نقدی بر فیلم‌های «دختر»، «اژدها وارد می شود» و «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم»


نقدی بر فیلم‌های «دختر»، «اژدها وارد می شود» و «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم»خراسان/ رضا میر کریمی در جدید ترین فیلمش «دختر» به سراغ جامعه مدرن و تقابل سنت و مدرنیته رفته اگرچه داستانش به شدت کلیشه ای و نخ نماست.سکانس آغازین بسیار شلوغ و شعاری است و در ادامه کارگردان انتظاری را که با نحوه فرم و روایت‌ برای مخاطب ایجاد می‌کند بی‌پاسخ رها می کندو روند پیشرفت داستان از نیمه نخست به بعد بدون توجیه مناسب تغییر می یابد. فیلمی که اساس درامش را برقرار نشدن ارتباط و دیالوگ دختری با پدرش قرار داده است. به ناگاه با تغییر روایت اصلی به ارتباط مخدوش و گسسته احمد با خواهرش و مشکلات ریشه‌دار آن‌ها می پردازد.میر کریمی در تلاش برای ربط این دو خط داستانی باتحمیل ابهامی بدون کارکرد، سعی در پیشبرد روایت دارد. مخاطب بدون آن‌که درک مشخصی از پیشینه شخصیت‌ها داشته باشد اطلاعاتی از طریق درد دل کردن‌های بی‌ربط شخصیت‌ها با هم به دست می آورد. بخش قابل توجهی از تلاش کارگردان در «دختر»صرف این می‌شود که ستاره می‌خواهد با پدرش صحبت کند، اما نمی‌تواند .
در دقایق پایانی نیز چند دختر دور میز جمع می شوند و یک سری شعار ها و دیالوگ‌های سطحی و بدون کارکرد دراماتیک درباره اهمیت خانواده ، آزادی، مهاجرت و ازدواج می دهند. تکلیف فیلم با خودش مشخص نیست و کارگردان زمان را با لحظات زائد تلف کرده وحتی از جمع‌بندی نهایی ناتوان است ودر نتیجه « دختر» جز سرخوردگی چیز دیگری برای مخاطب ندارد.
حسی دلنشین با طعم کشف
فیلم «اژدها وارد می شود» مخاطب را بر صندلی میخکوب می کند و دلش نمی خواهد فیلم پایانی داشته باشد .یک حس دلنشین با طعم کشف وجود تماشاگر را فرامی گیرد. فیلم جدید مانی حقیقی مخاطب را با لذتی از نوع و جنسی دیگر مواجه می کند.داستانی که نقش‌آفرینانش یک مامور ساواک، یک زمین‌شناس و صدابردار فیلم خشت و آینه (ابراهیم گلستان) هستند.« اژدها وارد می‌شود» سرشار از خرده داستان‌های رازآلودی است که از دل هم بیرون می‌آیند و فیلم را پیش ‌می‌برند. داستان‌هایی که مرز میان واقعیت و خیال را از میان برمی‌دارند. گویی هر آن‌چه بر پرده می آیدخرافه‌ها و دروغ‌های جذاب و گاه هراس آلودی‌ است که با دقت کنار هم چیده شده‌اند.فیلم حقیقی از معدود آثار سال‌های اخیر سینمای ایران است که لذت کشف را برای مخاطبش به ارمغان می‌آورد. اصلا فیلمی است در مورد کشف کردن. درباره ماجراجویی‌های جسورانه آدم‌هایی که بی‌محابا سراغ آشکار ساختن رازی مخوف می‌روند که زیر زمین پنهان شده است. فیلمی پر از استعاره و ایهام که از خط روایی جذابی بهره می‌برد و البته نشانه‌هایش از جهان جنون‌آمیزش بیرون نمی‌زند. مانی حقیقی با اتکا به فضاسازی‌ها و ترکیب‌بندی‌هایش، جهانی کابوس‌وار را به تصویر می‌کشد و آشنایی زدایی اش بی نظیر است و از ساختار سنجیده‌اش ظاهری آشفته می‌گیرد. «اژدها وارد می شود» یک فیلم پست مدرن موفق است .
یک پایان بندی فاجعه بار
برخی فیلم‌ها پس از نمایش در ذهن تماشاگر هنوز تمام نمی شوند و او را درگیر می‌کنند. برخی آثار نیز به محض پایان در ذهن تماشاگر هم به ایستگاه پایانی می رسند، برخی فیلم‌ها هم این ظرفیت و توانمندی را ندارند که برای مخاطب جذابیت ایجاد کنند تا با آن ها همراه شود . ولی «خانه‌ای در خیابان چهل و یکم» حمید رضا قربانی جزو فیلم هایی است که نه در ذهن تماشاگر که حتی روی پرده هم آغاز نمی شود. مادری که یک فرزندش مقتول است و دیگری قاتل و زنی که در این بین، باید به قصاص یا عفو برادرشوهرش رضایت دهد. فیلم روی کاغذ، خط داستانی پرچالش و دراماتیکی دارد که البته در اجرا خبری از آن نیست و انگار تمام راش‌های فیلم برداری شده به هم چسبانده شده است. کارگردان توانایی عجیبی در هدر دادن قابلیت‌های فوق‌العاده بازیگر درجه یکی همچون علی مصفا داشته است گرفتن یک بازیِ خنثی از بازیگری چون مصفا کار ساده‌ای نیست و فیلمساز در این زمینه کاملاً موفق بوده است. در خانه ای در خیابان چهل و یکم با فیلمی کشدار و بدون تعلیق مواجه ایم که هیچ رغبتی برای همراه شدن با داستان در مخاطبش ایجاد نمی کند. فیلم در نیمه نخست توانایی ایجاد درامی تاثیر گذار را دارد ولی ناگهان همه چیز منجمد می شود و فیلم با یک پایان بندی به شدت فاجعه بار، خوشبختانه مخاطب را رها می کند.
احمد صبریان

منبع: خراسان


ویدیو مرتبط :
خانه به دوش(بخش چهل و یکم)