شکایت شهید تمام زاده از عبدالله نوری و روزنامه های زنجیره‌ای/انشایی که به واقعیت تبدیل شد


به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس شهید علی تمام زاده دومین شهید مدافع حرم روحانی است که توسط تروریست‌های تکفیری به درجه رفیع شهادت نائل آمد. هادی یکی از دوستان و هم حجره‌ای‌های این شهید والامقام است که سال‌ها این شهید را درک کرد و از این شهید می‌گوید:

*لقبی که بچه‌های کرج به شهید تمام زاده بودند

از قدیم مطلع هستم که مادر شهید تمام زاده زنی مومن، فعال و انقلابی بودند و در بحث دفاع از انقلاب اسلامی بسیار غیور هستند. علی هم به واسطه این مادر یک حزب اللهی تمام عیار شد. بچه های کرج او را با لقب «شیر حزب الله کرج» می‌شناسند.

مادر علی در همه برنامه‌های انقلابی اعم از درگیر‌ی‌ها و مراسم‌های فرهنگی انقلابی او را به میدان می‌فرستاد، روزی که پیکر شهید تمام زاده را به معراج شهدا آوردند حاج خانم با چنان صلابتی وارد معراج شدند که وقتی او را دیدم واقعا احساس افتخار کردم، با همان صلابت خاصش به رفقای پسرش نگاهی کرد و گفت: آمدید که به من تبریک بگویید؟ این لباس سیاهی که پوشیده ام برای شهادت پسرم نیست، بلکه برای امام حسین(ع) است.

*نذرتان قبول شد

مادر شهید تمام زاده در معراج شهدا می‌گفت: دیشب بی بی زینب(س) را در خواب دیدم، به من گفته شد «نذرتان قبول شد» و ظاهرا این بشارت را در خواب به این شیر زن داده بودند.

شهید علی تمام زاده زمینی نبود و به هیچ وجه تعلقات مادی نداشت و به راحتی دل کند و رفت، برای همین آسمانی شد. سه یا چهار سال هم در حوزه علمیه ایروانی هم حجره‌‌‌‌‌‌ای بودیم.

*شکایت از روزنامه‌های زنجیره‌ای دوم خرداد

در زمان دوم خردادی‌ها با محوریت علی تمام زاده، شکایتی در مورد فعالیت‌های ضد ارزشی و دینی روزنامه‌های زنجیره‌ای، به خصوص روزنامه خرداد که مسئولش عبدالله نوری بود نوشتیم و در طی دو ماه همه تکه‌ها و کنایه‌ها و اهانت‌ به مقدسات را که آن روزنامه‌ها انجام می‌دادند را جمع کردیم و شکایت مفصلی را تحویل دادستان دادیم. عمده این زحمات به دوش علی تمام زاده بود. بنده و علی تمام زاده در دادگاه عبدالله نوری تا زمانی که رای صادر شد شرکت کردیم.

*بادمجان بم آفت ندارد

امام جمعه کرج به منزل شهید تمام زاده آمدند، این مادر غیور و انقلابی به حجت الاسلام همدانی می‌گفت: علی در دوران ابتدایی یک انشاء نوشته بود و در پایان متنش نوشته بود که می‌خواهم شهید شوم. برگه انشاء را روی قلبم گذاشتم. خدا را شکر که به آرزویش رسید. ان شاءالله که شهادتش مبارک باشد.

علی تمام زاده در حادثه‌ها خاموش نبود. بلکه سردمدار بود. او جوانی مخلص، خوش رو و خوش خنده بود. همه رفقا به او می‌گفتند: آخر شهید می‌شوی و علی در جواب می‌گفت: «بادمجان بم آفت ندارد».

 

انتهای پیام/ب


ویدیو مرتبط :
شرکت نوری زاده(داستان سرای اپوزیسیون) در ضیافت شام ملک عبدالله