چین در دوران تحریم نقش فشارشکن را بازی میکرد


محسن شریعتی نیا، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس مسائل آسیا در گفتگو با خبرنگار الف، در مورد رابطه ایران و چین در پسا تحریم اظهار داشت: در واقع همکاری ایران و چین سه لایه دارد؛ لایه امنیتی، سیاسی و اقتصادی که هرکدام از این موارد تعاریف جداگانه‌ای دارند. در دوره جدید در لایه امنیتی ظرفیت‌های همکاری در حوزه تسلیحاتی و مقابله با تروریسم وجود دارد، در لایه سیاسی برخی موضوعات در سیاست خارجی دو کشور مشترک است به ویژه در احترام به حاکمیت کشورها، مخالفت با مداخله جویی و مخالفت با هژمونی که در این دوره جدید این همکاری‌برای حفظ این هنجارها تداوم پیدا می‌کند. وی ادامه داد: به نظر میرسد همکاری دو کشور در لایه‌های امنیتی و سیاسی تقریبا به حالت اشباع رسیده است و یافتن حوزه‌های جدید و گسترده برای همکاری در لایه‌های سیاسی و امنیتی دشوار است. در حوزه اقتصادی به طور بالقوه ظرفیت‌های جدید و جدی برای همکاری وجود دارد که نماد آن را در بحث کمربند اقتصادی جاده ابریشم که رئیس جمهور چین آن را به عنوان یکی از برنامه‌های کلیدی خود دنبال می‌کند میتوان دید که این طرح زمینه اقتصادی خوبی را برای دو کشور ایجاد کرده و تحت شرایطی می تواند به ارتقای بنیان اقتصادی قدرت ملی ایران کمک ‌کند. این کارشناس مسائل بین الملل افزود: کمربند اقتصادی جاده ابریشم میتواند به تقویت زیرساخت‌های کشور نیز کمک کند و ایران را به همکاری نهادینه با سایر همسایگان خود مثل ترکیه و ترکمنستان سوق دهد چرا که این کمربند از این کشورها نیز عبور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. اما اینکه پتانسیل‌های اقتصادی در روابط دو کشور بالفعل بشود فقط به رابطه ایران و چین برنمی‌گردد بلکه باید دید رابطه ایران و اروپا و همچنین تعاملات ایران و آمریکا چگونه خواهد شد و به چه سمتی پیش خواهد رفت. شریعتی‌نیا با بیان اینکه چین همواره رویکردهای آمریکا را در محاسبات استراتژیک خود مد نظر قرار داده است، گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رابطه ایران و چین همواره سه جانبه بوده و آمریکا نقش تخریبی در این میان داشته است. اما در فضای پسا برجام، وارد دوره جدیدی در روابط با چین شده‌ایم که با گذشته متفاوت است و آمریکا فعلا نظاره گر این روابط است و فشاری به چین وارد نمی کند. وی با بیان اینکه در دوران تحریم از چین به عنوان فشارشکن می توان نام برد، اظهار داشت: چین همواره در دوره تحریم نقش فشار شکن را ایفا می‌کرد به این معنا که با وجود تحریم ها انتظار میرفت با کمک چین این فشارها کم شود، اما اینکه چه میزان به عنوان فشار شکن عمل کرده یا به بیان معروف این فشارشکن "اصل" بوده یا خیر هنوز یک پژوهشگر امکان قضاوت مبتنی بر داده را ندارد. این کارشناس مسائل بین الملل گفت: ما در دوره جدید و به مدد برجام احتیاجی به فشار شکن نداریم، در این دوره باید بتوانیم نوعی مناسبات برد-برد با چین شکل بدهیم و نوعی توازن را در منافع دو طرف به وجود بیاوریم. در فضای بین المللی جدید و رو به گشایشی که ایران با آن مواجه است،اگر نتوانیم مناسبات خود با چین را به این سمت سوق دهیم، بیش از هر چیز نشان دهنده