روایت ۱۴ زن از جزییات تعرض در «پراید شیشه دودی»

یكی از شاكیان پرونده زنی ۲۳ ساله است كه هنگام تعرض، سه ماهه باردار بود. او به دلیل شدت بالای آسیب وارده فرزند خود را از دست داده است. به جز او نیز زن دیگری وجود دارد كه دو بار از سوی فرهاد مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

اعتماد نوشت: دادگاه رسیدگی به پرونده متهمان تعرض به ۱۵ زن در پراید شیشه دودی كه به پرونده «گرگ‌های خاكستری» مشهور شده است صبح دیروز با حضور ۱۴ شاكی زن در دادگاه كیفری استان تهران برگزار شد.

متهمان دو پسر ۲۱ و ۲۵ ساله هستند كه از فروردین امسال تا زمان دستگیری از سوی پلیس - در كمتر از ۵ ماه – شش نفر از شاكیان را مورد آزار و اذیت قرار داده و از ۹ نفر دیگر نیز پس از ضرب و شتم شدید، سرقت كرده‌اند.

یكی از شاكیان پرونده زنی ۲۳ ساله است كه هنگام تعرض، سه ماهه باردار بود. او به دلیل شدت بالای آسیب وارده فرزند خود را از دست داده است. به جز او نیز زن دیگری وجود دارد كه دو بار از سوی فرهاد مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.

كوچك‌ترین و بزرگ‌ترین شاكیان پرونده به ترتیب دختری ۲۲ ساله و زنی ۴۵ ساله‌اند كه هر دو در روز حادثه از تعرض در امان بوده‌اند اما آسیب روحی وارده از حادثه در لرزش دست‌ها و صدای‌شان آشكار است.

براساس كیفرخواست ارسالی از سوی دادستانی به شعبه هشتم دادگاه كیفری استان تهران؛ «متهمان - فرهاد ۲۵ و سعید ۲۱ ساله - تا قبل از دستگیری در مرداد امسال، سوار بر یك دستگاه پراید مشكی با شیشه‌های دودی، در خیابان‌های غرب تهران پرسه می‌زدند و پس از سوار كردن زنان و دختران تنها به عنوان مسافركش، آنها را با قمه و چاقو تهدید و در داخل ماشین مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند و در خیابان‌های متروك رها می‌كردند.

پرونده آنها ۱۵ شاكی زن دارد كه از بین آنها ۶ نفر مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. مدارك پلیسی و پزشكی قانونی وقوع جرم تعرض همراه با ضرب و شتم شدید را ثابت می‌كند با این حال متهمان برخلاف اعترافات خود در بازجویی‌ها، در جلسه تحقیق به انكار تعرض روی آورده و تنها سرقت را گردن گرفته‌اند.»

صبح دیروز، جلسه رسیدگی به پرونده به دلیل تعداد بالای شاكیان و حساسیت بالای پرونده در سالن بزرگ دادگاه كیفری استان تهران برگزار شد. دقایقی پیش از آغاز جلسه، ماموران زندان دو متهم را دور از چشم ۱۴ شاكی به سالن بردند.

لحظاتی بعد، با حضور همه شكات – به غیر از یك نفر كه در جلسه حضور نیافت – و با دستور قاضی حسین اصغرزاده، جلسه آغاز شد و نخستین شاكی پشت تریبون ایستاد. او همان زنی است كه هنگام تعرض باردار بود و نخستین‌بار با شكایت او در پلیس آگاهی، پرده از جرایم متهمان برداشته شد.

زن ۲۳ ساله گفت: «ششم فروردین امسال – روز حادثه- من سه ماهه باردار بودم. می‌خواستم از محل كارم در خیابان هفت تیر به خانه برگردم كه متهمان سوار با یك پراید شیشه دودی جلویم توقف كردند. هنوز چند دقیقه از حركت ماشین نگذشته بود كه آنها به سمت اتوبان تغییر مسیر دادند و فرهاد با چكش به عقب پرید. او مدام من را تهدید به كشتن می‌كرد و به‌شدت كتك می‌زد. در حالی كه خودرو در حال حركت بود، من را كف ماشین خواباند و مورد تعرض قرار داد. پس از آن اموالم را دزدید و اطراف خاك سفید - شرق تهران – از ماشین به بیرون پرتابم كرد.»

نگاه شاكیان پرونده هم‌پای حرف‌های او به سمت دو متهم گردش كوتاهی كرد اما آنها سر به پایین داشتند و زردی از چهره‌شان می‌بارید. دو جوان لاغراندام كوتاه قامت كه سال‌هاست به روانگردان شیشه اعتیاد دارند. آنها قرار بود، جرایم ربودن، آزار و اذیت، ضرب و شتم و سرقت خود را از زبان ۱۳ شاكی باقی مانده پرونده نیز بشنوند. پس از شاكی نخست، نام زنی دیگر در میكروفن خوانده شد.

