100 فیلم سینمایی مورد انتظار سال 2016؛ قسمت اول


100 فیلم سینمایی مورد انتظار سال 2016؛ قسمت اولبرترین ها/ سال ۲۰۱۶ هم به مانند سال‌های پیش، با شمار زیادی از فیلم‌های رنگارنگ چه درام، چه علمی‌-تخیلی و چه ابرقهرمانی‌های مطرح به سراغ ما آمده است. اگر می‌خواهید بدانید باید منتظر چه فیلم‌هایی در سال جاری میلادی باشید.

اگرچه ممکن است هنوز برخی از فیلم‌های مهم سال پیش را ندیده‌ باشید، اما دنیا به خاطر من و شما نمی‌ایستد و همین الان که درحال خواندن این مطلب هستید و برای رسیدن نسخه‌ی با کیفیت «هشت نفرت‌انگیز» تارانتینو لحظه‌شماری می‌کنید، سینما‌دوستان سرتاسر جهان دارند زمان اکران فیلم‌های مهم و موردانتظارِ سال ۲۰۱۶ را در تقویم‌هایشان علامت می‌زنند! اما نگران نباشید.

بعد از جمع‌بندی بهترین فیلم‌ها و استودیوهای ۲۰۱۵، در این مجموعه مطالب فهرست ۱۰۰تایی موردانتظارترین فیلم‌های سال پیش‌رو را از سایت معتبر «ایندی‌وایر» برایتان آماده کرده‌ایم تا به این ترتیب به چشم‌اندازی بهتر از چیزهایی که می‌توانیم در سال ۲۰۱۶ از سینمای دنیا انتظار داشته باشیم، برسیم؛ از بلاک‌باسترهای پُرسروصدا گرفته تا فیلم‌های مستقل کارگردانانِ سرشناس که اکثر اوقات نامشان در میان اخبار وسیع هالیوود گم می‌شود. پس، بیشتر از این معطل چه هستید؟ بزن بریم:

۱۰۰- خانه‌ی دوشیزه پرگرین برای بچه‌های عجیب (تیم برتون)
تیم برتون در فیلم قبلی‌اش، «چشم‌های درشت» که ۲۰۱۴ روی پرده رفت، سعی کرد کمی از محدوده‌ی آرامشش فاصله بگیرد و فیلمی کمتر عجیب و غریب بسازد. اما خب، اگرچه برخی منتقدان با بستن چشمانشان روی اسم سازنده‌اش، آن را دوست داشتند، اما بسیاری هم اصلا از فاصله‌گیری برتون از دنیا‌های سیاه و افسرده‌کننده‌ی لذت‌بخش‌اش خوش‌شان نیامد.

این درحالی بود که «چشم‌های درشت» کلا تبدیل به بازگشت این کارگردان نشد و در فصل جوایز هم حضور پُررنگی نداشت. اما ظاهرا فیلم جدید برتون تمام مواد اولیه‌ی لازم برای بازگشت طوفانی این کارگردان صاحب‌سبک را دارد.

داستان خارق‌العاده‌ی فیلم درباره‌ی پسر نوجوانی است که مکان جادویی ناشناخته‌ای را پیدا می‌کند که «مدرسه‌ی دوشیزه‌ی پرگرین برای بچه‌های عجیب» نام دارد و در آنجا دوست‌های جدیدی با قدرت‌های فرابشری پیدا می‌کند. اما آنها دشمنانِ خطرناکی هم دارند. این داستان فانتزی که راسته‌ی کار برتون است براساس کتابی پرفروش نوشته‌ی رانسوم ریگز است.

کافی است تا تریلر فیلم را ببیند تا هم موهای تن‌تان سیخ شود و هم به این فکر کنید که اگر برتون سراغ فیلم‌های ابرقهرمانی می‌رفت، چه می‌ساخت؟ از بازیگران مهم فیلم می‌توان به اِوا گرین در نقش دوشیزه پرگرین، آسا باترفیلد («هیوگو»)، ترنس استامپ و میلو پارکر («آقای هلمز») اشاره کرد. اگرچه برتون سال‌ها است ما را ناامید می‌کند، اما اگر فرصتی برای بازگشت او باشد، همین فیلم است.

