بررسي مصوبه جديد وزارت ارشاد در گفت و گو با کارگردانان سينما


  X  

بررسي مصوبه جديد وزارت ارشاد در گفت و گو با کارگردانان سينما

باني فيلم/ طبق مصوبه جديد وزارت ارشاد، کارگرداناني مي توانند تهيه کنندگي فيلم هاي خودشان را برعهده بگيرند که پيش از اين سه فيلم داراي پروانه ساخت و نمايش کارگرداني کرده باشند. البته اين مصوبه بند هاي ديگري هم در رابطه با تهيه کنندگي داشت که در قسمت اول اين گزارش با تهيه کنندگان درباره آن صحبت کرديم. هر چند که تهيه کنندگان وجود اين قوانين جديد را مفيد و موثر مي دانستند؛ اما کارگردانان نظر ديگري درباره بندي که شامل حال آنها مي شود، داشتند. آنها نه تنها اين مصوبه جديد را موثر و مفيد نمي دانند بلکه معتقد هستند بهتر بود قوانيني در جهت سهل کردن اين اتفاق تصويب مي کردند. چراکه پيش از اين کارگردانان تنها با ساختن دو فيلم مي توانستند تهيه کنندگي فيلم هايشان را برعهده بگيرند. البته در هر شرايطي شوراي پروانه ساخت نقش بسزايي در اين اتفاق دارد.
قوانيني با تفاوت هاي ميلميتري به سينما کمک نمي کند
مهرداد غفارزاده، کارگردان فيلم هاي «گيرنده» و «دريا، ماهي و پرنده» از مصوبه جديد وزارت ارشاد اطلاعي ندارد؛ اما به نکته ديگري در اين باره اشاره مي کند: «اين مصوبه جديد با قانون قبلي تفاوت ميليمتري دارد، نمي دانم چرا براي آن وقت مي گذارند در حالي که تصويب آن، هيچ کمکي به سينما نمي کند.» به نظر او سينماي ايران در حال حاضر مشکلات جدي تر از آن دارد که قانون گذاران بخواهند مجوز تهيه کنندگي براي کارگردانان را از دو فيلم به سه فيلم تبديل کنند؛ «در حال حاضر سرمايه گذاري براي ساختن فيلم ها بسيار کم و ضعيف شده. و با توجه به رکود اقتصادي، سرمايه گذاران تمايل زيادي براي سرمايه گذاري روي يک فيلم ندارند.» بنابراين با چنين اوضاعي تهيه کنندگان هم رغبتي براي جذب سرمايه ندارند، در حالي که کارگردانان همچنان مي خواهند کار کنند. پس در شرايطي که کارگردانان خودشان بايد مشکلات ساختن فيلمشان را حل کنند، چرا نبايد دسترسي آسانتري به مجوز تهيه کنندگي داشته باشند؟ اينها را غفارزاده مي گويد و تاکيد مي کند که؛ «شايد اصلا تهيه کننده تب و تاب درگير شدن يا دغدغه فکري براي ساختن فيلم نداشته باشد. پس وقتي تهيه کننده اي وجود ندارد، خود فيلمساز بايد دست به کار شود. فکر مي کنم در شرايط کنوني بايد قانون بالعکسي تصويب مي کردند.»
نبايد دست و پاي فيلمسازان را ببنديم
