قره باغ کجاست؟ +تصاویر


قره‌باغ نام منطقه‌ای کوهستانی در نزدیکی ناحیه شمال‌غرب ایران است، که مسئله حاکمیت آن از دیرباز تاکنون باعث چالش‌های بسیاری شده است.به گزارش مشرق، قره‌‌باغ نام منطقه‌ای در همسایگی ایران در ناحیه شمالی است که به دلایل مختلف از دیرباز تاکنون همواره مورد توجه بوده است. قره‌‌باغ (به ترکی آذربایجانی) یا آرتساخ (به زبان ارمنی) نام منطقه‌ای کوهستانی در همسایگی شمال ایران است. این نام برگرفته از دو کلمه قره و باغ است؛ بر خلاف تصور عموم کلمه «قره» در ترکی علاوه بر معنای سیاه، به معنای بزرگ نیز هست و کلمه «باغ» نیز به همان معنی مصطلح در فارسی است. از این‌رو، قره‌ باغ به منطقه یا محلی گفته می‌شود که در آنجا باغ‌های وسیع و انبوه وجود داشته و رنگ سبز درختان نیز متمایل به سیاه است. این نام برای نخستین بار در اسناد متعلق به قرن ۱۲ میلادی ذکر شده است. علاوه بر این، یکی از قدیمی‌ترین اقامتگاه‌های انسان‌های اولیه به نام «غار آزیخ» در کوه‌های قره‌باغ کشف شده است. موقعیت جغرافیاییمنطقه قره‌‌باغ در همسایگی شمال‌غرب ایران و در شمال رود ارس قرار دارد. قلمرو این منطقه از رشته‌کوه‌ قفقاز کوچک شروع شده و تا اراضی واقع در میان رودهای ارس و کر ادامه می‌یابد. این منطقه کوهستانی مساحتی بالغ بر ۴،۳۷۸ کیلومترمربع دارد و بر اساس آخرین سرشماری انجام گرفته در سال ۱۹۸۹، شمار جمعیتی آن در حدود ۱۸۹۰۲۹ نفر بوده است. از شهرهای مهم این منطقه می‌توان به خان‌کندی و شوشا اشاره کرد. با وجود احاطه قلمرو قره‌‌باغ با کوهستان‌های مرتفع و دشواری حمل و نقل و ارتباط به این منطقه؛منابع و ثروت‌های زیرزمینی ارزشمندی نظیر معادن و جنگل‌ها و زمین‌های حاصلخیز دارد. این منطقه به دلیل پستی و بلندی‌های آن اقالیم مختلفی دارد، ولی بیشتر دارای مناطق زمستانی ملایم و تابستانی گرم و خنک است.     فرهنگ قره‌‌باغ با وجود ترکیب قومیتی مختلف از وحدت فرهنگی برخوردار بوده است و این مسئله را می‌توان در نمونه صنایع دستی نظیر قالیچه‌ها و سفال‌های موجود مشاهده کرد. همچنین مکتب موسیقی قره‌باغ شهرت بسیاری دارد.  تاریخچه منطقه قره‌‌باغ در دوران صفویه جز قلمرو ایران محسوب می‌شد، اما پس از انعقاد قرارداد گلستان و ترکمنچای به روسیه تزاری واگذار شد. روس‌ها پس از انعقاد این دو قرارداد، ارامنه ایرانی را به مناطق تحت تسلط خود کوچانده و مناطق مسلمان‌نشین ایروان و قره‌‌باغ را برای اسکان ارامنه تازه‌وارد در نظر گرفتند. به دنبال وقوع جنگ‌های عثمانی و روسیه، جمعیت ارامنه مناطق شرقی امپراطوری عثمانی با روس‌ها متفق شده و علیه دولت عثمانی وارد جنگ شدند. به دنبال پیروزی‌های ارامنه در این جنگ، مجبور به مهاجرت به داخل مرزهای روسیه شده و ترکیب جمعیتی خان‌نشین ایروان و قره‌باغ را به نفع ارامنه تغییر دادند.  