محبوب
2 دقیقه پیش | امیت سرکیسیان، اولین شهید مدافع حرم ارامنه! / شایعه 0506این تصویر جعلی است و عکس اصلی مربوط به شهید مدافع حرم هادی شجاع در مشهد می باشدمتن و پاسخ شایعه |
2 دقیقه پیش | وقتی موبایل برای سلامت شما مفید می شود!!جریان سریع امور در دنیای امروز به حواسپرتی بیشتر و نداشتن وقتی برای آسودگی انجامیده است. در چنین شرایطی نیازهای بدن به آسانی فراموش میشود. خوشبختانه همان وسایلی که ... |
رضا مقصودی: فیلم «من سالوادور نیستم» نوشته عطاران است نه من!
صبا/ نویسنده فیلمنامه «من سالوادور نیستم» گفت:به عنوان یک نویسنده که فیلمنامه «من سالوادور نیستم» را نوشتهام، مشکلم با فیلم این است که وقتی داشتم آن را مینوشتم اصلا قصدم این نبود که فقط مردم را بخندانم.چیزی نزدیک به ۳۰ درصد، یعنی تنها خط اصلی قصه وجود دارد و مابقی فیلمنامهای است که فکر میکنم رضا عطاران آن را نوشته است.
فروش «من سالوادور نیستم» از مرز ۱۲ میلیارد گذشت. فنویسنده فیلمنامه «من سالوادور نیستم» گفت:به عنوان یک نویسنده که فیلمنامه «من سالوادور نیستم» را نوشتهام، مشکلم با فیلم این است که وقتی داشتم آن را مینوشتم اصلا قصدم این نبود که فقط مردم را بخندانم.چیزی نزدیک به ۳۰ درصد، یعنی تنها خط اصلی قصه وجود دارد و مابقی فیلمنامهای است که فکر میکنم رضا عطاران آن را نوشته است.یلمی به کارگردانی منوچهر هادی که رکوردار فروش است آن هم در ژانر کمدی؛ اثری که هر چند پرفروش است ولی منتقدان به ساختار آن ایرادهای بسیار دارند، از قصه نه چندان قوی آن گرفته تا بازی تکراری رضا عطاران در فضای نقدهایشان جای دارد.
در تیراژ این فیلم نام رضا مقصودی به عنوان فیلمنامهنویس ذکر شده است به بهانه اکران این فیلم با وی به گفتوگو نشستهایم؛ نویسندهای که خود معتقد است تنها ۳۰ درصد از آنچه در محتوای فیلمنامه او بوده است اکنون روی پرده سینماها رفته؛ تنها خط داستانی فیلمنامه حفظ شده و مابقی را رضا عطاران نوشته است!
فیلم «من سالودور نیستم»، رکورد تعداد تماشاگر را شکسته است و شما نویسنده این اثر هستید؛ به نظر شما فیلم در ژانر خود چقدر ساختار درستی دارد؟
من در این زمینه دو دیدگاه دارم، یکی دیدگاه فیلمنامهنویس این اثر و دیگری دیدگاه تماشاگراست. از زاویه دیدگاه دوم، اینگونه باید بگویم که «من سالوادرو نیستم» فیلمی است که ساخته شده و مخاطب خاص خودش را دارد. مخاطبهایی که میخواهند به سینما بروند و بخندند. این فیلم توانسته بیش از ۱۰ میلیارد تومان فروش داشته باشد. به نظر من، تحقیر کردن بیننده این فیلم یا سازندگانش اصلا منصفانه و درست نیست.
من تمایل دارم، سینمای ایران از فضای ساخت فیلمهای اجتماعی افسرده دور شود و شاید در سطحی، تماشای آثار کمدی را دوست داشته باشم ولی وقتی به تماشای این فیلم نشستم، شاید بجز دو خنده کوتاه، نخندیدم؛ آدم سخت خندهای نیز نیستم. سینمای کمدی را نیز با جنس سینمایش نگاه میکنم؛ صدای خنده زیادی هم در فضای سالن نبود.
