محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
یدالله صمدی: اغراقهای فیلم «پدر آن دیگری» تعمدی است
  X  
یدالله صمدی: اغراقهای فیلم «پدر آن دیگری» تعمدی است
فارس/ برنامه این هفته سینما معیار با موضوع بررسی فیلم «پدر آن دیگری» با حضور یدالله صمدی، کارگردان و کارشناسان احمدرضا دانش و مرضیه شاطرطوسی و با اجرای سید امیر جاوید برگزار شد.
در تعداد سالنهای سینما ظرفمان از مضروفمان کوچکتر است
در ابتدای برنامه یدالله صمدی کارگردان فیلم «پدر آن دیگری» درباره اوضاع اکران و اختصاص سالنهای سینما صحبت کرد و گفت: یکی از مسائل بسیار عمده سینمای ایران عرضه سالن سینما است که معضل است و سالن ها نسبت به تولیدات سینمایی و کارهای سینما خیلی کم است یعنی ظرفمان از مضروفمان خیلی کوچکتر است.
مجری برنامه سوال کرد:" آیا فکر نمیکنید شیوه اکران این فصل و اکران همزمان چند فیلم مطرح، موجب فیلمسوزی میشود؟" آنطور که من میشنوم این است که شورای صنفی نمایش هم تامالاختیار نیست که حتما این فیلمها اکران شوند، چون وارد 4 ماه آخر سال شدیم و جماعتی از صاحبان فیلمها سرمایههایی را برای تولید و عرضه فیلم و بازگشت سرمایه هزینه کردند. تولید زیاد هست و فیلم هم باید اکران شود و وقتی برای اکران قرارداد میبندیم به شورای صنفی نمایش ارائه میشود و وقتی سالن سینما و صاحب فیلم قرارداد بستند که فیلم را اکران کنند شورای صنفی نمایش ممانعتی به خرج نمیدهد. آنچه همچنان به آن مبتلا هستیم سالن کم است و ای کاش ایران 3000 یا 4000 سالن سینما داشت و همه فیلمها با سبکبالی اکران میشد و همه تولیدکنندگان سینما به سرمایهشان و همه کارگردانان و فیلمسازان به تعداد انبوهی از مخاطب میرسیدند.
ایشان در ادامه به دلایل اقتباس از رمان "پدر آن دیگری" اشاره کرد و گفت: وقتی قصهای می خوانیم و ما را جذب میکند و تشخیصمان این است که از این موضوع میتوان فیلم خوب ایرانی ساخت یعنی اقتباس خود به خود اتفاق میافتد و برای من هم همینطور بود و توصیه شد که این رمان را بخوانم و وقتی دیدم جذابیت و تازگی و حرفی که دارد آن اندازهای هست که بتوان از آن فیلم سینمایی ساخت این کار را کردم.
مهکام فیلمنامه را بازنویسی کرد اما دوباره به نوشته خودم بازگشتم
ایشان سپس درباره اضافه شدن حسین مهکام برای همکاری بیان داشت: بنده فیلمنامه را نوشته و پروانه ساخت هم گرفته بودم و قبل از پیش تولید، بنیاد فارابی توصیه هایی داشت که یک بازیگر اضافه شود و روانشناسی را به بنده معرفی کرد که با او مشاوره کنیم و نگاه دیگری هم به فیلمنامه بشود تا اینکه آقای مهکام نویسنده خوش قول و خوش قلم، فیلمنامه را دیدند و بازنویسی را شروع کردند که همه آنها باب میل من نبود، صحنههایی را استفاده کردم ولی دوباره به آنچه خودم نوشته بودم برگشتم.
وی ضمن اشاره به اینکه در پرداختن به روایت فرعی قصه تعمد داشته است، افزود: خانم سمیعی به بنده اختیار داده بودند و من هم داستانکها را جدا کردم با این شرط که محور، شهاب یعنی کودک شش ساله باشد. حضور هیچکدام از این داستانکها بیدلیل نیست. این فیلم با محور خانواده و کودک است و از خانواده ها میخواهم این فیلم را ببینند.
«پدرآن دیگری» فیلم کودک یا خانواده
احمدرضا دانش در پاسخ به این سوال که" این فیلم برای کودک است یا خانواده؟" گفت: فیلم برای کودک و نوجوان ساخته شده است اما با آنچه به یاد دارم احساس میکنم که گرچه برای کودک و نوجوان هست ولی برای آنها مفید است و میتوانند از آن استفاده کنند.