۹۹- روز استقلال: بازخیز (رولند امریچ)
بیست سال بعد از دوام آوردن از زیر حمله‌ی سنگین بیگانه‌ها، بشریت درحال بازسازی است و با استفاده از تکنولوژی فضایی‌ها، خودش را بهبود بخشیده. اما دشمن قدیمی درحال بازگشت است و اکنون تهدید بسیار بزرگ‌تری محسوب می‌شود.

تهیه‌کنندگان دنباله‌ی «روز استقلال» امید دارند تا با «بازخیز» در دسته دنباله‌های نوستالژیک این روزها مثل «دنیای ژوراسیک» و «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» قرار بگیرند و یک لقمه نان از موجِ تازه‌ای که راه افتاده در بیاورند.

بنابراین، مثل آنها برخی از بازیگران اصلی‌ فیلم اول که شامل جف گلدبلومِ دانشمند و بیل پولمن (رییس جمهور سابق امریکا) می‌شوند را بازگردانده‌اند. هرچند ظاهرا فاکس نتوانسته حقوق درخواستی ویل اسمیت را جور کند و از همین رو خبری از او نیست.

در همین حین، نسل جدیدی از کاراکترها هم برای به دوش کشیدن دنباله‌های آینده‌ی مجموعه معرفی می‌شوند. برخلاف «دنیای ژوراسیک» و «نیرو برمی‌خیزد»، رولند امریچ برای کارگردانی این قسمت هم بازگشته است که استاد خلق خرابی‌های بزرگ است. آیا «بازخیز» می‌تواند لذت غافلگیرکننده‌ی فیلم اول را تکرار کند؟

۹۸- وارکرفت (دانکن جونز)
داستان این اقتباس حول و حوشِ پادشاهی آزرات است که درحال آماده شدن برای مبارزه با اُرک‌هایی هستند که سرزمین خودشان را برای تصاحبِ محل زندگی آرامِ انسان‌ها ترک کرده‌اند.

اُرک‌ها از چیزی فراری‌اند؟ در این میان، دو جنگجوی انسان و اُرک امیدوارند تا با یکدیگر به صلح برسند و از درگیری دوری کنند. بگذارید صادق باشیم: تریلرهایی که از فیلم دانکن جونز دیده‌ایم، مثل نسخه‌ی شلخته‌تری از «هابیت‌»های جکسون به نظر می‌رسد.

با توجه به تریلر‌ها، فیلم می‌تواند به یک گندکاریِ احمقانه‌ی پُر از جلوه‌های بصری کارتونی تبدیل شود. اما خیلی‌ها باور دارند «وارکرفت» ممکن است همان اتفاق موردانتظار در حوزه‌ی اقتباس‌های بازی‌های ویدیویی باشد.

تازه، ایده‌ی جالب داستان این است که ماجرا از دیدگاه دو طرف درگیری روایت می‌شود؛ درست مثل فیلم‌های اخیر «سیاره‌ی میمون‌ها». نباید فراموش کنیم که تریلرهای «سیاره‌ی میمون‌ها» هم چندان امیدوارکننده به نظر نمی‌رسیدند، تا اینکه فیلم‌ها عرضه شدند و شاهد دوتا از بهترین بلاک‌باسترهای مُدرن بودیم.

دانکن جونز هم کسی است که علمی‌-تخیلی‌های خیره‌کننده‌ای مثل «ماه» و «سورس کُد» را در کارنامه‌اش دارد. بله، فیلم به‌شدت سی‌جی‌آی‌محور به نظر می‌رسد، اما بگذارید قبل از دیدنش، اعصاب خودمان را خراب نکنیم!

۹۷- اسنودن (اُلیور استون)
چند سالی است که داستان مهندسِ سازمان‌های CIA و NSA که مدارک سری دولتی را در مطبوعات فاش کرد و بعد مجبور شد به روسیه پناهنده شود، بحث روز اخبار سیاسی است. تمامی این بحث و جدل‌ها هم به خاطر این است که برخی اسنودن را قهرمان و برخی خائن می‌دانند. مخصوصا بعد از مستند «شهروندچهار» که برنده‌ی اسکار هم شد.

