردی با کشورهایی چون ترکیه، عربستان سعودی و قطر، زمینه‌های سرمایه‌گذاری و تبلیغاتی را برای مذاهب معتدل‌تر اسلامی فراهم کنند که این موضوع، در آینده نزدیک محسوس‌تر خواهد بود.


ویدیو مرتبط :
موج جدید حملات به شیعیان در محاصره ی فوعه کفریا