او می‌گفت «فرهاد قبل از تعرض، پیش چشم او شیشه كشیده و دودش را در صورت او پرانده بود.» زن ۳۲ ساله متاهل درباره روز حادثه گفت: «۲۱ خرداد امسال، طرف‌های ساعت ۱۲:۵۰ ظهر در یكی از خیابان‌های غرب تهران بودم. می‌خواستم به خانه برگردم كه متهمان با پراید شیشه دودی سوارم كردند. چند دقیقه پس از حركت، فرهاد به عقب پرید و به سمتم حمله كرد. گردنم را زیر زانوهایش گذاشت. با كتك‌های شدید و تهدید به قتل، مجبورم كرد كف ماشین بخوابم. مدام داد می‌زد و می‌گفت كه به پسرها هم تجاوز كرده. وقتی بی‌حال شدم، من را مورد تعرض قرار داد و پس از سرقت اموالم در یكی از اتوبان‌های غرب تهران رهایم كرد.»

شاكی نفس نفس می‌زد، همان حالتی كه در همه شكات یكی بود. آنها یكدیگر را می‌شناسند و نام هم را با پسوند «جان» صدا می‌زنند. چند ماهی است یك حادثه آنها را به هم وصل كرده است: «ربایش و تعرض».

حالا نوبت به زنی ۳۶ ساله رسیده بود. او هفتم خرداد در تهرانسر به دام متهمان افتاد و از سوی فرهاد مورد تعرض قرار گرفت. وقتی زبان به شرح حادثه گشود، بار دیگر روایت‌های دیگر شاكیان تكرار شد: «سوار شدن در پراید شیشه دودی، حمله فرهاد به صندلی عقب، ضرب و شتم شدید، خواباندن كف ماشین، شیشه، قمه و تعرض.»

این زن اما برخلاف شاكیان دیگر، روی از قضات برداشت و تمام رخ به فرهاد خیره شد. لرزش صدایش را خورد و گفت: «یادت هست آقای فرهاد، وقتی داشتی من را كتك می‌زدی، مدام پدرم به گوشی‌ام زنگ می‌زد اما تو نمی‌گذاشتی جوابش را بدهم؟ من همانم كه تو دو بار به او تعرض كردی. حتما یادت می‌آید كه شیشه كشیدی و دودش را در صورت من فوت كردی.»

از بین ۱۴ شاكی حاضر در جلسه، شش نفر مورد تعرض قرار گرفته‌اند و در بین آنها ۹ زن دیگر به اتهام ضرب و شتم شدید و سرقت اموال از متهمان شكایت كرده‌اند. آنها نیز یك به یك پشت جایگاه ایستادند تا شرح حادثه رفته بر خود را یك بار دیگر بازگو كنند.

در میان آنها مادری ۴۵ ساله وجود دارد كه هر دو متهم از پسران او كوچك‌ترند. او همان زنی است كه خالكوبی روی دست فرهاد را دید و شهادتش در بازجویی‌ها به كمك كارآگاهان پلیس آمده بود.

در حالی كه دو ساعت پس از رسیدگی به پرونده، زنان شاكی از تعرض، تنها فرهاد را به عنوان متجاوز شناسایی كرده بودند، سرانجام نوبت به زنی ۲۷ساله رسید كه شكایتش، پرده از جرم تعرض سعید برداشت.

دستان شاكی، جان نداشت. با اینكه با دو دست جایگاه را چسبیده بود اما ناگهان و درست وقتی كه به تعرض سعید به خود رسید، پاهایش شل شد و روی زمین افتاد. دو زن دیگر زیر بغلش را گرفتند و روی صندلی نشاندند. صدا از فرهاد و سعید درنمی‌آمد. آنها این زن را یكم تیر امسال در خیابان سردار جنگل ربوده بودند.

سعید همان كسی است كه به او تعرض كرده. وقتی یك لیوان آب، دهان خشكیده شاكی را‌ تر كرد، شرح حادثه در فضای دادگاه پیچید: «ساعت ۱۷:۳۰ یكم تیر امسال در خیابان سردار جنگل سوار پراید متهمان شدم. داشتم با گوشی‌ام حرف می‌زدم كه سر اتوبان باكری شارژم تمام شد. ناگهان فرهاد به سعید گفت بپر عقب. او خیلی من را زد طوری كه تا سه هفته نمی‌توانستم تكان بخورم. می‌گفت اگر به خواسته‌ام عمل نكنی تو را به پنج نفر اجاره می‌دهم یا تا شب نگهت می‌دارم. مجبور شدم. هرچقدر در توانم بود مقاومت كردم اما دست آخر تسلیم شدم، سعید من را مورد آزار و اذیت قرار داد.»