«اسنودن» که روایت زندگی این مرد است، در واقع به خاطر این مستند بود که اکرانش عقب افتاد. اگرچه این تصمیم عاقلانه‌ای به نظر می‌رسد، اما از سویی دیگر، ما هم لنگ در هوا مانده‌ایم که بالاخره نگاهِ پیچیده‌ی استون به این موضوع داغ به چه نتیجه‌ای رسیده است.

استون اگرچه به خاطر فیلم‌های سیاسی‌اش معروف است اما تقریبا دو دهه می‌شود که چیز جالبی نساخته است. اما شاید «اسنودن» دوباره او را سرزبان‌ها بیاندازد. راستی، این فیلم فرصت خوبی برای جوزف گوردون-لویت است تا واقعا توانایی‌هاش را به رخ بکشد. ناگفته نماند یکی از عجایب فیلم حضور نیکولاس کیج در گروه بازیگرانش است!

۹۶- یک پادشاهی متحد (آما آسانته)
فیلم زندگی‌نامه‌ای «یک پادشاهی متحد» داستان زندگی شاهزاده‌ی بوتسوانا، سرتسه خاما و زن بریتانیایی سفیدپوستش، روث ویلیامز است که ازدواج بین نژادی آنها در دهه‌ی ۱۹۴۰ باعث بحث و اعتراض‌های بسیاری شد. به‌طوری که از دولت آپارتاید وقتِ آفریقای جنوبی تا سران قبایل خشمگین شدند. اما در نهایت، سرتسه به عنوان اولین رییس‌جمهور کشورش انتخاب شد.

فیلم قبلی آما آسانته، «بــل» (Belle)، یک موفقیتِ جمع‌و‌جور عالی بود که به اندازه‌ای که لیاقتش را داشت دیده نشد. یک درام تاریخی زیبا از لحاظ طراحی صحنه و لباس و بازیگران که به چیزی فراتر از موضوعات همیشگی فیلم‌های این ژانر اهمیت می‌داد. حالا دو سال گذشته و آما آسانته با وجود فیلنامه‌ای که براساس یک داستان شگفت‌انگیز واقعی نگاشته شده، برای ساخت داستانی بازگشته که راسته‌ی کار خودش است.

زندگی سرتسه خاما و روث ویلیامز، داستانی جلوتر از زمان خودشان است که پیچش خوبی نسبت به دیگر داستان‌های سیاه‌پوست مدار ظلم‌ ستیز دارد. اما نکته‌ای که باعث می‌شود هم برای فیلم امیدوار باشیم و هم به دیدن‌شدنش اطمینان پیدا کنیم، حضور دیوید اویلوو (که با «سلما» سرزبا‌ن‌ها افتاد) و رزاموند پایک (بعد از نامزدی‌اش با «دختر گم‌شده») در نقش‌های اصلی است. «یک پادشاهی متحد» با ترکیب رومانس و مسائل سیاسی، می‌تواند به صدر اخبار فصل جوایز تبدیل شود. به‌طوری که «بل» نتوانست.

۹۵- جرایم حقیقی (الکساندروس آوراناس)
جیم کری یکی دیگر از نام‌های سرشناش این فهرست است که مدت‌ها خبری از آنها نیست و می‌تواند با فیلم جدیدی دوباره برخیزد. «جرایم حقیقی» دنبال‌کننده‌ی کاراگاه پلیسی است که سعی در حل یک پرونده‌ی قتل دارد که شباهت و رابطه‌های نزدیکی با کتابی از یک رمان‌نویس و متفکر دارد.

اولین چیزی که نظرمان را جلب می‌کند قرار گرفتن نام «جیم کری» با عبارت «قتل» بر سر یک تقاطع است. اگرچه همین موضوع ما را یاد فیلم بسیار ضعیف «شماره‌ی ۲۳» که در آن کری سراغ کاراگاه‌بازی رفته بود، می‌اندازد. اما «جرایم حقیقی» چیزهایی دارد که نشان می‌دهد شاید آن فاجعه تکرار نشود.