شاطرطوسی نیز در همین رابطه صحبت کرد و بیان داشت: سکانسهایی هست که ممکن است کودک قبل از دبستان مواجهه سختی با آن داشته باشد و برایش ذهنیتهایی درست کند مثل صحنه سیگارکشیدن یا ارتباط آن آقا و خانم جوان و باقی مسائل؛ اما واقعیت این است که در اجتماع زندگی میکنیم و با کودکمان خیلی جاها میرویم و در هر صورت او با این صحنهها مواجه میشود، از این لحاظ فیلم واقعیتها را بیان میکند. تا چه زمان اینها را به کودک نگوییم؟ این رویکردی است که جامعه کم کم به سمت آن میرود که کودک را مخاطب قرار دهیم در برابر مسائلی که میبیند به خصوص که عصر اینترنت و رایانه و ... است.
مجری برنامه پرسید: آیا این، تاثیر مثبتی روی مخاطب کودک و نوجوان میگذارد؟ وی در پاسخ گفت: این به صورت تجربی رخ میدهد و همه آن را میبینیم، مثلا الان رویکرد آموزشی هم اینطور شده که بخش خصوصی دست به تجربههای نو میزند اما بخش دولتی آموزشوپرورش کمتر ریسک میکند و بازخورد این را در کودکانی که از این دو تغذیه میشوند میبینیم، کودکی که در آموزشوپرورش است خیلی آموزشها را نمیپذیرد و ذهنش پر از سوال است و آنها را میپرسد، امروز کودکانمان دوست دارند که از آنها نظر پرسیده شود.
احمدرضا دانش به مسئله فیلم "پدر آن دیگری" پرداخت و گفت: به مخاطب این فیلم، پیامی را منتقل میکنیم و این چیزهایی که میچینیم شاید بد هم باشد اما باید نتایج را در نظر گرفت. درباره سیگار کشیدن بچه یا رابطه دو جوان که قرار است بد نشان داده شود ترجیح میدهم کودکم فیلم آقای صمدی را ببیند نه اینکه فیلم ترکیهای را نگاه کند. اگر به خانوادهها و کودکانمان اطلاعات ندهیم آنها از آن طرف اطلاعات میدهند و این تفکر خامی هست که اگر تشخیص دادیم فیلمی برای کودک مناسب نیست دیگر آن بچه چیزی از آن مسائل را نمیتواند بفهمد، الان هرکاری کنید اطلاعات از همه جا میرسد. بچهای که سیگار میکشد نقش منفی داستان است، شاید دقیق نباشد اما فرجام بد نشان داده میشود. در نهایت باید اطلاعات را خودمان به جوان و بچه بدهیم یعنی این اطلاعات باید ایرانی باشد وگرنه از جای دیگر خواهد رسید.
مسئله اصلی فیلم روابط خانوادگی است
وی ادامه داد: این فیلم یک پیام اصلی دارد و پیامهای دیگر در کنار آن است، به نظرم مسئله اصلی فیلم روابط خانوادگی است که اگر مسئلهای در خانواده وجود دارد چطور با آن برخورد شود و اعضای خانواده در جای خود چطور با آن برخورد کنند. در کنار آن فیلمساز خیلی ظریف و از زاویه جدیدتر و جذابتری به مسئله دروغ پرداخته که ممکن است اسم آن دروغ مصلحتی یا دروغ خوب و بد باشد که در بسترهای مختلفی در این فیلم اتفاق میافتد و اینکه یک بچه را داریم که چون حرف نمیزند خیلیها به خودشان اجازه میدهند هر حرفی را جلوی او بزنند یا هرچیزی بگویند که با توجه به اینکه بیننده همراه بچه هست و میداند که او میتواند حرف بزند و بفهمد از این زاویه و به همین بهانه دروغ را میبینیم. در فیلم دومادربزرگ خوب و غیرخوب داریم که باهم مقایسه میشوند و فکر میکنم این فیلم برای تمام سنین یک خانواده مناسب است. بنده هم از مردم میخواهم که این فیلم را ببینند.
در ادامه شاطرطوسی در مورد روایت فیلم از روابط اعضای خانواده توضیح داد و گفت: موافقم که مسئله فیلم خانواده هست. ابزارهای ارتباطی یک انسان چیزهایی هستند که در این فیلم میبینیم و درمورد کودک فعال هستند مثل دیدن صحنه دعوا و قهر که خود والدین از بیرون به آن نگاه نمیکنند. در زمانه ما خانوادهها علاوه بر اینکه با سینما قهرند باهم نیز قهرند، شاید این فیلم رویکرد ریشهیابی دارد، اینکه اگر این موبایل را هم حذف کنیم آیا بلدیم ارتباط برقرار کنیم و بشنویم؟ یا باید در این رابطه به عنوان بزرگسال یا والد آموزش ببینیم؟ کودک به طور طبیعی روان سالمی دارد اما چه میشود که این اتفاق میافتد؟ اینها در فیلم بررسی میشوند مثلا آنجا که پیش روانپزشک میروند ریشههایش گفته میشود اما در کل موافقم که نشانه فیلم افراد بزرگتر خانواده هستند که بیشتر از کودک نیاز به آموزش و حتی درمان دارند.
