وقتی افخمی باور دارد که از هر ۵ ایرانی، یک نفر تماشاگر هفت شده!


حدود دو ماه از شروع پخش دور سوم برنامه ی «هفت» می گذرد که طی دو مطلب قبلی، ۴ قسمت ابتدایی این برنامه نقد شده است، اما طی دو هفته ی اخیر، بهروز افخمی در مصاحبه هایی که با برخی خبرگزاری ها داشته، برخی نکاتی را مطرح کرده که طرح آن ها خیلی مفید به نظر نمی رسند. مهم ترین آن ها ارائه ی آمار غیرقابل باوری است که نه تنها برای هیچ یک از منتقدین قابل باور نبود، بلکه برای برنامه سازان سیما نیز خیلی عجیب به نظر رسید.این که بهروز افخمی چطور و از کجا به چنین آماری رسیده، محل سوال است ولی آن طور که وی اعلام کرده، گویا این عدد و رقم ها توسط سازمان به وی اعلام شده است. البته پیش تر نیز مسبوق به سابقه بوده که آمارهای غیر قابل باور توسط مرکز پژوهش و سنجش افکار صدا و سیما اعلام شود؛ برای مثال در فروردین امسال، پس از اتمام تعطیلات نوروز، همین مرکز اعلام کرد که مجموعه ی «فوق سری» مهدی فخیم زاده از «کلاه قرمزی»‌ و «در حاشیه» مهران مدیری،‌ رضایت مخاطبین و تعداد بیننده ی بیشتری را جذب کرده است! این آمار توسط بسیاری از منتقدین در رسانه های مختلف، با نگاه های فرهنگی و سیاسی متضاد، هم زمان مورد نقد جدی قرار گرفت تا آن جا که برخی طنزنویسان نیز آن را سوژه ی طنز قرار دادند. هیچ کس باور نکرد که «فوق سری»‌ از «کلاه قرمزی» و «در حاشیه» پر مخاطب تر بوده است. حتی بسیاری از منتقدان قبول نکردند که نه تنها رتبه ی اول پرمخاطب ترین بلکه رتبه ی دوم به «فوق سری» تعلق داشته باشد.پس صرف این که درصد یا تعدادی از مخاطبین توسط سازمان یا خود برنامه ساز اعلام شود، دال بر این نیست که آن آمار الزاما صحیح بوده و باید توسط منتقدان، مخاطبین و افکار عمومی منطقی به نظر برسد. مخصوصا با لحاظ کردن آمار کاملا اشتباه و نامعقولی که در بند پیش، به آن اشاره شد، مشخص می شود که مسبوق به سابقه بوده که آماری کاملا غلط و غیر علمی توسط سازمان اعلام شود.پرسش و پاسخ مربوطه در خبرگزاری فارس به شرح زیر است:فارس: آماری از مخاطبین«هفت» و ریزش آنها دارید؟افخمی: همین سه برنامه؟ به ما 15 میلیون نفر را گفته‌اند، در مورد برنامه آقای گبرلو هم گفته‌اند به یک میلیون نفر رسیده بود. یک میلیون نفر برای تلویزیون فاجعه است. فارس: این توقف تاثیر منفی نداشته است؟افخمی: احتمالا تاثیر مثبت داشته است، بالاخره مردم به جمعه‌ها عادت کرده بودند و اگر خود آقای گبرلو هم بعد از سه ماه شروع می‌کرد، در شروع مجدد بیشتر از یک میلیون مخاطب داشت.فارس: این آمار را از چه طریقی دارید؟افخمی:‌ از روی پیامک‌ها و مقدار مراجعه به سایت هفت ارزیابی می‌شود و تخمین می‌زنند.مصاحبه ی افخمی پس از پخش قسمت چهارم انجام شده بود اما آماری که او ارائه داد مربوط به سه قسمت مقدماتی هفت جدید است. با آماری که افخمی از برنامه اش اعلام کرده، گویی تصورش این است که برنامه ی «هفت» از حیث تعداد مخاطبین با برنامه ی «نود» در حال رقابت است! استدلال های عجیبی مانند این که تعطیلی چند ماهه ی برنامه (تعطیلی بین اتمام دور دوم و شروع دور سوم) به رشد مخاطب کمک کرده هم مشخص نیست از چه منطق رشد و ریزش مخاطب در مدیریت رسانه پیروی می کند.