اول از همه فیلم براساس مقاله‌ای از نیویورکر است. نویسنده‌ی فیلم «آخرین پادشاه اسکاتلند» آن را اقتباس کرده و روزگاری قرار بود «جرایم حقیقی» به‌دست رومن پولانسکی ساخته شود. آلکساندروس آوراناس یکی از کارگردانان مهم موج نوی یونان است که با فیلم «خانم خشونت»‌اش شروع بزرگی داشت. جیم کری اگرچه انتخاب عجیبی به نظر می‌رسد، اما این فیلم می‌تواند تبدیل به بازگشت پرقدرت او شود؛ مثل همان اتفاقی که برای متیو مک‌کانهی افتاد.

۹۴-زولندر ۲ (بن ستیلر)
در سراسر دنیا سلبریتی‌ها درحال کشته شدن هستند. در این هنگام است که دِرک زولندر بازنشستگی را فراموش می‌کند و با دوست قدیمی‌اش، هنسل همراه می‌شود تا این پرونده را حل کند.

قسمت اول «زولندر» که فقط چند روز بعد از حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر اکران شد، موفقیت مالی عجیبی کسب نکرد. اما منتقدان آن را کمدی هجوآمیز جذابی بر صنعت مُد و فشن خواندند که می‌تواند خنده‌های عمیقی از بینندگان بگیرد. همین باعث شد تا فیلم به یکی از پربیننده‌ترین آثار شبکه‌ی نمایش خانگی و شبکه‌های کابلی تبدیل شود. اکنون بعد از ۱۴ سال، سروکله‌ی دنباله‌ی آن پیدا شده است.

طبق معمول هیچکدام از اینها باعث نمی‌شود تا «زولندر۲» بتواند جذابیت قسمت اول را تکرار کند. اما به نظر می‌رسد بن ستیلر با جذب اوون ویلسون، کریستین تیلور و ویل فرل قصد دارد مواد اصلی را به این قسمت بازگرداند و یک آش شله‌قلم‌کار از ترکیب آنها با پنلوپه کروز، بک بنت، کیم کارداشیان (!) و کین وستِ خواننده و البته بندیکت کامبربچ تحویل‌مان دهد.

۹۳-تجاوز علیه ما (آدام اسمیت)
مایکل فاسبندر در چند سال اخیر به سرعت درحال پیشرفت است و به خاطر این است که او پروژه‌هایش را با دقت و علاقه‌ی شخصی‌اش انتخاب می‌کند. اگرچه فاسبندر این روزها در فیلم‌های پرخرج و جریان‌اصلی حضور پررنگی دارد، اما او همیشه سعی کرده تا هنرش را در اختیار داستان‌های مستقل‌ و بین‌المللی هم قرار دهد. بنابراین بعد از «فرانک» و «غرب آهسته»، ما او را در «تجاوز علیه ما» خواهیم دید.

فیلم داستان سه نسل از یک خانواده‌ی ایرلندی سرکش است. فاسبندر در نقش چاد کالتر، قانون‌شکنی است که می‌خواهد خلافکاری را کنار بگذارد. اما وقتی پای قانون به خانه باز می‌شود، اعضای خانواده با هم درگیر می‌شوند.

از دیگر ویژگی‌های فیلم باید به موسیقی متن ارژینالش اشاره کرد که توسط گروه The Chemical Brothers ساخته شده است. فیلم در مرحله‌ی پس‌ از تولید به سر می‌برد و به احتمال زیاد به زودی آن را خواهیم دید.

۹۲-همسرِ مسئول باغ‌وحش (نیکی کارو)
این فیلم با حضور جسیکا چیستین در نقش کاراکتر عنوان، داستان واقعی آنتونینا و جان زبینسکی است که در جریان جنگ جهانی دوم و اشغال لهستان توسط نازی‌ها مسئول باغ‌وحش ورشو بودند و یهودی‌های فراری را در قفس‌ حیوانات مخفی می‌کردند.

انتخاب‌های جسیکا چیستین یکی از یکی قوی‌تر بوده است. از بمب‌های باکس آفیسی مثل «مریخی» و «بین‌ستاره‌ای» گرفته تا فیلم‌های جمع‌وجورتری مثل «کریمسون پیک» و «خشونت‌بارترین سال». اما الان نزدیک به چهار سال از زمانی که چیستین نامزد اسکار شد می‌گذرد.

