از گفت و گوی سخت رشیدپور با سیاست مداران تا گفت و گوی زرد با سحر قریشی


عادت کرده بودیم که برای تماشای یک برنامه ی گفت و گو محور جذاب با حرف هایی جدید از مهمانی مشهور، بین سه شبکه ی اصلی، آن را جست و جو کنیم. در اواخر دهه ی هشتاد، کمی باب شد که در شبکه هایی جز شبکه ی ۱، ۲ و ۳، منتظر برنامه هایی گفت و گو محور باشیم، مثل «شب شیشه ای» که در سال ۸۷ از شبکه ی تهران پخش می شد.۲۷ شهریور ٩٤، اولین قسمت از برنامه ی «دید در شب» رضا رشیدپور كه از نوع گفت و گوی سخت (Hard Talk) به شمار می رود، از سامانه ی آپارات پخش شد و تا امروز، ١٣ نفر مهمان این برنامه بوده اند.آن چه بیش از همه، نگارنده را بر آن داشت تا درباره ی دید در شب بنویسد، پخش قسمت سیزدهم برنامه با حضور خانم سحر قریشی بود. نه تنها بسیاری از مخاطبین دید در شب بعد از پخش برنامه در صفحات مهمان برنامه، رضا رشیدپور و دید در شب، به زرد بودن این قسمت اشاره كردند، بلكه حتی خود رضا رشیدپور هم حین اجرا، بارها به زرد شدن گفت و گوهای این قسمت اشاره كرد.آن چه مساله ی ذهنی نویسنده شد، این بود كه اگرچه در زرد بودن قسمت اخیر شكی نیست و برای امثال سیاهه كننده ی این سطور، قسمت سیزدهم جز اتلاف وقت حاصلی به دنبال نداشته، اما به طور كلی آیا دید در شب یا هر برنامه ای از نوع گفت و گوی چالشی و سخت، برای جامعه ی ما مفید خواهد بود یا خیر و آیا می توان حضور چنین برنامه هایی را به طور زنده در سیمای ملی توصیه كرد یا نه؟نكات ذیل، تأملاتی است در پاسخ به پرسش فوق كه ذكر آن ها، مفید به نظر می رسند:١- جنبه ی سرگرمی و مخاطب پسند بودنهمان طور که قولی مشهور است که یکی از خاصیت ها و فواید سینما، بعد سرگرمی آن است، این خاصیت در مورد تمامی آثار صوتی و تصویری دیگر نیز صدق می کند. اساس همین که در بازه ای از زمان، مخاطب در همین حد به یک سرگرمی سالم مشغول شود که بعد از تماشای آن اثر، حسی مثبت داشته باشد، شرطی لازم است (اگرچه کافی نیست). این نازل ترین فایده ی یک برنامه می تواند باشد، اما همین ویژگی حداقلی هم در بسیاری از برنامه های امروز صدا و سیما وجود ندارد. وجه سرگرم کننده بودن یک برنامه، شرطی است که باعث می شود بستر ایجاد ابعاد دیگر، مهیا شود. اگر بناست کالایی با ارزش در فروشگاهی که در آن بسیاری از اقلام با کیفیت چیده شده اند به فروش برسد، اولین شرط، ترغیب مشتری برای ورود به آن فروشگاه است.برنامه های گفت و گو محور از جنس سختش، چه مهمانشان سیاست مدار باشد یا ورزشکار، چه بازیگر باشد یا خواننده، به دلیل وجود چالش در گفت و گو، برای مخاطب سرگرم کننده است. مخاطب عام در تمام کشورها با هر عقیده و فرهنگی، به راحتی از چالش لذت می برد؛ چه در برنامه ای ورزشی مانند «نود» و چه در برنامه ای که صرفا یک گفت و گوی حدود ۷۰ دقیقه ای است مثل «دید در شب».۲- شفاف سازی و واقع نمایی شخصیت چهره های مشهوروقتی از سطح ابتدایی که در مورد اول اشاره شد عبور کنیم و وجوب سرگرم کننده بودن یک برنامه را به رسمیت می شناسیم، اهمیت اصلی وجود برنامه های گفت و گوی سخت و ویژگی منحصر به فرد و متمایز گفت و گوهای کاملا چالشی، خودنمایی می کنند.آن چه باعث می شود که نویسنده اصرار داشته باشد که حتما گفت و گوی سخت برای مردم و پیشرفت کشور مفید و ضروری به شمار می رود، خاصیت ارائه ی شخصیت واقعی مهمان برنامه و نقطه نظرات کم تر نمایانده شده ی او به مخاطب است. در گفت و گوی سخت زنده، مهمان نمی تواند از پاسخ به سوالی طفره رود. حتی اگر برنامه مانند «دید در شب» ضبط شده باشد، باز هم مهمان ملزم است که به سوالات پاسخ دهد. وقتی مهمان می داند که میزبان بناست او را به چالش بکشد و مطلع است که پس از حضور او در برنامه، سوالی پیامکی از مخاطبین مبنی بر صادق بودن یا عدم صداقت مهمان پرسیده می شود، نقض غرض و مهلک است اگر مهمان بخواهد پاسخ سوالی را ندهد. این موضوع، باعث می شود که مخاطب بتواند راحت تر قضاوت کند و مهمان نتواند با ژستی دیپلماتیک و پاسخ های نامربوط و گمراه کننده، از سوالی بجهد یا طفره رود. در گفت و گوی سخت مجری می تواند صریحا به مهمان بگوید که پاسختان به نظرم کاملا فرافکنی و فرار از جواب دادن بود و مهمان نمی تواند بگوید «به هر حال پاسخ به این سوال همینه که عرض کردم» چون اگر مهمان این طور عرض کند، مردم هم با ارسال گزینه ی ۲ و رقم زدن درصدهایی عجیب و غریب مبنی بر عدم صداقت آن مهمان، او را بدرقه خواهند کرد و چون در هر برنامه، آمار آراء مردم اعلام می شود، خودزنی است اگر مهمانی بخواهد این گونه بی گدار به آب بزند.