آنطور که او مي گويد دو سالي است که قصد دارد سومين فيلمش را بسازد؛ اما نمي تواند تهيه کننده اي براي ساخت آن پيدا کند؛ «تنها راهي که دارم اين است که يک فيلم لوباجت با سرمايه دورهمي بسازم و اگر در چنين شرايطي تهيه کننده اي اعلام آمادگي نکند، مجبور هستم خودم تهيه کنندگي آن را برعهده بگيرم که حالا اين راه هم برايم بسته است.» البته غفارزاده معتقد است که در شرايط بهتر پيشنهادش اين است که هر کسي کار خودش را انجام دهد؛ تهيه کننده تهيه کنندگي کند و کارگردان، کارگرداني. اما در حال حاضر گذاشتن چنين قوانيني که دست و پاي فيلمسازان را مي بندد، کار درستي نيست؛ «شايد بسياري از تهيه کنندگان راغب نباشند با سرمايه اندک کار کنند؛ اما کارگردان مي تواند بدون پرداخت دستمزد تهيه کننده، خودش کار توليد فيلم را انجام دهد. و حتي در سود فيلمش سهيم شود.» او بندهاي ديگر مصوبه جديد وزارت ارشاد که شامل حال تهيه کنندگان مي شود را بد نمي داند و توصيه مي کند که؛ «بهتر است اين سختگيري ها به فضاي توليدات فيلم اولي ها برده شود. چون فضاي باز اين بخش باعث شده بسياري از تهيه کنندگان راغب شوند با فيلم اولي ها کار کنند. کساني که توقعات کمي دارند و مي خواهند فقط فيلمشان ساخته شود، حتي اگر خودشان دستمزد نگيرند.» به نظر غفارزاده بازهم مسائل بسيار جدي تر و با اهميت تر در سينماي ايران وجود دارد؛ «قوانيني وضع نکنند که نه تنها دردي از ما دوا نمي کند، بلکه کارمان را سخت تر مي کند.»
اين مصوبه، هر کارگرداني را از رويايش دور مي کند
راما قويدل، کارگردان فيلم‌هاي «راه نجات» و «چاقي» معتقد است با نگاهي خوش بينانه به اين مصوّبه، علي القاعده به اين نتيجه مي‌رسيم که قرار است کارگردانان، با تجربه اي بيشتر از ساخت دو فيلم اقدام به تهيّه ي فيلم خود کنند؛ «قطعاً شورايي که اين امر را تصويب کرده دلايل کارشناسي جدّي اي را مد نظر داشته است، ولي از آن جايي تا پيش از اين سوال از اين موضوع مطلّع نبودم، مطالعه اي در اين باره ندارم و دلايل اداري اين مصوّبه را نمي دانم.» با اين حال او فکر مي کند رؤياي هر کارگردان اين است که بتواند در بيشتر موارد تصميم گيرنده ي نهايي فيلم اش باشد و مستقل عمل کند؛ حتا اگر اين استقلال، فشارهايي بيشتر از قبل بر او و روح و روان اش وارد نمايد، باز امري بسيار مغتنم و خواستني است؛ «حال با اين مصوبّه، عملاً هر کارگردان از رؤياي احتمالاً دست نيافتني اش يک قدم بزرگ دور مي شود؛ چون معلوم نيست پس از تمام شدن يک فيلم، چه قدر طول بکشد تا او بتواند چرخه هاي عجيب و غريب يافتن سرمايه و تهيّه کننده را در نوردد و در نهايت با تن دادن به چه ماجراهاي پيچيده و حيرت انگيزي بتواند فيلم بعدي اش را شروع کند.» اين ها را قويدل مي گويد و تأکيد مي‌کند که؛ «اين يک قدم ممکن است چند سال طول بکشد و محقق شدن اين رؤيا عمر کوتاه اين جهاني مان را که ظاهراً براي کارگردانان کوتاه تر هم هست و مصاديق اش را بسيار ديده ايم- کفاف ندهد.»
هر کارگرداني با تمام قوا و توان مي کوشد صاحب فيلم اش باشد