نشانگر ضعف های ساختاری بوروکراسی ملی خواهد بود. شریعتی نیا افزود: در دوره جدید نیازهای متقابل و منافع مشترک، نقش کلیدی را در روابط ایران و چین بازی می‌کنند، اینکه ما چه میزان بتوانیم منافع خود را در دوره جدید در تعامل با چین پیش ببریم، بیش از هرچیزی به میزان شایستگی بوروکراسی ملی ارتباط پیدا می کند. وی درپاسخ به سوالی مبنی براینکه سفر «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین به عربستان ، مصر و ایران را در شرایط کنونی خاورمیانه چگونه ارزیابی می‌کنید و آیا چین به دنبال تنش زدایی میان ایران و عربستان است، گفت: قبل از اینکه رئیس جمهور چین وارد عربستان شود، چینی‌ها سند سیاست گذاری در مورد رویکرد چین در قبال جهان عرب منتشر کردند که بخش مهمی در خاورمیانه محسوب می‌شود. یک سنتی در چین وجود دارد که دولت این کشور در مورد موضوعات کلیدی، سندهایی را منتشر می‌کند که موسوم به سند سیاست گذاری است که این اسناد مبنای رفتار دولت چین در آن حوزه قرار می گیرد. بر مبنای این سند می توان رویکردهای کلان چین در خاورمیانه را کمابیش دریافت. این کارشناس مسائل چین ادامه داد: در این سند که در مورد رابطه با اعراب است، هدف اصلی در سه حوزه را مشخص کرده است؛ سرمایه گذاری در جهان عرب، تجارت با جهان عرب و همکاری در حوزه انرژی که به عنوان کانون روابط چین و اعراب در آینده از آن نام برده شده داست. اما نکته دیگر این است که چین از تشکیل یک کشور مستقل و فلسطینی بر مبنای مرزهای بیش از ۱۹۶۷ حمایت کرده است و از سویی معتقد است که تروریسم یک تهدید جدی برای جهان عرب است. وی افزود: چین معتقد است که در مقابله با این تهدید نباید حاکمیت کشورها نادیده گرفته شود و یا در امور داخلی آنها مداخله کرد و در مورد روابط ایران و اعراب هم دراین سند سکوت شده که نشانه خوبی برای ماست. شریعتی نیا افزود: عنوان یک پژوهشگر سیاست بین الملل، چین را قدرت ژئواکونومیک میدانم که به دنبال قدرت اقتصادی و نفوذ در بازارها است و نه فتح سرزمین ها یا نفوذ در آنها.وی تاکید کرد: اولویت استراتژیک حزب کمونیسم ماندن در قدرت است و برای اینکه این تسلط تداوم پیدا کند. حزب باید بتواند به رشد اقتصادی بالای چین را ادامه بدهد و هر نوع چالش جدی در مسیر رشد بالای اقتصادی چالش جدی برای حزب کمونیست و بقای آن خواهد بود. شریعتی نیا ادامه داد: بنابراین پیشبرد توسعه اقتصادی اولویت نخست سیاست خارجی این کشور است و این اولویت در مناطق خاورمیانه همچون سایر مناطق به جدیت پیگیری میشود. بنابراین انتظار اینکه چنین نقش فعالی در ژئوپولتیک خاورمیانه به نفع بازیگران عمده ایفا کند با واقعیت سیاست خارجی این کشور و اولویت های آن همخوانی چندانی ندارد و انتظار این است تا آینده کوتاه مدت چین همچنان به نقش آفرینی گسترده در ژئواکونومی خاورمیانه و تسلط تدریجی بر آن از یکسو و نقش آفرینی حاشیه ای و میانجیگرانه در ژئوپولتیک این منطقه ادامه دهد. چینی ها معتقدند که ژئو پولتیک خاورمیانه بسیار پیچیده و غیر قابل پیش بینی است و ورود به آن بسیار ساده اما خروج از ان بسیار سخت است. آنان فعلا تصمیمی برای حرکت از حاشیه ژئوپولتیک تاریک خاورمیانه به متن آن ندارند.


ویدیو مرتبط :
الزامات دوران پسا تحریم