روشهایی برای آغاز یک زندگی زناشویی سالم،عشق یک باره پدید نمی آید


در برخی فرهنگ این تنها یک افسانه است که می گوید " عشق به یکباره اتفاق می افتد". طبق همین اعتقاد افراد، ناراحت و پریشان حال، از فعالیت باز می مانند و منتظر کسی می شوند که به یکباره پدیدار شده و  به آنها عشق بورزد. اما هر قدر منتظر می مانند، عشقی از راه نمی رسد. آنها از این موضوع غافلند که برای دوست داشتن و دوست داشته شدن، به یادگیری مهارتهای خاصی نیاز دارند.  اغلب ما دیدگاهها و نظرات خود را در مورد "عشق" از فرهنگ عامیانه دریافت کرده ایم. ما معتقدیم که وقتی عاشق شویم، سر از پا نخواهیم شناخت. اما باید بدانیم که عشق های آرمانی موجود در فرهنگ عامیانه، تصاویر بسیار خیالی برای سرگرم کردن ما ارائه می دهند. به همین دلیل است که با نگاهی به این تصاویر، دلسرد و آشفته حال، گوشه نشین شده ایم. این موضوع هم یکی از آسیب های اجتماعی ماست که مدام با ارائه تصاویر غیر واقعی از عشق، باعث مکدر شدن چهره واقعی آن می شوند. تا آنجا که تصور می شود، فرد عاشق براستی، واله و شیدا خواهد شد.پی آمد آن، این می شود که وقتی با عشق واقعی روبرو می شویم، غمگین و نا امید خواهیم شد، چرا که بسیاری از موارد آن با عشق های آرمانی موجود در فرهنگ عامیانه، متفاوت است. اکثر ما بسیار مصر و پیگیر خواهان این هستیم که فرد مقابل به تصور آرمانی ما و آنچه که ما از عشق توقع داریم، جامه عمل بپوشاند، غافل از اینکه، تصورات ما اشتباه محض است.این موضوع نه تنها امکان پذیر بلکه بسیار ضروری است که رویکرد خود را در مورد عاشق شدن و عشق ورزیدن، اصلاح کنیم.با پیروی از خط مشی های رفتاری که به آن اشاره خواهد شد، می توانی هر آنچه را که برای دوست داشتن و دوست داشته شدن لازم است به خوبی فرا بگیری:•    بین شیفتگی و عاشق بودن، تفاوت قائل شو. شیفتگی، باعث می شود، انسان مجذوب ویژگیهای جالب یک فرد شود و با اینکه احساس خوبی است اما به ندرت دوام خواهد یافت. شاید بتوان عمر آن را تا 6 ماه پیش بینی کرد. در حقیقت می توان گفت عاشقی سرانجام به شیفتگی منجر می شود، اما کسی که شیفته کسی شود، لزوما" عاشق او نخواهد شد.•    بدان که عشق ورزیدن یک مهارت آموختنی است و فقط از طریق  ابراز هیجانات و  احساسات  ایجاد نمی شود. اگر مهارتهای عشق ورزی را بدست نیاوری، به طور مجازی عهده دار آن  می شوی و  در آینده ای نه چندان دور، افسرده و دلسرد خواهی شد. این امر نه تنها باعث می شود، با دیگران ارتباط کافی برقرار نکنی، بلکه علاوه بر آن ، بسیاری از تجربیاتت نیز، با شکست مواجه می شود.•    مهارت های ارتباطی مناسب را بیاموز. این به این معناست که در برقراری ارتباط ، باید بر اصل اعتماد، بیشتر تاکید کنی. هر چه بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کنی، کمتر نگران خواهی بود، چرا که احساس می کنی ، شناخته شده تر هستی و مورد قبول واقع شده ای.بین افراد تفاوت های بنیانی وجود دارد. مهم نیست که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کرده ای، که با آنها صمیمی شده ای، اگر درست این کار را انجام داده باشی، تفاوت ها به راحتی آشکار می شود. نتیجه اینکه، آن چیزی که اهمیت می یابد این است که تفاوت ها را شناسایی کرده و در مورد آنها با هم مذاکره کنید تا باعث نشوند که از هم فاصله بگیرید و یا ارتباطتان خدشه دار نشود.تو باید بفهمی طرف مقابلت کیست و از کدام خانوده است؟ هر دو شما باید از خود سخن بگویید و صفات خود را بازگو کنید. وقتی که تفاوت هایتان را شناختید، می توانید با یکدیگر مذاکره کنید و آنها را برای پذیرفته شدن از سوی یکدیگر، تعدیل نمایید. آنگاه می توانید علایق مشترکتان را نیز بیابید و به پشتوانه آنها در کنار هم زندگی کنید.•    توجه خود را روی طرف مقابلت متمرکز کن. حدس بزن او برای اینکه احساس آسودگی کند، نیازمند چه چیزهایی است؟ یادگیری این مهارت برای اکثریت افراد بسیار دشوار است.  البته در این مرحله مراقب باش که از توجه به خود نیز غافل نشوی!•    به طرف مقابلت کمک کن. اگر بیش از حد به خودت توجه کنی که دیگر هیچ چیز را نبینی، هیچ گاه قادر نخواهی شد، عاشق بودن را بیاموزی. هر قدر تو بیشتر به طرف مقابلت توجه کنی و پاسخگوی نیازهای او باشی، او نیز از تو آموخته و در عشق ورزی تواناتر خواهد شد.•     توانایی سازگاری خود را با حقیقت وجودی طرف مقابلت، گسترش بده.  وجود فردی که عاشقش شده ای، به همان اندازه اهمیت دارد که وجود و هستی تو. و ضرورت دارد، همانقدر که از خودت شناخت داری، نسبت به او نیز آگاهییهای لازم را کسب کنی.

الن مک گراثترجمه: سمیه صیادی فر


ویدیو مرتبط :
زندگی زناشویی و عشق یعنی زندگی پیامبر و خدیجه ...