او امسال دو فیلم برای نمایش دارد. اولی اسپین‌آفی فانتزی از داستان سفیدبرفی و دیگری «همسر مسئول باغ‌وحش» است که احتمال درخشش‌اش در دومی طبیعتا بیشتر است. فیلم اقتباس نیکی کارو از روی کتابی واقعی نوشته‌ی دیان اَکرمن است و ظاهرا تمام ویژگی‌های اولیه‌‌ی لازم برای بردن دل منتقدان و داوران مراسم‌های مختلف را دارد.

۹۱-موآنا (ران کلمنتس و جان ماسکر)
دختر جوانی که مهارت‌های بالایی در مسیریابی و سفر دارد قصد دارد جزیره‌ی اسرارآمیزی را پیدا کرده و خانواده‌اش را با کمک یک نیمه‌خدا نجات دهد. این خلاصه‌ی داستان انیمیشن جدید دیزنی است که قرار است پرنسس متفاوت و تازه‌ای را به کلکسیون پرنسس‌های این کمپانی اضافه کند و دیزنی بدجوری روی آن حساب باز کرده است. چون آنها بعد از انفجار دیوانه‌وار موفقیتِ «یخ‌زده» در گیشه‌های سرتاسر دنیا، می‌دانند سرمایه‌گذاری دوباره‌ روی این چنین داستان‌ها می‌تواند چه سودی برایشان داشته باشد.

دیزنی دو انیمیشن برای ۲۰۱۶ دارد که اولی، «زوتوپیا» جالب و بامزه به نظر می‌رسد، اما تمام نگاه‌ها به سمت ماجراجویی موآنا جمع شده است؛ فیلمی که در سرزمین‌های جنوب اقیانوسیه جریان دارد و روایتگر اسطوره‌های مجموعه جزایرِ پُلی‌نزی است.

کلمنتس و ماسکر به عنوان کارگردانان فیلم، کسانی هستند که به خاطر ساختن کلاسیک‌هایی مثل «پری دریایی کوچولو» و «علاءالدین» نقش بزرگی در موفقیت دیزنی در دهه‌های ۸۰ و ۹۰ بازی کردند. این درحالی است که «موآنا» اولین انیمیشن کاملا کامپیوتری آنها محسوب می‌شود. تازه، به نظر می‌رسد «موآنا» برای کسانی مثل من که «یخ‌زده» را زیاد دوست نداشتند، فیلمی باشد که ارزش انتظار کشیدن را دارد.

۹۰-سالی (کلینت ایستوود)
کلینت ایستوود تاکنون پروژ‌ه‌های که برای کارگردانی انتخاب کرده همگام با انتظارات طرفدارانش بوده است. «سالی» اما انتخاب غیرمعمولی برای این کارگردان محسوب می‌شود.

«تک‌تیرانداز امریکایی»، آخرین فیلم او اگرچه از لحاظ فروش به بهترین فیلمش تبدیل شد، اما یکی از ضعیف‌ترین کارهای او را ثبت کرد. «سالی» داستان واقعی خلبانی امریکایی به اسم چسلی سالنبرگر است که موفق شد یک هواپیمای درحال سقوطِ پُر از مسافر را روی رودخانه‌ی هادسونِ منهتن بنشاند و تبدیل به قهرمان ملی شود.

از آنجایی که رابرت زمه‌کیس با «پرواز» پکیچ کامل و بی‌نقصی از قهرمان‌بازی‌های خلبانی و عواقب پشت سرش ارائه کرده، باید دید ایستوود با این متریال چه کار می‌کند. شاید همکاری تام هنکس و ایستوود برای اولین‌بار، مهم‌ترین عنصر این درام باشد.

۸۹-زاما (لوکرشیا مارتل)
آثار قبلی این کارگردان زنِ آرژانتینی مثل «دختر مقدس» و «زن بی‌سر»، او را به عنوان فیلمساز مهمی که استعداد و چشم‌انداز خاصی در مسائل سیاسی دارد، ثابت کردند و ظاهرا فیلم جدید او قدم بلندِ رو به جلوی برای او حساب می‌شود. اگرچه از زمان اکران «زن بی‌سر» در سال ۲۰۰۸ از او فیلمی ندیده بودیم، اما خوشبختانه او قرار است بعد از هشت سال در قالب «زاما» برگردد.