به دلیلی که در بند فوق ذکر شد، بسیاری از افراد محذوریت دارند و می ترسند تا در چنین برنامه ای حاضر شوند. مهمانی که در برنامه ی زنده به مجری می گوید «شما خیلی داری سوالتو تکرار می کنی. جواب شما رو دادم. نمی دونم دنبال چی هستی!» و از موضعی تحقیرآمیز و از بالا به پایین به مجری - که نماینده ی افکار عمومی و مخاطبین در آن برنامه هست - رفتار می کند، در «دید در شب» حاضر نخواهد شد چرا که اگر بخواهد این گونه نه تنها از پاسخ طفره رود بلکه مجری را هم این گونه مورد عتاب قرار دهد، مجری نه تنها سوالش را تکرار می کند، بلکه به لحن تند او هم خرده خواهد گرفت. در چنین وضعیتی است که دماسنج «دید در شب» قرمز می شود و این ها همه تاثیر منفی بر رای مخاطب می گذارند.۳- لزوم پخش برنامه های «گفت و گوی سخت» از صدا و سیمابسیاری پس از تماشای برنامه ی سیزدهم با حضور خانم سحر قریشی و پاسخ های عجیب و غریب و نامربوط او، این سوال را مطرح کردند که وقتی بناست با چنین جواب های مواجه شویم و وقت عزیزمان را هدر دهیم، پس برنامه هایی‌ مثل «دید در شب»‌ را نباید پیگیرانه تماشا کرد. پاسخ است که در گفت و گوی سخت، مهمان مشخص می کند که گفت و گو زرد باشد یا جدی گرفته شود. آن چه بیش از حجاب غیرمتعارف خانم سحر قریشی جلب توجه می کرد، سطح دغدغه های وی بود. وقتی مهمان بازیگر برنامه دغدغه هایش بیش از آن که هنری باشد، مربوط به حواشی اینستاگرامش است و بازیگری که کارگردان «پدرخوانده» را نمی شناسد و تفاوت فرانسیس فورد کاپولا را با ال پاچینو تشخیص نمی دهد و متوجه نمی شود کوئینتین تارانتینو، کارگردان معروف جهان، هنرمند است یا سیاست مدار، حتما برنامه زرد خواهد شد، اما حداقل خاصیت حضور مهمانانی از این دست، معرفی بی پیرایه و محترمانه ی افرادی است که در ذهن بسیاری از نوجوانان و جوانان بت شده اند، اما با آن چه در ذهن آن هاست، فرسنگ ها فاصله دارند. همان طور که نشان دادن فلان خواننده ی صادق و دوست داشتنی، خدمت به مخاطب است، معرفی بازیگری که از بازیگری و دنیای هنر هیچ نمی دانسته و هنوز هم نمی داند اما از بازیگران گران قیمت هست نیز راهنمایی مخاطب به شمار می رود.از این رو وجود چنین برنامه هایی نه تنها در فضای مجازی بلکه در قامت سیمای جمهوری اسلامی ایران، باعث شفاف سازی و کمک به شناخت بیشتر مردم نسبت به شخصیت و افکار چهره های مشهور و افراد اثرگذار جامعه شان است، بی آن که نقابی بر چهره داشته باشد، که اگر نقابی هم بر چهره باشد، پس از برگزاری یک گفت و گوی سخت، احتمالا خیلی تشخیص آن نقاب ها، برای مخاطب بسیار راحت تر از قبل خواهد شد و این خود یک گام نزدیک تر شدن به شعار «دانستن حق مردم است» هست؛ دانستن شخصیت واقعی شخصیت های مشهور و افرادی که حضورشان و کنش گری هایشان در زندگی مردم، در عرصه های گوناگون، از سیاست تا هنر، اثر مستقیم یا غیرمستقیم، بی واسطه یا با واسطه می گذارند، حق مردم است.جاذبه آفرینی چنین برنامه هایی در وسعت ملی و پخش این برنامه های از شبکه های سیما، می تواند باعث شود تا حس اعتماد و علقه ی مردم به تولیدات صدا و سیما افزایش یافته و از مراجعه ی مردم به شبکه های ماهواره ای تا حدی بکاهد. می طلبد که آقای سرافراز، سیاست ضد زنده بودن برنامه های سازمان صدا و سیما را لا اقل در مورد چنین برنامه هایی‌ که هم جذاب است و هم مفید، لحاظ نکند و به جای روی آنتن رفتن برنامه هایی که زنده بودن و نبودنشان، در ریزش یا رویش مخاطبینش چنان تاثیری نمی گذارد و برنامه هایی که صرفا خاصیت آنتن پر کردن دارند، دغدغه ی پخش برنامه های زنده و چالشی را در سیاست گذاری های سازمان جا دهد. اگر به هر ترتیب، پخش زنده ی این چنین برنامه ها برای مسئولان سازمان قابل تحمل نیست، ولو پخش ضبط شده ی آن ها نیز می تواند باعث رضایت عمومی بسیاری بیشتری نسبت به تولید برنامه های سیما شود.


ویدیو مرتبط :
مصاحبه رضا رشیدپور با سحر قریشی