۱۵ میلیون مخاطب یعنی تقریبا از هر ۵ ایرانی، یک نفر برنامه ی هفت را می بیند! یعنی با اغماض این طور می توان گفت که اگر هر کدام از ما در جمعی حدود ۵ نفره باشیم، به طور میانگین یک نفر هفت را می بیند! نگارنده این پرسش را نه تنها از جمع های عموم بلکه از جمع های رسانه ای و دانشجویی - که طبیعتا بیش از دیگران پیگیر «هفت» و سینما هستند - پرسیده و به نتایجی خیلی دور از آمار ارائه شده دست یافته است. سوال این جاست که مگر از افخمی توقع می رفته که طی یک ماه، مخاطبین را از یک میلیون به ۱۵ میلیون برساند؟! مضاف بر این که به نظر بهروز افخمی که با ذائقه ی مخاطب آشناست، آیا واقعا هفت سابق که زنده پخش می شده، یک میلیون مخاطب داشته و هفت فعلی که تولیدی است، ۱۵ برابر آن مخاطب جذب کرده است؟ خود افخمی این آمار را باور می کند؟در قسمت پنجم هفت، دوربین هفت به میان اهالی سینما رفت و خبرنگار هفت درباره ی هفت افخمی پرسید. جالب این جا بود که با توجه به پاسخ های بازیگران و فیلم سازان همان گزارش «هفت»، گویا حتی سینماگران - که هفت را برنامه ی صنفی خود می دانند - هم با نسبت ۵ به ۱ هفت را نمی بینند، با این حساب چطور توقع می رود که این آمار برای عموم مردم که دغدغه های سینمایی شان قطعا از سینماگران کم تر است، صدق کند؟! به هر ترتیب هفت «سوم»، با روند رو به رشدی که دارد، به نظر نمی رسد نیازی به حاشیه سازی هایی از این دست و ارائه ی آمارهای غیر قابل باور داشته باشد. اگر بهروز افخمی گمان کرده که حاشیه سازی و جنجال آفرینی همیشه الزاما به افزایش مخاطبین کمک می کند، بد نیست این نکته را هم لحاظ کند که جنجال مثل یک شمشیر دو لب، یک جا ممکن است جاذبه آفرین باشد و اگر از حدی بگذرد، اصل و متن برنامه را می تواند به حاشیه ببرد و آفت «هفت» شود.درباره ی قسمت پنجم هفت:حواشی ای که حول حضور علی معلم در هفت و نقد سخنان همایون اسعدیان توسط معلم و افخمی رخ داد،‌ فقط با حضور اسعدیان و صحبت رو در رو قابل نقد است و نویسنده به قضاوت قطعی در مورد حقانیت نظر اسعدیان یا افخمی و معلم نرسیده است، اما آن چه بدیهی است، ادبیات و لحن افخمی نسبت به اسعدیان، در خور شان کارگردان فیلم «طلا و مس» نیست. اگر کارگردانی تنها فیلمش «طلا و مس» بوده باشد، می طلبد که افخمی او را این گونه تحقیرآمیز خطاب نکند. اگر افخمی داعیه دار احیاء ارزش ها در برنامه ی هفت است، این رفتار اصلا اخلاقی و قدردانی از ارزش ها محسوب نمی شود که افخمی به کارگردان «طلا و مس»ی که مورد تقدیر رهبر انقلاب هم قرار گرفت، بگوید «اگر سخنگو نبود ما او را در حدی نمی‌دانستیم که او را دعوت کنیم.»یک پیشنهاد برای هفت سوم:از مطالباتی که هم زمان هم مورد درخواست اهالی سینماست، هم منتقدین و هم مخاطبین،‌ زنده بودن لا اقل بخشی از برنامه ی «هفت» است. به نظر چه از حیث فنی و چه از نظر موافقت مسئولان سازمان و شبکه ی ۳، بسیار مفید و موثر به نظر می رسد که لا اقل ۳۰ تا ۴۵ دقیقه از هفت، به طور زنده پخش شود. وجود بخشی که در آن گفت و گوها و مناظرات به طور زنده پخش شوند، بسیار لازم است؛‌ برای مثال در قسمت قبل، گفت و گوی افخمی و معلم، اگر زنده می بود و اسعدیان احساس می کرد به او ظلم شده، می توانست به راحتی روی خط هفت بیاید و نکاتش را مطرح کند که به حق هم نزدیک تر بود و از نظر حرفه ای نیز قواعد متعارف، بهتر رعایت می شد.


ویدیو مرتبط :
دعوای تماشاگر با داور(چند نفر به یك نفر)