فیلم درباره‌ی زندگی توام با تنهایی یک مامور دولتی طمع‌کار و بدگمانِ اسپانیایی حاضر در پاراگوئه در دهه‌ی ۱۷۹۰ به اسم دون دیگو زاما است. فیلم اقتباسی از کتابی نوشته‌ی آنتونیو دی بندتو است و به نظر می‌رسد مارتل به همراه پدرو آمودوار به عنوان یکی از تهیه‌کنندگان قرار است بزرگ‌ترین فیلمش چه در چشم‌انداز و چه در اندازه را بسازد.

خود مارتل درباره‌ی فیلم می‌گوید: « "زاما” با شوخ‌طبعی‌اش ما را به مردی از گذشته نزدیک‌تر می‌کند. در زمانی که امریکا کاملا ناشناخته بود. کسی که به‌طرز عجیبی در زندگی‌اش همان درگیری‌هایی را دارد که ما در دنیای مدرن با آنها دست به گریبانیم».

۸۸-ملکه‌ی کت‌وی (میرا نیِـر)
لوپیتا نیونگو، بازیگر محوری «ملکه‌ی کت‌وی» بعد از اینکه با بازی در «۱۲ سال بردگی» کشف شد، به سرعت سوار قطار بلاک‌باسترها شد و سر از «جنگ ستارگان: نیرو برمی‌خیزد» درآورد. اما برای کسانی که دوست دارند نقش مهم‌تری از او ببینند، «ملکه‌ی کت‌وی» اینجا است. فیلم داستان واقعی دختر اوگاندایی جوانی به اسم پیونا موتسی است.

او با اینکه از مدرسه اخراج شده، به شطرنج ادامه می‌دهد و قهرمان می‌شود. ظاهرا دیزنی تمرکز زیادی روی تنوع‌بخشی به فیلم‌هایش در سال‌های پیش‌رو کرده است. چون علاوه‌بر انیمیشن «موآنا»، دوتا از بازیگران «نیرو برمی‌خیزد» سیاه‌پوست بودند و پلنگ‌سیاه هم که به زودی به جمع ابرقهرمانان مارول خواهد پیوست.

خلاصه، «ملکه‌ی کت‌وی» که با همکاری شبکه‌ی ورزشی ESPN تهیه شده، به نظر می‌رسد قرار است یکی از آن داستان‌های زندگی‌نامه‌ای/ورزشی معمول باشد. اما از سویی دیگر، فیلم‌هایی هم هستند که فراتر از کلیشه‌های ژانر می‌روند و امیدواریم «ملکه‌ی کت‌وی» جزو آنها باشد و البته با وجود لوپیتا نیونگو و دیوید اولیوو، فیلم از نظر بازیگران عالی بارش را بسته است!

۸۷-آواز بخوان (گرت جنینگز)
گرت جنینگز را بیشتر با موزیک ویدیوهایی که اواخر دهه‌ی ۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ ساخته می‌شناسند، اما دو فیلمی (The Hitchhiker’s Guide To The Galaxy و دنباله‌اش) که کارگردانی کرده اگرچه مشکل‌دار اما خبر از آینده‌ی بزرگی برای او می‌دادند.

با اینکه هشت سال تا بازگشت او با فیلم سومش طول کشید، اما او قرار است با بزرگ‌ترین کارش که انیمیشنی از استودیوی ایلومینیشن است، بازگردد؛ کسانی که بعد از موفقیت غیرمنتظره‌ی میلیاردی «مینیون‌ها» روی ابرها سیر می‌کنند.

داستان درباره‌ی یک خرس کوآلا است که برای نجات سالن تئاتر درحال ورشکستی‌اش، یک مسابقه‌ی آوازخوانی برپا می‌کند و از یک گوسفند سیاه که دوستش نیز است، دعوت به همکاری می‌کند.

شاید سوژه‌ی فیلم چندان دست‌اول به نظر نرسد، اما جنینگز در پرورش ایده‌ها استعداد دارد و در این کار با گروه بازیگران خوش‌رنگ‌و‌لعابی مثل متیو مک‌کانهی، اسکارت جوهانسون، ریس ویترسپون، توری کِلی و تارون اجرتون همراه شده است تا کاری کند حواس‌مان به زمان اکران فیلم در ۲۱ دسامبر ۲۰۱۶ باشد.

