جایگاه دیپلماسی گردشگری کجاست؟/دکتر شهرود امیرانتخابی*


هدف دیپلماسی عمومی تقویت آن چیزی است که قدرت نرم یا هوشمند کشورها نامیده شده است. به زبان ساده، دیپلماسی عمومی می کوشد تصویر یک کشور را در نظام بین الملل بهبود بخشد. رابرت جرویس یکی از علمای معروف سیاست بین الملل معتقد است: در نظام بین الملل تصویر، مهم تر از واقعیت است. در سال های اخیر بسیار شنیده ایم که تصویر منفی ارائه شده از جمهوری اسلامی ایران در رسانه های غربی، تأثیر منفی بر روابط ایران با سایر دولت ها و حتی ملت ها گذاشته است. دیپلماسی عمومی بیشتر از آنکه دولت ها را مخاطب قرار دهد افکار عمومی و ملت ها را در کانون توجه خود قرار می دهد. دیپلماسی عمومی مستلزم ارتباط با گروه های مرجع، رهبران احزاب سیاسی، گروه های ذی نفوذ، نخبگان سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، علمی، رسانه ای به عنوان سازندگان افکار عمومی و کلیه شهروندان برای شکل دهی به افکار و هماهنگ سازی اذهان آنان با هدف سیاست خارجی است.از این منظردیپلماسی عمومی را تا حدی می توان شبیه تبلیغات به نفع یک دولت خاص دانست، لکن دیپلماسی عمومی قابل تقلیل به تبلیغات نیست؛ زیرا هدف آن تأثیرگذاری بلندمدت بر افکار عمومی است. برخی کارشناسان، دیپلماسی فرهنگی و رسانه ای و حتی تجاری را بخشی از دیپلماسی عمومی تلقی می کنند، لکن به نظر می رسد میان این مقوله ها تفاوت هایی وجود دارد.
بر همین اساس معتقدیم دیپلماسی گردشگری علیرغم تعاملی که با دیپلماسی عمومی دارد، به طور کامل ذیل آن قابل تعریف نیست، زیرا:
1. حوزه گردشگری به تنهایی حوزه ای وسیع و فراگیر است و لذا کسانی که در زمینه دیپلماسی عمومی تخصص دارند، الزاماً متخصص دیپلماسی گردشگری نیستند. آنها عمدتاً از زاویه سیاسی و رسانه ای به گردشگری می نگرند، حال آنکه گردشگری علاوه بر ابعاد تجاری و اقتصادی و رسانه ای، دارای ابعاد صنعتی و فرهنگی نیز هست.
2. ساختار سازمانی در نظر گرفته شده برای دیپلماسی عمومی هم برای تحقق اهداف دیپلماسی گردشگری کافی نیست. گردشگری با حوزه های متعددی نظیر هتلداری، حمل و نقل زمینی و هوایی و ریلی و دریایی،حوزه های محیط زیست، فرهنگی، کارگری، میراث فرهنگی، صنایع دستی، موزه و نظیر اینها ارتباط دارد و ساختار سازمانی در نظر گرفته شده برای دیپلماسی عمومی که معمولاً داخل وزارت خارجه است نمی تواند با همه این حوزه ها در ارتباط باشد و دیپلماسی گردشگری را به نحو کارآمد مدیریت کند.
3. واقعیت این است که در دیپلماسی گردشگری، سهم گردشگری به مراتب بیشتر از دیپلماسی است در حالی که در دیپلماسی عمومی سهم دیپلماسی بیشتر است. بنابراین می توان دیپلماسی عمومی را ذیل ساختار وزارت خارجه قرار داد. در حالی که این نکته درباره دیپلماسی گردشگری صادق نیست. در دیپلماسی گردشگری وزارت خارجه بیشتر نقش هماهنگ کننده دارد تا تصمیم گیرنده.
4. بخشی از وظایف دیپلماسی گردشگری مثل تأمین مالی، جذب سرمایه گذاری در بخش گردشگری، تأمین زیرساخت های فنی و صنعتی گردشگری اساساً خارج از حیطه وظایف دیپلماسی عمومی و دیپلما ت های عمومی است. از همین رو دیپلماسی گردشگری را نمی توان ذیل دیپلماسی عمومی جای داد. به این ترتیب می توان گفت: دیپلماسی عمومی می تواند شرایط لازم اما نه کافی را برای تحقق اهداف دیپلماسی گردشگری فراهم کند. فعال بودن دیپلماسی عمومی به خودی خود به معنای وجود دیپلماسی گردشگری و تحقق اهداف آن نیست.
*کارشناس مدیریت فرهنگی
**روزنامه ایران/شنبه چهاردهم آذر 1394
9345**2054

انتهای پیام /*


ویدیو مرتبط :
دکتر عباسی :دیپلماسی سینمایی و دیپلماسی معرفتی