یک فیلم غیر انگلیسی زبان متفاوت و برتر؛ داستانی غمبار از جنگ جهانی دوم

ایران/ فیلم مجاری «پسر سول» ما را به سال ماقبل آخر از جنگ شش ساله جهانی دوم منتقل می‌کند و روبه‌روی کاراکتر اصلی به نام سول اسلاندر
(با بازی گزا روریگ) قرار می‌دهد. او در یکی از بازداشتگاه‌های عمده آلمان نازی مسئول جمع‌آوری اجساد اعدام شده‌ها و به خاکسپاری آنها است تا این که یک روز (در ماه اکتبر 1944) در بین اجساد به پسری برخورد می‌کند که به نظر می‌رسد فرزند خود او باشد.
پسرک هنوز نفس می‌کشد و در نتیجه سول او را به نزد پزشک بازداشتگاه به نام میکلوس (ساندور ژوتر) می‌برد ولی این اقدام او را نجات نمی‌دهد و پسرک سرانجام می‌میرد. این واقعه سول را که تا آن لحظه دفن‌کننده بی‌احساس صدها جسد بوده، تکان می‌دهد و او را با یکی دیگر از زندانیان به نام ابراهام (له‌ونته مولنار) که یک نقشه فرار از زندان را کشیده، همسو می‌کند، در این میان یک زندانی دیگر به نام بیدرمان (اورس رچن) معتقد است که فرار از آنجا غیرممکن است و در نتیجه بهتر است که آنها از جنایات جاری در بازداشتگاه عکس‌هایی را تهیه کرده و به بیرون بفرستند تا توجه جامعه را به وقایع آنجا جلب و تقاضای کمک کنند. سول و یک زندانی دیگر مأمور می‌شوند به گوشه‌ای از بازداشتگاه که در آن یک دوربین نصب است، بروند و آن دوربین را بردارند و تکه‌ای جواهر را نیز همراه می‌برند تا اگر مچ‌شان گرفته شد، به سرباز آلمانی گرفتار کننده آنها رشوه داده شود. توسط همین دوربین عکس‌هایی از اجساد مقتولان گرفته می‌شود و وقتی مأموران آلمانی سرمی‌رسند، سول موفق به پنهان نگه‌داشتن دوربین می‌شود.
اما وقتی بیدرمان در فهرست بعدی اعدامی‌ها هلاک می‌شود، ابراهام نقشه فرارش را به اجرا می‌گذارد و با مشارکت سول و تعدادی دیگر از زندانیان، گروهی پرتعداد از آنجا می‌گریزند.
سول هنوز جسد پسرش را که دفن نکرده، همراه با خود می‌آورد و وقتی به رودخانه‌ای می‌رسند و می‌خواهد آن را در خاک کنار رودخانه دفن کند، سربازان آلمانی با سگ‌های نگهبان‌شان نزدیک می‌شوند. جسد پسرک از دست‌های سول بیرون می‌لغزد و به درون رودخانه می‌افتد و لحظاتی بعد چیزی که شاید روح پسرک باشد به روی سول لبخند می‌زند. در نمای پایانی فیلم سربازان بیشتر و یبشتر می‌شوند و صدای گلوله‌ها شدیدتر می‌شود و دوربین لاژلونمش کارگردان فیلم و مدیر فیلمبرداری او به نام ماتیاس اردلی به جای نشان دادن فراریانی که لابد کشته می‌شوند، روح پسرک را در جنگل مجاور رودخانه به تصویر می‌کشند.
«پسر سول» هم جایزه اسکار و هم جایزه گولدن گلاب برترین فیلم «خارجی»
(غیر انگلیسی زبان) سال را تصاحب کرد و براساس سناریویی از کلارا رویر و لاژلو نمش ساخته شده و لاژلو ملیس موسیقی متن تأثیرگذاری را برای آن ساخته و تدوین این فیلم غمبار 107 دقیقه‌ای که کل وقایع آن در 36 ساعت روی می‌دهند با متیو تراپونیر بوده است. این محصول سازمان ملی فیلم مجارستان و شرکت لائوکان فقط با بودجه‌ای 5/1 میلیون یورویی ساخته شده که در قیاس با ارقام Blockbuster های هالیوود از فرط اندک بودن غیرقابل باور است. البته فروش فیلم هم در یک جهان دوستدار آخرین افسانه سرایی‌های «جنگ ستارگان» از
4 میلیون دلار فراتر نرفته است.



با کانال تلگرامی «آخرین خبر» همراه شوید

منبع: ایران