چون شما نخندیدهاید، نمیتوان این نتیجه را گرفت که این فیلم، کمدی موفقی نیست.
عرض کردم،در سالن نیز صدای خنده زیادی شنیده نشد.
پس چرا این همه مردم رفتند و به تماشای این فیلم نشستند؟!
شاید خیلی ها رفتند تا مثل من فیلم کمدی ببینند ولی فیلم را بسیار خندهآور ندیدند. مردم ایران به دلایل مختلف نشان دادهاند که سینمای کمدی و طنز را دوست دارند و هر فیلمی تمی در این ژانر داشته باشد به تماشایش میروند.
نه! پس چرا این فیلم مشخص را مردم رفتند، دیدند و هنوز هم میروند و میبینند؟
دلایل مختلفی میتواند داشته باشد.
بینندگان این فیلم، قشر وسیعی هستند. باید بگویم عدهای از این قشر، فیلمبینهای حرفهای هستند که فیلمهای خاصی را میبینند و فیلمهای خاصی نیز آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. آستانه تاثیرپذیری این قشر با بیننده عادی فرق میکند. طبق آماری که سازمان سینمایی اعلام کرده است، بسیاری از افرادی که به تهران آمدهاند و این فیلم را دیدهاند از شهرهای اطراف بودهاند. یعنی اصرار داشتهاند که این فیلم را ببینند.
به نظر من دیدن آثار سینمای کمدی برای همه لازم است، به شکلی غذای روح است البته اگر فیلم مناسب باشد و واقعا کمدی! مشکل این است که اغلب آثار کمدی در ایران، سطح مناسبی ندارند؟
برچه اساسی میگویید «من سالوادور نیستم» موفق نبوده است؟ خروجی آن را باید ببینید. یکی از این خروجیها آمار فروش است.
زمان نمایش هم مهم بود. در روزهای تعطیلات عید، اکران یک فیلم کمدی میتواند اثر پررنگی داشته باشد.
میتوان فیلمهایی فقط و فقط به قصد خنداندن ساخت.
بله؛ به شرط اینکه بخندانند. به نظرم آنقدر که تیزر تبلیغاتی فیلم جذاب بود، فیلم خوب نبود.
اصلیترین معیار ما برای اینکه یک فیلم بیننده داشته باشد، آمارهای ما است. معیاری که قابل تحلیل و تحقیق است. اساسا جالب است یک هفته تا۱۰ روز بعد که فیلم نمایش داده شد، نقدهای تند و شدیدی از سوی رسانههای مختلف برای این فیلم شروع شد، نوشته و گفته شد ولی فیلم همچنان فروش خود را ادامه داده و میدهد.
این مساله که مردم چندان به نقدها توجه ندارند؛ نشان بر بی نقص بودن یک اثر نیست.
همان نکته اولی که شما گفتید اصل است، مردم ما خسته شدهاند از اینکه انبوهی از فیلمهای اجتماعی جدی وعبوس را دیدهاند.
نه تنها عموم مردم از دیدن این شکل از سینما خسته شدهاند بلکه اکثر مخاطبان سینما نیز از دیدن این همه فیلم تلخ و عبوس خستهاند.
دقیقا! برای خود من نیز این اتفاق افتاده است، اینکه رفتهام و به تماشای یک فیلم کمدی نشستهام که همه از آن بد گفتهاند، وقتی از سینما خارج شدهام نیز با خودم گفتهام: «چقدر این فیلم بد بود» ولی انصافا با آن خندیدهام.
اگر با آن فیلم خندیدهاید پس چرا میگویید طنز خوبی نداشت و بد بود؟
به عنوان یک نویسنده که فیلمنامه «من سالوادور نیستم» را نوشتهام، مشکلم با فیلم این است که وقتی داشتم آن را مینوشتم اصلا قصدم این نبود که فقط مردم را بخندانم. من دلم میخواست در کنار خنده یک چیزهایی هم به آنها بگویم. حرف داشتم برای گفتن. این فیلم کاملا از آن حرفها تهی شده است. زحماتی که من کشیدهام به باد رفته است. از تهیهکننده محترم این فیلم درخواست میکنم که اجازه دهد، فیلمنامه فیلمم را چاپ کنم و آن را در اختیار مردم قرار دهم و آنهایی که اهل نقد هستند، مقایسه کنند.
