کاریکلماتور/ وقتم را که طلا بود...


  X  

تاریخ خبر : دوشنبه 1394.09.02 - 08:35

کاریکلماتور/ وقتم را که طلا بود...

خراسان/ * برای اینکه حرف های پخته بزنم، به کلاس آشپزی رفتم. سهراب گل هاشم
* نانش که آجر شد، زد تو کار بساز و بفروش، همه آجرهایش نان شد. کامران سخن پرداز
* رشته کلامش را، در دانشگاه پیدا نکرد . فریاد طوفانی
* سکوت، قفل فرمان دهان است. حسین ناژفر
* جهل مرکب، روی خوشنویس را سیاه کرد. سوده عباسی
* وقتم را که طلا بود، شیطان به رایگان خرید. امیر تنها

نظر شما


ویدیو مرتبط :
کاریکلماتور