«تسلیم شدن در عین مقاومت» نقطه مشترك همه حرف‌های زنان شاكی پرونده است؛ حرفی كه در شكایت آخرین زن مورد آزار قرارگرفته نیز شنیده شد. او یك زن متاهل ۳۷ساله و دارای یك فرزند دختر است. متهمان در چهارراه طالقانی سوارش كرده و فرهاد به او تعرض كرده است.

او كه بیماری قلبی دارد در شرح حادثه گفت: «دهم خرداد بود. داشتم به خانه برمی‌گشتم. آن روز برخلاف همیشه ماشینم را در پاركینگ گذاشتم. وقتی سوار پرایدشان شدم، فرهاد به عقب پرید و با مشت و لگد به جانم افتاد. پس از آن به من تعرض كرد.»

سه ساعت پس از رسیدگی به پرونده و با ثبت شكایت هر ۱۴ زن در صورتجلسه، نوبت به فرهاد رسید. او متهم است با همدستی سعید ۱۵ زن را ربوده و پس از ضرب و شتم شدید، به پنج نفرشان تعرض كرده است.

با این همه، او دفاع خود را با انكار جرم تعرض آغاز كرد: «من سرقت‌ها و ضرب و شتم‌ها را تا حدودی قبول دارم اما تجاوز را نه.» این حرف فرهاد، چشم‌های شاكیان را گرد كرد. آنها در حالی كه دستان‌شان را جلوی دهان‌شان گرفته بودند، سرهای‌شان را به سوی هم می‌جنباندند. زبان‌شان بند آمده بود اما فرهاد به انكار خود ادامه می‌داد: «شاكی‌ها گفته‌اند با قمه تهدیدشان كرده‌ام اما این‌طور نیست. من فقط یك چاقوی میوه‌خوری داشتم.»

حرف‌های متهم، پرونده را در مسیری جز رسیدگی به جزییات حادثه تعرض پیش نمی‌برد. اتفاقی كه باعث شد تا قاضی اصغرزاده، رییس دادگاه، جلسه رسیدگی به پرونده را غیرعلنی اعلام كند. هر دو متهم در جلسه دیروز اتهام تجاوز را انكار كرده‌اند با این حال قضات قرار است امروز (سه‌شنبه) براساس مدارك به‌دست‌آمده از پزشكی قانونی، شكایت شاكیان، اعترافات متهمان در بازجویی‌ها و سایر مدارك پلیسی حكم آنها را صادر كنند؛ حكمی كه اگر جرم تعرض ثابت شود، چیزی جز طناب‌ دار نخواهد بود.

حاشیه‌های دادگاه

در ابتدای شروع جلسه دادگاه یكی از شاكیان نسبت به حضور خبرنگاران در این جلسه اعتراض كرد و قاضی اصغرزاده كه تازه از راه رسیده بود او را آرام كرد و گفت: جلسه دادگاه به دو بخش علنی و غیرعلنی تقسیم شده كه در بخش غیرعلنی به بررسی پرونده تجاوز می‌پردازیم.

یكی از شاكیان در شرح حادثه خود گفت: فرهاد همزمان كه گردنم را گرفته بود و به كف ماشین فشار می‌آورد، دود شیشه را به صورتم فوت می‌كرد. به او گفتم: تو هم مثل برادر من هستی. می‌دانم اعتیاد داری، به عنوان خواهرت تو را به یك كمپ ترك اعتیاد می‌برم تا زود ترك كنی و سالم شوی. اما او به حرف‌هایم توجهی نمی‌كرد و بیشتر آزارم می‌داد.

در این هنگام قاضی حسن اصغرزاده اقدام زن شاكی را قابل ستایش خواند و گفت: اینكه این خانم در چنین شرایطی سعی كرده با تعقل و آموزش به متهم او را از سرقت و آزار واذیت بازدارد قابل تقدیر است.

در میانه دادگاه فرهاد كه دست‌هایش را روی صورتش گذاشته بود تا دیده نشود مورد خطاب قاضی اصغرزاده قرار گرفت كه به او گفت: برای اینكه خودت را از دید شاكیان پنهان كنی این كار را انجام می‌دهی؟

در طول بخش علنی دادگاه سه تن از شاكیان از حال رفتند و هنگام شرح حادثه با دست‌های لرزان بارها با لیوان آب گلوی‌شان را تازه كردند.

در ابتدای جلسه شایعه شده بود كه دختر 8 ساله یكی از شاكیان هم مورد تجاوز قرار گرفته كه قاضی اصغرزاده آن را رد كرد.

ویدیو مرتبط :
آموزش نصب شیشه مات کن ،دودی ماشین،مشجرکننده شیشه