احمدرضا دانش در مورد پیرنگ و بد بودن بیشتر افراد درون فیلم بیان داشت: بنده چنین فضایی را آن سالها درک کردهام اما خانوادهای که بد هستند خانواده پدری کودکند که شاید از نقطه مادرشوهر تغذیه میشوند، از این طرف مادربزرگ مادری را میبینید که شخصیت دیگری دارد، ولی یکسری اشکالات ساختاری در این فیلم داریم، نمیدانم تا چه زمانی باید سراغ پسر و دختر چشم سبز و سفید و بور و... برای فیلم ساختن بگردیم؟ مگر چنددرصد جامعه ما از این آدمها هستند؟ این واقعا به انتقال پیام شما و باورپذیری مخاطب ضربه میزند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: نقش آقای حسین یاری در این فیلم اصلا به ایشان نمیآید و تقریبا همین نقش را در فیلم «میم مثل مادر» داشتند که آنجا هم به فیلم ضربه زده بود، شخصیت، فیزیک و چهره ایشان به چنین نقشهای منفی نمیخورد که البته نظر شخصی بنده است.
اغراقهای «پدر آن دیگری»تعمدی است
شاطرطوسی نیز در مورد روابط علی و معلولی فیلم اضافه کرد: در مورد اغراق فیلم شاید وقتی به عنوان بزرگسال به آن نگاه میکنیم شاید جاهایی برایمان باورپذیر نباشد ولی اگر اینطور نگاه کنیم که مخاطب ما خانواده است و کودک هم ارتباط برقرار میکند اغراق در قصه پردازی کودکان هست و شاید جذابیت دارد. وقتی از منظر شهاب نگاه کنیم بد و خوب بودن آدمها باورپذیر میشود، اما ما ذهن دستهبندی کنندهای داریم و در فیلم میبینیم نگاه بزرگسالان به این کودک یک شکل است، فکر میکنم تعمد در اغراق وجود دارد و من با آن ارتباط برقرار کردم.
احمدرضا دانش سپس در مورد داستان فرعی پسر و دختر در فیلم صحبت کرد و گفت: به نظرم این داستان فرعی تعمدی هست، شما از این قصه در فیلم استفاده میکنید اولا اولین مواجهه جدی مخاطب با این کودک که این بچه باهوش است و دارد روابط را حتی بیشتر از سنش میفهمد با این داستان است ولی اوایل وقتی مادر کنجکاو میشود و از او میپرسد کجا رفتید؟ لو نمیدهد، یعنی کارگردان دارد با این داستان بازی میکند و با مخاطب حرف میزند، بعد دقیقا وقتی اتفاق ناگوارتری رخ میدهد آن داستان را نشان میدهد و باعث میشود او نجات پیدا کند و اعتماد مادر به کودکی که همیشه از او دم میزند اینجا اثبات میشود که آن اعتماد درست بوده است. این داستان کارکرد داشته و بی ارتباط با داستان نیست.
وی افزود: سیلی مادر به آن پسر بد خیلی خوب بود، این بازی آن داستان فرعی هست که مخاطب بیشتر با کودک همراه میشود، اما اینکه مادر بعد از آمدن مادربزرگ خودش را عقب میکشد و دیگر از پسر زیاد دفاع نمیکند نقص فیلم است چون وقتی در فیلم نقش مادربزرگ خوب را پررنگ میکنیم این مادر را بدون منطق کمی عقب میبریم ضمن اینکه وقتی در دهه 70 روایت میکنیم خیلی المانها نمیخواند مثلا ماشین آتشنشانی برای دهه 90 است یا یکسری اصطلاحات فیلم برای دهه 70 نیست یا حتی ماهی های آکواریوم برای دهه 90 بود و اینها باید رعایت میشد.
شاطرطوسی در پاسخ به این سوال که " چرا شهاب حرف نمی زند؟ " بیان داشت: در فیلم با مفاهیم مختلفی روبرو میشویم که در حوزه کودک خیلی مهم است، اولی را نمیینیم و بعد ریشهاش را میبینیم که ترس است که کودک را به خودش ارجاع داده یعنی از بیرون قطع ارتباط کرده و از درون، خلق شخصیتی که با او صحبت میکند. وقتی به روانپزشک مراجعه میکنند مادر بیان میکند دوره بارداری دور بودم و آن دوره به این کودک شوک وارد شده است. کودک در سنین قبل از دبستان که سنین رشد از نظر جسمانی و روانی هست و این بزرگتر است که در این سن برای کودک چه اتفاقاتی میافتد.
