حقوق مادی و معنوی معلم

اسماعیل عسلی در این یادداشت آورده است : ذوق یادگیری و رغبت به دانایی به پشتوانه ی كنجكاوی‏‏، همزاد با انسان است و هم از این رو حتی پیش از تولد نیز بر اساس اظهار نظر دانشمندان آموختن برای انسان آغاز می شود و پس از تولد نیز این آمادگی در او وجود دارد كه از پدر و مادر و همنوعان خود و طبیعت و گردش روزگار بیاموزد و تجربه كسب كند‏. بر این اساس می توان گفت: فرهنگ و تمدن نیز در سایه ی دانایی و بهره گیری از معلم به منصه ی ظهور رسیده است‏.
اگر مخاطب ما انسان های رشد یافته در فضای فرهنگ و دانایی باشند‏‏، تلاش و بهره گیری از واژه ها برای اثبات جایگاه رفیع معلم به منزله ی زیره به كرمان بردن است‏. چرا كه بعید به نظر می رسد انسانی باشد كه در عین دانایی به ارزش معلم پی نبرده باشد‏. به همین دلیل به نظر می رسد بهترین شیوه برای ارج نهادن به مقام معلمان در عصر ارتباطات و تبادل شتابناك دانش و فرهنگ‏‏، اتخاذ راهكارهایی برای بهره گیری از دانش و تجربه معلمان و تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی و ایجاد فرصت های مطالعاتی برای آنها باشد‏.
اشتهای وصف ناپذیر كشورهای توسعه یافته و پیشرفته برای جذب نخبگان علمی و فارغ التحصیلان آماده كار و كوشش با ایجاد جذابیت های فراوان از ارزشمندی دانش و دانشمند حكایت دارد‏. كسانی كه بر جهان آقایی می كنند و محصولات تولیدی خود را كه در واقع حاصل جلب و جذب دانشمندان است به جهانیان عرضه می دارند‏‏، همان كسانی هستند كه به اهمیت علم وقوف یافته اند‏.
آنها با جدا كردن جوانان تیزهوش و مردان و زنان دانشمند ظرفیت جامعه ی صادر كننده ی نخبگان را برای گفتمان سازی و نقد و محك زدن روند امور كاهش می دهند و آنها را با چالش و در واقع بیماری عدم شایسته سالاری مواجه می سازند و سطح كیفی خروجی تمامی دستگاه ها و سازمان ها را به حداقل می رسانند، به تبع آن تبادل اطلاعات و انتشار آمار كلیدی كه گویای كم و كیف اداره امور كشور است را به دایره های بسته محدود می كنند و چنین جوامعی را به اختلافات موهوم و اغلب بر سر موضوعات كم ارزش و جنگ و درگیری با محوریت مسایلی كه از بیرون بر آنها تحمیل شده است رها می سازند و در نقطه ی مقابل شهروندان جامعه ی وارد كننده و جذب كننده ی نخبگان با سود سرشاری كه از نعمت وجود دانشمندان می برند‏‏، زندگی راحتی را پشت سر می گذارند!
ما برای این كه دریابیم شان معلمان در چه جوامعی پاس داشته می شود نباید بر اساس آنچه در باره معلم گفته می شود به داوری بنشینیم‏‏، بلكه باید ببینیم قوانین‏‏، امتیازات حقوقی و اجتماعی و رفاهی در نظر گرفته شده برای معلمان چه تناسبی با جایگاه آنها دارد و امكانات فرهنگی كه برای رشد معلمان اندیشیده شده تا چه اندازه با ظرفیت ها و پتانسیل های موجود سازگار است‏. فراموش نكنیم وقتی كه از ارزش فداكاری و چشم بستن معلمان بر روی برخی تنگناها سخن می گوییم در نظر داشته باشیم كه چنین سخنان پرطمطراقی تنها زمانی التیام بخش و آرام كننده است كه با تبعیض همراه نباشد و در مورد همگان صدق كند و سایر اقشار نیز بخشی از بار سنگین فداكاری را بر دوش بكشند!
امروزه بزرگترین فشار روحی كه بر معلمان وارد می شود این است كه بهترین دانش آموزانشان پس از جذب شدن به دانشگاه ها و فراغت از تحصیل برای كار و ادامه زندگی راهی كشورهای خارجی می شوند و ناگزیر به همان جوامعی خدمت می كنند كه ما بر سر حقوقمان و ارزش های فرهنگی مان و منافع منطقه ای امان با آنها منازعه داریم‏.
امروزه شنیدن اخبار مربوط به سرقت بیت المال و خروج میلیاردها دلار از كشور توسط كسانی كه زمانی ادعای خدمتگزاری داشته اند برای معلمانی كه به حداقل ها قناعت كرده اند بسیار دشوار است‏. اگر پول هایی كه در اثر بی تدبیری و یا خیانت از كشور خارج شده‏‏، صرف رفاه و آسایش مردم شده بود‏‏، معلمان حق التدریس و یا بازنشستگان فرهنگی برای دریافت حقوق و پاداش خود با مشكل مواجه نبودند و دولت كنونی هم می توانست پاسخگوی آنها باشد‏.
باید اذعان داشت كه چند صد معلم را جمع كردن و برای آنها از مقام معلم سخن گفتن مانند قاشق خالی در دهان آنها گذاشتن است‏. معلم دو گونه حقوق دارد یكی مادی و دیگری معنوی؛ حقوق مادی همان مبلغ ناچیزی است كه ماهیانه دریافت می كند و زندگی خود را با آن هماهنگ می نمایند اما حقوق معنوی معلم به برآیند كار او مربوط می شود‏.
معلمی كه بهترین ها را آموزش می دهد باید شاهد مدیریت بهترین ها در جامعه باشد یعنی شایسته سالاری را به چشم خود ببیند‏.
معلمی كه كودكان و جوانان این مرز و بوم را به عشق ایران آموزش می دهد باید شاهد خدمتگزاری آنها در این سرزمین و سهم آنها در بهبود وضعیت مردم باشد‏.
معلمی كه معادل یك چندم حقوق و مزایای واقعی خود را دریافت می كند تحمل شنیدن اخبار مربوط به غارت بیت المال را ندارد
معلمی كه از نظم و قانون و ادب و دانش و درستكاری و صداقت و نظافت و بهداشت برای دانش آموزان سخن می گوید نمی تواند شاهد این همه بزهكاری و بی قانونی و بی ادبی و دروغ باشد چرا كه در این صورت پاسخی برای دانش آموزان فهیم و كنجكاو ندارد‏.
این روزها كه تبادل سریع اطلاعات و اخبار و انتشار اخبار علمی‏‏، روزآمد بودن را برای معلمان دشوار كرده و معلم محوری در عمل به چالش كشیده شده است‏‏، معلمان نیازمند فرصت های مطالعاتی بیشتر هستند و این مهم در شرایطی كه ناگزیر به كار بیشتر و یا انجام كار دوم هستند به سادگی میسر نمی شود، لذا به نظر می رسد كه برای تلطیف فضای حاكم بر آموزش و پرورش نیازمند بازبینی مؤلفه هایی هستیم كه ضریب شكنندگی بالایی در برابر فشارهای وارده دارند‏. هر چند اینگونه ایده های هزینه بر برای دولتی كه كلكسیونی از بحران ها را به ارث برده كمرشكن است اما حق اگر گرفتنی هم نباشد‏‏، گفتنی كه هست!.
5054

انتهای پیام /*

ویدیو مرتبط :
بیمه های مادی و معنوی