بهترين نمازهايم را در لانه جاسوسى خواندم...


بهترين نمازهايم را در لانه جاسوسى خواندم...

دفاع مقدس/ شهيد علي حاتمي از دانشجويان پيرو خط امام در عمليات هويزه به شهادت رسيد. در ادامه وصيت نامه انقلابي اين شهيد بزرگوار را بخوانيد:

سلام و درود بر امام امت خمينى کبير درود و تهنيت به امت شهيد پرور، امتى که حضور و آگاهى خود را در تمام صحنه‌هاى انقلاب اسلامى ايران به اثبات رسانيده است.
سلام بر دانشجويان مسلمان و مبارزى که در اقصى نقاط جهان مظلوميت ملت ايران را فرياد مى‌کشند و مستکبران تاريخ را به زانو در آورده‌اند و با اعتصاب غذاى خود بجان ستمگران، تشويش افکنده‌اند و درود بر خطى که مبارزه با هر چه شرک را در انحصار خود دارد و خطى که به اثبات رسانيده که تنها اميد مستضعفين جهان و حرکتهاى اسلامى است. تنها اين خط است که مى‌تواند قدس، اين قلب محرومان مسلمان را نجات بدهد. با اينکه مى‌دانم اين نوشته به درازا مى‌کشد، ولى حس مى‌کنم که مسئوليت اينجانب تا آنچه را که لازم مى‌دانم بنويسم مى‌خواهم از محيطى که برادران و خواهران دانشجو در لانه جاسوسى بوجود آورده بودند، بنويسم.

محيطى که مرا ساخت و باعث پرورش من شد و محيطى که مى‌تواند نمونه باشد. اول از نمازهاى جماعت بگويم. امام جماعت آقاي خوئينى‌ها بود. شايد بهترين نمازهايم را در لانه جاسوسى خوانده باشم. بعد از هر نماز، ايشان براى ما صحبت مى‌کرد، از تزکيه نفس و خودسازى مى‌گفت. از تقوى و از پاکى حرف مى‌زد. از راهنمائى و هدايت سخن مى‌راند و از شهادت مى‌گفت و از سپاه پاسداران، سپاهى که خود جوش بود و پاسداران از لحاظ ايمان و اعتقاد و اخلاق نمونه بودند گفتگو مى‌کرد.

از امام امت خمينى برايمان تعريف مى‌کرد، از استاد بزرگوارش امامى که سالها تزکيه نفس کرده است حتى يک شب هم نماز شب خود را ترک نگفته است. امامى که تمام حرفهايش و رفتارش بوى وحى مى‌دهد و الگوست... خداوند ايشان را در راه خدمت به ملت اسلامى موفق بدارد.
شبهاى جمعه استاد پرورش اين کميل زمان به لانه جاسوسى مى‌آمد و ما با ايشان دعاى کميل مى‌خوانديم. گناهان خويش را اقرار مى‌کرديم. خداوند اين کميل را براى على دوران و براى مسلمانان حفظ فرمايد. هفته‌اى يکبار با امام موسى خوئينى‌ها درباره خط امام جلسه داشتيم و امام اين خط سراسر مبارزه و سراسر انقلاب، را براى ما تشريح مى‌کردند.

چه جلسات خوبى بود براستى که من احساس مى‌کردم که چقدر مشکل است که در اين خط بودن و اين مسير را پيمودن. خداوند تمام مسلمانان را در اين جهت هدايت فرمايد. بخاطر مى‌آوريم که هر وقت حاج احمدخمينى به لانه جاسوسى مى‌آمد برادران و خواهران غرق در شادى و شور مى‌شدند، بخصوص درمواردى که دانشجويان تحت فشارهاى گوناگون قرار مى‌گرفتند و از هر طرف مورد حمله و تهمت قرار مى‌گرفتند آمدن ايشان نويد دوباره‌اى بر پايدارى اين حرکت انقلاب مى‌داد. ايشان به ما اميد و صبر و استقامت مى‌دادند که هراس نداشته باشيد و بجز خداوند از کسى نترسيد، ما اميدوار مى‌شديم و نيرو مى‌گرفتيم. خداوند اين اميد امام و خدمتگزار مستضعفين را يارى فرمايد.
ديدار با شخصيتهاى مبارز و مسلمان از کشورهاى مختلف ما را هر چه بيشتر با توطئه‌هاى آمريکا – اين دشمن اصلى ما – آشنا مى‌ساخت. اين ديدارها ما را به واقعيت انقلاب اسلامى خودمان واقف مى‌کرد. انقلابى که در هيچ کجاى دنيا تا کنون رخ نداده و وحدت کلمه آن کوبنده هر قدرت شيطانى و اهريمنى است. انقلابى که اگر شکرش را نگوئيم کفرش را گفته‌ايم و اگر در جهتش گام برنداريم ناگزير بر ضد آن عمل نموده‌ايم رفتارمان با گروگانها بقدرى خوب و اسلامى بود که روزى يکى از گروگانها گفته بود من فراموش کرده‌ام. گروگان هستم. اظهارات کوئين گروگانى که اخيرا آزاد شد، اين ادعا را به اثبات مى رساند.
و در آخر نامه خطابم به پدر و مادر و خواهران و برادران است. از شما پوزش ميطلبم ومعذرت مى‌خواهم که نتوانستم برايتان خدمتى انجام دهم و در حالى که شما زحمت زيادى براى من کشيده بوديد و من مى‌دانم وظايف فرزندى و برادرى را در حق شما عمل نکرده‌ام. ولى خواهش مى‌کنم که مرا ببخشيد زيرا مقصرم و عذرى ندارم. سلامتى شما را از درگاه پروردگار خواهانم. سلام مرا به تمام دوستان و آشنايان بخصوص دانشجويان مسلمان پيرو خط امام برسانيد . والسلام عليکم و رحمه الله و برکاته


ویدیو مرتبط :
فروزن من خواندم