ماجرای رفتار پدرم با رانندگی اشتباه یک خانم!


باسلام من طهرانی هستم،منظورم اینه كه فامیلیم طهرانیهاین خاطره رو از اتفاقی عبرت آموز از همراهیم با پدر مرحومم در یک روز برفی براتون نقل میكنم باشه تا از این جور اتفاقات درس بگیریم.تازه یک ٢٠٦ خریده بودیم ،صفر والبته سفید،رفتم دنبال پدر تا باهم بریم مغازه،اینو بگم اونروزا ٢٠٦ تازه اومده بود ماشین خوبی به حساب میومد،جلوی در مغازه داشتم پارك میكردم كه یهو یک رنو ٥ درب وداغون نفهمیدم از كجا اومد ومحكم دنده عقب كوبید به در ماشین،سمتی كه پدرم نشسته بود،منم نگران از حال پدر ،بعد از اطمینان از سلامتش،وبا عصبانیت وغضب از ماشین پیاده شدم،هنوز راننده رنو رو ندیده شروع به داد وبیداد كردم،كه كوری مگه ،این چه وضع رانندگیه،همچین كه راننده رو دیدم چون خانم بود،بیشتر صدام رو بردم بالا،كه حد اقل بیا بیرون ببین چه دسته گلی به آب دادی،بی توجه به لرزش بدن طرف ،یه دفعه دست گرم پدرم رو در دستم حس كردم،كه میگفت خجالت بكش،حیا كن،چرا دادو بیداد میكنی،بیا برو كنار.اومد رفت سراغ خانمه،تا وضع رو اونجور دید گفت دخترم چرا میلرزی،اتفاقی نیفتاده،نترس،خانمه بغضش تركید كه نه بیمه دارم ونه پول خسارت،همین حرف كافی بود كه پدرم با ارامشی كه در صداش بود گفت فدای سرت ،برو خانم،ولی بیشتر مراقب باشه،من تا اومدم اعتراض كنم ،گفت بشین تو ماشین برو بده درستش كنند.فكر كن ابجیت زده بهت. آقا منو میگی مونده بودم چكار كنم،از طرفی از رفتارم شرمنده بودم واز طرفی،به بزرگواری پدرم فكر میكردم،با اینكه ده پونزده سال از این ماجرا میگذره نمدونم اگر دوباره این اتفاق برام بیفته میتونم مثل مرحوم پدر رفتار كنم؟شما هم برای ما بنویسید. از خاطرات مثبتی که در حوالی زندگی خودتان دیدید. از مهربانی ها و آدم های بزرگی که می شناسید. فرصت نوشتن هم ندارید ما بجای شما گزارش تهیه می کنیم. بزرگان محله تان را معرفی کنید. در همین ستون نیز منتشر می شود. قرارمان اینجا دیدن زیبایی هاست. برای شروع طهران را انتخاب کرده ایم.برای ارتباط با ما از طریق آدرس تلگرامی زیر می توانید مکاتبه کنید: https://telegram.me/mohsen_mahdianبرای دسترسی آسانتر به آرشیو مطالب نیز می توانید کانال طهرونی را داشته باشید:https://telegram.me/mahaleman


ویدیو مرتبط :
‫دختر مهران مدیری: اشتباه های پدرم را به او تذکر می دهم!‬‎