چند درصد از فیلمی که الان روی پرده است، برگرفته از فیلمنامه شماست؟
چیزی نزدیک به ۳۰ درصد، یعنی تنها خط اصلی قصه وجود دارد و مابقی فیلمنامهای است که فکر میکنم رضا عطاران آن را نوشته است. البته رضا عطاران یک بازیگر توانمند و پر از ایدههای مختلف است. این کارگردان است که باید، توانایی بازیگر را در مسیر ارتقا کیفی فیلم هدایت کند. این کار یک فیلم پرفروش است که میتوانست اثر با شخصیتی هم باشد.
فکرمی کنید چند درصد فروش این فیلم وابسته به حضور رضا عطاران است و این پیشینه ذهنی برای مخاطب که عطاران در هر فیلمی حضور داشته باشد حتما فیلم کمدی خوبی هم است؟!
بسیاری هستند که اسم عطاران آنها را میخنداند، قیافه عطاران برایشان خندهآوراست.
در «من سالوادور نیستم»، رضا عطاران آنقدرها از تکنیکهای بازی کمدی استفاده نکرده است
این فیلمنامه که هنوز درصدی از اصلش که من نوشتهام باقی است، یک خط داستانی قوی دارد. آن هم اینکه فردی با طرز فکری خاص در یک فضای نامناسب قرار میگیرد و این شرایط چالشی را ایجاد میکند که کمدی موقعیت ایجاد میشود. در ادامه این خط داستانی حضور بازیگر موفقی چون عطاران، موقعیتی را مهیا میکند که برای عده کثیری هنوز خنده دار است. معتقدم این فیلم هنوز هم دارد نان آن خط داستانی اولیه و قصه قوی را میخورد. البته نباید از هنرمندی بازیگران فیلم بگذریم و باز تاکید میکنم بر اینکه این فیلم پرفروش میتوانست فیلم با کیفیتی هم باشد.
در فیلمنامه شما، وزنه طنز قویتر از صحبت قصه با مخاطب بود؟
بله؛ از ابتدا که این فیلمنامه نوشته میشد، قصد این بود فیلمی ساخته شود که کمدی باشد
گویا در فیلمنامه اولیه، شخصیت کاراکتر اصلی مردی بوده که ذبح اسلامی را در کشوری غیر اسلامی انجام میداده است.
بله؛ قرار بود کاراکتر اصلی در برزیل ناظر ذبح شرعی باشد. این آدم هم قرار بود به آنجا برود و داستان آنجا اتفاق بیافتد. الان این شخصیت از کاراکتر گرفته شده است.
آیا وزارت ارشاد تاکید کرده است که شغل کاراکتر تغییر کند یا خود عوامل فیلم این تغییر را انجام دادهاند؟
ارشاد فقط گفت که این فرد روحانی نباشد. دلیل ارشاد هم برای اینکه میگفت روحانی نباشد دلیل درستی بود اما دقیقا همان دلایلی که ارشاد به خاطر آن شغل کاراکتر را تغییر داده بود در فضای ساخت فیلم اعمال نشده است. میخواهم بگویم به عنوان نگارنده فیلمنامه، وقتی ارشاد از من میخواهد که فیلمنامه را با قوانینی بنویسم، گوش میکنم و به همان شکل مقبول مینویسم اما وقتی فیلم ساخته میشود و به تماشای آن مینشینیم، متوجه میشویم اصلا به تلاش فیلمنامهنویس که با تمام خط قرمزها خواسته است نگارشی داشته باشد که با کیفیت باشد، توجه نشده است، ناراحت کن
ویدیو مرتبط :
آنونس فیلم «من سالوادور نیستم»