Whiskey Tango Foxtrot–۸۶ (گلن فیکارا و جان ریکوآ)
کیم بارکر ژورنالیستی است که برای پوشش اخبار جنگ به افغانستان فرستاده می‌شود و او آنجا از دوستی به عشق می‌رسد. اگرچه «نیرو برمی‌خیزد» تمام باکس آفیس و فیلم‌های دیگر را تحت شعاع خودش قرار داده بود، اما «خواهران» یکی از کمدی‌های کوچکِ تعطیلات کریسمس امسال بود که بالاخره ثابت کرد تینا فِی می‌تواند در حد یک ستاره بدرخشد.

او حالا این شانس را دارد تا در این فیلم که از روی کتاب خاطرات واقعی کیم بارکر اقتباس شده، خودی نشان دهد. فیلم ماه مارچ روی پرده می‌رود و تریلرش هم خبر از فیلم سرگرم‌کننده‌ای می‌دهد و هیجان‌زده‌ایم تا ببینیم نتیجه‌ی هم‌بازی‌شدن تینا فی با مارتین فریمن و مارگات رابی چگونه خواهد بود.

۸۵-دیوار بزرگ (ژانگ ییمو)
«دیوار بزرگ» مدت‌هاست که فیلم‌دوستان را کنجکاو کرده است. اما به نظر می‌رسد بالاخره اولین فیلم انگلیسی‌زبانِ ژانگ ییمو ۲۳ نوامبر امسال عرضه خواهد شد. اگر دنباله‌روی اخبار باکس آفیس باشید، حتما خبر دارید که این چند سال تمرکز خاصی روی بازار چین شده‌ است و با «دیوار بزرگ» این مسئله به اوج خودش می‌رسد. چرا؟ چون فیلم در چین و توسط یک کارگردان چینی فیلمبرداری شده، اما یک ستاره‌ی امریکایی به اسم مت دیمون در نقش اصلی آن بازی می‌کند.

فیلم از سال ۲۰۱۲ در برزخ تولید به سر می‌برد و بالاخره با تغییر بازیگران و کارگردان به سروشکل هیجان‌انگیزی برگشت. داستان درباره‌ی دو سرباز بریتانیایی است که به چین قرن پانزدهم سفر می‌کنند و متوجه می‌شوند دیوار عظیمی برای جلوگیری از حمله‌ی نیروهای فراطبیعی درحال ساخته شدن است.

آیا وایت واکر‌ها هم به چین هجوم آورده‌اند؟ خدا می‌داند! در کنار دیمون، می‌توان به ویلیام دفو و پدرو پاسکال هم به عنوان دیگر بازیگران سرشناس فیلم اشاره کرد. «دیوار بزرگ» این فرصت را دارد تا تبدیل به یکی از بلاک‌باسترهای خاموش ۲۰۱۶ شود.

۸۴-هنرمند بدن (بنوآ ژکو)
فیلم اقتباسی از رمانِ دان دی‌لیلو است که از آن به عنوان یک داستان نیمه‌ارواحی یاد می‌شود. لورن هارتک، هنرمند پرفورمنسی است که بعد از مرگ شوهرش وارد حالت غم‌زده و انزوای شدیدی می‌شود.

از رمان «هنرمند بدن» به عنوان داستانی با متن‌های پیچیده‌ی توصیفی و لحن تقریبا کمیک و بی‌احساس دیالوگ‌هایش یاد می‌شود و همین کتاب را به سختی به منبع خوبی برای اقتباس سینمایی تبدیل کرده است. اگرچه اقتباس از روی کارهای دان دی‌لیلو تنها دلیل کافی برای هیجان‌زده شدن برای این فیلم است.

اما بنوآ جکوئت فیلمساز بگیر/نگیرداری است و اطمینان زیادی به او نداریم، از سویی دیگر، دو فیلم آخرش «خداحافظ، ملکه‌ی من» و «خاطرات یک خدمتکار» کارهای تاریخی بودند و با حال‌و‌هوای «هنرمند بدن» هم‌خوانی دارند. فعلا همه‌چیز به جکوئت و این موضوع بستگی دارد که آیا او می‌تواند حالت سورئال و روان‌شناختی فیلم را در بیاورد یا نه.

