عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)


گالری عکس نوشته های مرگ، سایت نازوب همیشه خواهان شادبودن شما کاربران عزیز است اما حقیقتی است که راه فراری ندارد … روح همه رفتگان پر کشیده به آسمان شاد

روز مرگم اشک را پیدا کنید
روی قلبم عشق را پیدا کنید
روز مرگم خاک را باور کنید
روی قبرم لاله را پرپر کنید
خانه را وقف نیلوفر کنید
پیکرم را غرق در شبنم کنید
روز مرگم دوست را دعوت کنید
بعد مرگم خنده را سر کنید
رفتنم را ای دوستان باور کنید

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس های مرگم

روز مرگم فقط یک چیز بهش میگم  

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

بعد مرگم دیگه مهم نیست چراالان نیستی

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

بعد از مرگم….. جنازه ام رابسوزانید …میخواهم….حسرت سر خاک امدنم به دل خیلی ها بماند..

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

بلافاصله پس از مرگم…
مرا به خاک نسپارید؛
دوستانم عادت دارند که…
دیر بیایند…

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

من به مرگم راضیم اما نمی آید اجل بخت بد بین از اجل هم ناز می باید کشید

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

پس از مرگم
تو ای زیبا نگارم
بیا در جمع خوبان بر مزارم

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

خدایا کی میرسه مرگ من

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

به امید این روز …روز مرگم

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

من فقط مرگ میخوام…

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

هرگاه خبر مرگم را شنیدی

در پی مزاری باش که بر سنگش نوشته :

ساده بودم ، باختم !

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

کاش می دانستم بعد از مرگم اولین اشک از چشمان چه کسی جاری می شود ، و آخرین سیاه پوش که مرا فراموش می سپارد چه کسی خواهد بود تا قبل از مرگم جانم را فدایش کنم.

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

موقع مرگم بهم گفتند آخرین خاستت چیه؟؟ گفتم :یه تیکه یخ بزارید سر قبرم چیکه کنه،…. پرسیدن چرا؟؟ گفتم آخه کسی رو ندارم سر قبرم گریه کنه سلامتیه بی کسا

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

واسه مرگم دست به داعا بشین

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس های متن دار راجب مرگ

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

 
 

عکس نوشته مرگ و مردن

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

تو بیمارم کردی …..و تو باعث مرگم ….  

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته مرگ و مردن

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته مردن

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته مردن

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

زندگی یعنی ارزوی مرگ. مرگ ارزو

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

چنان دل کندم از دنیا که شکلم،شکل تنهایست.ببین مرگ مرا در خویش،که مرگ من تماشایست

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

مرگ حق است

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

بر مزارم گریه کن اشکت مرا جان میدهد….گریه هایت بوی عشق و بوی باران میدهد…..دست بر قبرم بکش تا حس کنی مرگ مرا…….دست هایت درد هایم را تسلا میدهد

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

عکس نوشته و متن های مرگ (باید پذیرفت)

مرگ من روزی فرا خواهد رسید در بهاری روشن از امواج نور در زمستانی غبار آلود و دور یا خزانی خالی از فریاد و شور مرگ من روزی فرا خواهد رسید روزی از این تلخ و شیرین روزها روز پوچی همچو روزان دگر سایه ای ز امروز ها ‚ دیروزها دیدگانم همچو دالانهای تار گونه هایم همچو مرمرهای سرد ناگهان خوابی مرا خواهد ربود من تهی خواهم شد از فریاد درد می خزند آرام روی دفترم دستهایم فارغ از افسون شعر یاد می آرم که در دستان من روزگاری شعله میزد خون شعر خاک میخواند مرا هر دم به خویش می رسند از ره که در خاکم نهند آه شاید عاشقانم نیمه شب گل به روی گور غمناکم نهند بعد من ناگه به یکسو می روند پرده های تیره دنیای من چشمهای ناشناسی می خزند روی کاغذها و دفترهای من در اتاق کوچکم پا می نهد بعد من، با یاد من بیگانه ای در بر آینه می ماند به جای تار مویی نقش دستی شانه ای می رهم از خویش و می مانم ز خویش هر چه بر جا مانده ویران می شود روح من چون بادبان قایقی در افقها دور و پنهان میشود می شتابند از پی هم بی شکیب روزها و هفته ها و ماهها چشم تو در انتظار نامه ای خیره میماند به چشم راهها لیک دیگر پیکر سرد مرا می فشارد خاک دامنگیر خاک بی تو دور از ضربه های قلب تو قلب من می پوسد آنجا زیر خا&#


ویدیو مرتبط :
نوشته شدن متن در افتر افکت