او يکي از مهم ترين دلايل خيز برداشتن اکثر کارگردانان براي اين هدف را مداخلات عجيب تهيه کنندگان در همه ي امور هنري و غير هنري مي‌داند؛ «تا جايي که عملاً کارگردان را به مهره اي بي خاصيت و صرفاً يک مصوّرساز فيلم نامه بدل مي کند؛ آن هم با نظر و صلاح ديد تهيّه کننده در همه ي موارد و با امکاناتي که او صلاح مي داند و نه امکاناتي که فيلم و فيلم نامه نياز دارد و از ابتدا قرار بر توليد آن بوده است.» قويدل به نکته ديگري هم اشاره مي‌کند: «از سويي وقتي فيلم به هر جان کندني تمام شد، تمام اختيارات از کارگردان سلب مي شود و ديگر کارگردان حتا صاحب معنوي فيلم اش نيست و عملاً محترمانه يا غير محترمانه از چرخه ي فيلم کنار گذاشته مي شود. تا جايي که کارگردان نه مي داند فيلم اش قرار است چه گونه معرّفي شود و نه مي داند چه زماني به نمايش درآيد.» قويدل معتقد است عملاً کارگردان فيلم بايد در سکوتي تلخ نظاره گر اين تشييع دردناک باشد؛ « قاعدتاً هر کارگرداني با تمام قوا و توان مي کوشد صاحب فيلم اش باشد تا از رنج هاي سترگ مذکور معاف شود.» اين ها را کارگرداني مي گويد که اين روزها فيلمش به خاطر سهل انگاري پخش کننده در انتظار اکران باقي مانده است.
وزارت ارشاد بهتر است کمي خستگي درکند تا فيلمسازان کارشان را انجام دهند
محمدعلي طالبي، کارگردان قديمي سينما که او هم از مصوبه جديد وزارت ارشاد بي خبر است، با شنيدن آن مي گويد: «اين همه قانون چيز خوبي نيست. به نظرم اصلا نبايد وزارت ارشاد وجود داشته باشد، تا فيلمسازان راحت بتوانند کارشان را انجام دهند. وزارت ارشاد هم مي تواند کمي خستگي در کند و آنقدر مردم را ارشاد نکند.» او که به نظر مي آيد از اين همه قانون خسته است، ادامه مي دهد که؛ «وزارت ارشاد، يک وزارت خانه اضافه است. سي و هفت سال است که کاري نمي کند و بهترين کاري که مي تواند انجام دهد اين است که جلوي کار فيلمسازان را نگيرد.»
تهيه کنندگان در هر شرايطي حاضر نيستند از کارگردان حمايت کنند
اما به نظر کيارش اسدي زاده، کارگردان فيلم هاي «گس» و «شکاف» وزارت ارشاد به خاطر فشارهاي اتحاديه تهيه کنندگان اين قانون جديد را بر سر راه کارگردانان گذاشته. چون دسترسي آسانتر کارگردانان به تهيه کنندگي باعث مي شود خروجي کار تهيه کنندگان پايين بيايد؛ «زماني که گلوگاه را تنگ تر کنند، آدم ها با ريتم کند تري وارد تهيه کنندگي مي شود.» او به صورت کلي اين قانون جديد را سازنده و مثبت نمي داند و پيش بيني مي کند که ظرف سه چهار سال آينده اين قانون بازهم جا به جا شود و به تعداد فيلم هايي که کارگردانان با داشتن آنها مي توانند تهيه کنندگي کنند، اضافه مي شود؛ «دليل واقعي اش را نمي دانم؛ اما حدس مي زنم که چون نسل امروز فيلمسازي يا از گروه فيلمسازان مستقل هستند يا از فيلم کوتاه مي آيند و به همين علت با چم و خم توليد فيلم به خوبي آشنا هستند، مي خواهند جلوي اين کار را بگيرند.»
هر چند که به نظر اسدي زاده، اصلا حضور برخي از تهيه کنندگان تاثير آنچناني هم در فيلمسازي ندارد، در واقع تجربيات پيشين او چنين نظري را برايش ثابت کرده؛ «من در زمان ساخت فيلم فيلم اول و دومم عملا حس نکردم تهيه کننده اي وجود دارد. چون خودم مجبور بودم فرمان توليد را به دست بگيرم تا تهيه کننده حاضر شود پيشت من بايستد. يکي از همين کارهايي که بايد انجام دهيم تا تهيه کنندگان از ما پشتيباني کنند، صحبت با عوامل فيلم درباره دستمزدهايشان هست.» در واقع به نظر مي رسد در حال حاضر تهيه کنندگان کمي وجود دارند که کارشان را طوري انجام مي دهند که کارگردانان بتوانند با آرامش خاطر فقط کار خودشان را انجام دهند؛ «وقتي اين اتفاق نمي افتد، کارگردان ناگزير است که در کار تهيه کنندگي دخالت کند. بنابراين وقتي که خودش سرمايه گذار دارد چرا نبايد بتواند به صورت رسمي اين کار را انجام دهد؟ و در سود فيلمش که نصيب تهيه کننده مي شود سهم باشد.» به نظر اسدي زاده حتي اشکالي ندارد کارگرداني که يک فيلم ساخته براي فيلم دومش خودش تهيه کنندگي آن را بر عهده بگيرد.


ویدیو مرتبط :
تجمع دانشجویان پرستاری در اعتراض به مصوبه وزارت