۸۳-هیولای پول (جودی فاستر)
«هیولای پول» نام برنامه‌ی تلویزیونی اقتصادی محبوبی است که مجری‌اش، لی گیتس، در خرید و فروش در بازار بورس به مردم پیشنهاد می‌دهد و کمک می‌کند.

اما وقتی کایل بادول به خاطر پیشنهاد بد لی تمام پول‌هایش را از دست می‌دهد، به محل ضبط برنامه وارد می‌شود و لی را گروگان می‌گیرد. این کارگردان به همراه کسانی مثل جورج کلونی، جولیا رابرتز و جک اُکانل فریاد می‌زند که همه‌چیز برای یک فیلم فوق‌العاده آماده است.

بعد از نقش عجیبِ جورج کلونی در «درود بر سراز!» برادران کوئن، نقش جدی‌تر و نامحسوس‌تر او در این فیلم پتانسیل بالایی در پدیدار شدن در میان نامزدهای فصل جوایز دارد و جک اُکانل هم این فرصت را دارد تا بعد از فیلم نه‌چندان عمیقِ «شکست‌ناپذیر» (Unbroken)، خودش را ثابت کند و همین که سونی زمان اکران آن را از آپریل به می منتقل کرده، نشان می‌دهد آنها به فیلم ایمان دارند.

۸۲-موسس (جان لی هنکاک)
فیلم داستان موسس رستوران‌های مک‌دونالدز، رِی کراک است. واقعا مایکل کیتون در نقش اصلی این فیلم لیاقت تمام شخصیت‌های بزرگی که سراغش می‌آیند را دارد. بعد از بازی‌های درخشانش در «بردمن» و «اسپات‌لایت»، کیتون این فرصت را دارد تا با «موسس» بالاخره در سال ۲۰۱۶ موفق شود به مجسمه‌ی طلایی برسد.

چون هم با داستانی زندگی‌نامه‌ای که به مزاق داوران آکادمی خوش می‌آید طرف هستیم و هم او با بازیگران خیلی خوبی مثل لورا دِرن، نیک آفرمن، جان کارول لینچ و پاتریک ویلسون همراه شده و هنکاک هم در مقام کارگردان قبلا با فیلم «نقطه‌ی کور»، ساندرا بولاک را به اسکار رسانده بود.

همچنین از قرار معلوم با داستان زندگی‌نامه‌ای تاریکی در حال‌و‌هوای «شبکه‌ی اجتماعی» طرف هستیم. باید دید آیا هنکاک می‌تواند در حد پتانسیل‌های این داستان ظاهر شود یا نه.

۸۱-دیپ‌واتر هورایزن (پیتر بِرگ)
در ۲۰ آپریل ۲۰۱۰ انفجاری در سکوی نفتی دیپ‌واتر هورایزن سبب نشتِ نفت در خلیج مکزیک شد و این فاجعه‌ی زیست‌محیطی که باعث کشته شدن ۱۱ نفر هم شد، برای ۸۷ روز ادامه داشت. فیلم داستان تلاش بقای‌ کسانی است که بر روی دیپ‌واتر هورایزن کار می‌کردند و جلوی یکی از بزرگ‌ترین فاجعه‌های تاریخ بشر را گرفتند.

پیتر برگ هم اکشن‌های خوش‌ساختی مثل «تنها بازمانده» در کارنامه‌اش دارد و هم فاجعه‌هایی مثل «کشتی جنگی». جدیدترین فیلمش نیز با وجود انرژی بالا و تعداد بالای صحنه‌های انفجاری‌اش، راست کار خود اوست.

اما فقط در صورتی که او بتواند یک اکشن درست‌و‌حسابی تحویل‌مان بدهد. یکی از نویسندگان «دیپ‌واتر هورایزن» کارگردان «همه‌چیز از دست‌ رفته»، جی.سی. چاندور (کسی که قبلا قصد کارگردانی فیلم را داشت) است. اما به نظر نمی‌رسد باید انتظار داستان پخته‌ای را بکشیم، چون «دیپ‌واتر» از اول به عنوان یک فیلم فاجعه‌ای بازاریابی شده. فیلم در ۳۰ سپتامبر امسال اکران می‌شود.


منبع: برترین ها


ویدیو مرتبط :
بازی های مورد انتظار سال 2016