مجری برنامه سوال کرد: "آیا همه اینها می تواند دلیل سکوت وحشتناک این کودک باشد؟" شاطرطوسی در پاسخ به این سوال گفت: گزینه خوبی با این سن انتخاب شده که سن خارج شدن از دوران کودکی و ورود به دوره نوجوانی هست و ما کودک را در بین این دو سن که نمونه برادرهایش را دارد میبینیم یعنی موقعیت کودک بحرانی و سخت است و خود پدرومادر متوجه این موضوع نیستند، کودک فاصله خود را با این دو میبیند و هجمه مسائلی که از بیرون برایش پیش میآید و پرخاشی که به او میشود. شخصیت شهاب هنوز وارد نوجوانی نشده که بتواند تحلیل کند، او برداشت خودش را دارد، این دوره بسیار حساس است و کودک در این سن دنبال شبیه شدن به الگو هست و با مالکیت مواجه میشود و همه اینها دست به دست هم میدهد که واکنشی نشان دهد. اغلب رفتارهای خشونتآمیز میبینیم و در شهاب هم همین را مشاهده میکنیم آنجا که میخواهد آن سنگ لق پشتبام را بلغزاند و این کار را هم میکند. یکی از واکنشهای او سکوت است اما ارتباطش را برقرار میکند هرچند ارتباطش سالم نیست و یک لجبازی مدام است که نمیخواهد بقیه بفهمند او توانایی حرف زدن را دارد. سنگینی سکوت تا قبل از این است که صحبت مادر را می شنویم یا روانپزشک می گوید این ریشه در ترس دارد که آنجا موضوع برایمان سبک می شود اما قبل از آن بحران است. شهاب آگاهانه سکوت می کند و درواقع پناه او سکوت است.
دانش در ادامه برنامه، به یک سوم پایانی فیلم اشاره داشت و گفت: ابتدا نکته ای بیان کنم که فیلمساز میخواسته مقایسه بین شهاب و آورند را دستاویزی قرار دهد برای اینکه عصبانیت پدر نسبت به شهاب توجیه شود با این منطق که وقتی بچه دو سه ساله دارد کلمه به کلمه حرف میزند، چرا بچه ششساله من هنوز یک کلمه هم حرف نمیزند. درمورد یک سوم آخر، معمولا در فیلمهای ایرانی پایان خیلی خوب نداریم و شروع و روایت خوب زیاد هست. اینجا فیلمساز سعی کرده منطق را در پایانبندی داشته باشد اما تقریبا وقتی مشکل داشت حل می شد سراغ کلیشه رفته است. اولینبار که بچه، مادر گفت وقتی بود که با مادر تنها بودند، دوباره وقتی در فضای پدری میرفت و آن حرفها را میشنید مادر هم روی او اثری نداشت یعنی همیشه این فضا موجب می شد لجبازی تشدید شود اما وقتی از آن فضا جدا شد و فقط با مادربزرگ بود اثر رفتار خوب را بهتر شاهد بودیم.
شاطرطوسی در جواب به این سوال که "آیا با توجه به فیلم، باید به ساختارهای سنتی خودمان بازگردیم؟" گفت: فیلم دو رویکرد دارد، از طرفی سنت را طوری نشان میدهد که الگوهای تکراری خانواده مرد باشند و از طرفی مادر تحصیلکرده و مادربزرگ آگاه را نشان میدهد، این را به نسل قدیم وصل نکنیم. شاید این قسمت را بتوانیم وصل کنیم که ویژگی توجه در ارتباط مثل دیدن، شنیدن و گوشکردن به یکدیگر وجود داشت که موجب میشود خشونت حل شود، روابط برقرار شود و کمتر در ذهن خودمان فروبرویم و بیشتر در ارتباط باشیم، آن دوران مادربزرگهایی داشتیم که قصه میگفتند و با آنها روابط اختصاصی داشتیم و بنابراین شاید یک فرد آگاه بتواند فضای امن برای کودک درست کند، البته یک کار تخصصی داشتیم که آن، تخلیه خشم شهاب بود که نشان میدهد مادربزرگ هم فهم و هم دانش داشت.
دانش نیز در صحبت پایانی خود خاطرنشان کرد: باتوجه به تمام روشنفکریها و مدرنیتههایی که در زمان حال وجود دارد اصلا با این حرف مخالف نیستم که بازگشت به سنتهای درست میتواند حلال مشکلات باشد و مادربزرگ هم جدا از خانواده نیست و با دانش و تجربه بیشتر و فضای ایزولهای که ایجاد می کند میتواند مشکل را بهتر حل کند. در نهایت به آقای صمدی تبریک میگویم و دوست داریم فیلمهایی با این ابعاد، جزئیات و نقصهای احتمالی را هم نداشته باشد.
برنامه رادیویی سینما معیار پنجشنبهها ساعت 14:30 به طور زنده از رادیو گفتوگو پخش میشود. برنامهای با اجرای سیدامیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.
ویدیو مرتبط :
پدر آن دیگری / کارگردان: یدالله صمدی