داستان های واقعی/ ایستادگی با سنگ و کلوخ

خراسان/ سیدناصر حسینی‌پور، جانباز و آزاده دفاع مقدس، در کتاب خاطراتش نقل کرده است:توان بچه‌ها تحلیل رفته و مهماتشان رو به اتمام بود. ارسال مهمات و آذوقه ناممکن بود. تمام عقبه دست عراقی‌ها بود. بچه‌ها از تشنگی نا نداشتند. آب جزیره مجنون آشامیدنی نبود. حدود ساعت چهار و نیم بعد از ظهر تیراندازی بچه‌های خندق قطع شد. در آخرین لحظات بچه‌ها با سنگ و کلوخ با دشمن می‌جنگیدند! این آخرین فرصت و گلوله بچه‌های خندق بود. وقتی دشمن از خاکریزها بالا می‌آمد، بچه‌ها با سنگ، کلوخ و تکه بلوک جلوی دشمن می‌ایستادند. عراقی‌ها در طول جنگ کمتر با پرتاب سنگ و کلوخ از سوی رزمندگان ایرانی مواجه شده بودند... آن‌ها که خیال می‌کردند نیروهای ایرانی به سمتشان نارنجک پرتاب می‌کنند، خودشان را از قایق در آب‌های جزیره می‌انداختند.
برگرفته از کتاب «پایی که جا ماند»

با کانال تلگرامی آخرین خبر همراه شوید telegram.me/akharinkhabar