پس از این واقعه، قره‌‌باغ به منطقه‌ای عمدتا ارمنی‌نشین تبدیل شد، ولی با استقلال ارمنستان و آذربایجان از امپراطوری روسیه در سال ۱۹۱۸ اختلاف بر سر حاکمیت این منطقه آغاز شد. با تثبیت سلطه و قدرت اتحاد جماهیر شوروی، این حکومت در سال ۱۹۲۳ اوبلاست (استان) خودمختار قرهباغ کوهستانی را درون جمهوری سوسیالیستی آذربایجان شوروی ایجاد کرد. در آخرین سال‌های حکومت اتحاد شوروی مجددا اختلاف‌ها بر سر این منطقه بالا گرفت و حتی پس از سقوط این حکومت در سال ۱۹۹۱ میلادی و اعلام استقلال قرهباغ درگیری‌ها شدت بیشتری گرفت. در سال ۱۹۹۴، نیروهای ارمنی توانستند بخش‌هایی از منطقه قره‌‌باغ را به اشغال خود درآورده و این جنگ خونین با گرفتن جان ۳۵۰۰۰ نفر، در نهایت، با اعلام آتش‌بس به پایان برسد. امروزه نیز مقام‌های این کشور خود را کشوری مستقلی می‌دانند، ولی با این وجود، سازمان ملل و هیچ کشوری دیگری این استقلال را به رسمیت نشناخته است. تغییرات جمعیتی توام با دشمنی شکل گرفته بین روس ها و قاجاریان، سیاست های دولت تزاری روسیه در راستای حمایت از جمعیت مسیحیان خارج از قلمرو روسیه قرار گرفته بود که موجب جلب توجه هرچه بیشتر ارامنه به سوی روسیه شد. حتی قبل از جنگ های ایران و روس در سال ۱۷۹۳ ارامنه با ارسال نامه و گسیل هیئت از روسیه تقاضای کمک کردند و در زمان کاترین کبیر فرمانی باری اعطای تسهیلات برای مهاجرت ارامنه به قفقاز صادر شد. در عوض محبت روس ها نسبت به ارامنه سراسقف ارمنی ار. گیوتینسکی در ۲۲ می ۱۷۹۶ از ارامنۀ دربند خواست که دلاوری خود را نزد روس ها اثبات و خود را از تسلط مسلمانان آزاد سازند. ریمسکی کویساکوف، ژنرال ارتش روسیه ضمن تقدیر از تلاش های سر اسقف اظهار امیدواری می کند که ارامنه تدارکات ارتش روسیه را به رود کر بیاورند. نقشی که ارامنه در پیشروی روس ها به گنجه داشتند نیز بسیار مهم بوده است. در این زمینه سویتوخوفسکی به نامه ای اشاره می کند که در آن ورتسف-داشکف به نیکلای دوم امپراطور روسیه در مورد خدمات ارامنه می نویسد:خط مشی روسیه از زمان پطر کبیر مبتنی بر حسن نیت با ارامنه بوده است که ایشان نیز با کمک های همه جانبه خود در طول جنگ ها آن را جبران کرده اند. ارامنه بعد از افتادن قفقاز به دست روسیه به ایفای نقش خود ادامه داده و در راستای سیاست های روسیه تزاری در دوره های مختلف در مناطق مسلمان نشین سکنی یافتند. در بیانیه ای که لازاروف در حین جنگ های ۱۸۲۸-۱۸۲۹ روس و عثمانی خطاب به ارامنه ایران و عثمانی صادر کرده است آنها را به زندگی توام با امنیت و سعادت در محال های ایروان، نخجوان و قره باغ و در اختیار داشتن مزارع حاصلخیز و معافیت از مالیات ها وعده می دهد. در عهده نامه هایی مانند گلستان و ترکمانچای نیز در جهت تسهیل مهاجرت ارامنه به قفقاز موادی گنجانده شده بود که در عهد نامه ادرنه در سال ۱۸۲۹ که یکسال بعد از ترکمانچای و بین روسیه و عثمانی منقعد شد، نیز چنین مواردی تکرار شد.  در این زمان تنها مشکل پذیرش مهاجرین از طرف ساکنین بود که در برخی اسناد وجود نگرانی در بین روس ها را تایید می کند. در قسمتی از نامه گریبادوف به پاسکویچ فرماندار قفقاز در طی همین جنگ نوشته است که:ماباید مسلمانان را قانع سازیم که این وضع موقتی است و باید ترس آنها را از اینکه ارامنه ممکن است زمین هایی را که در آن اسکان داده شده اند برای همیشه تصاحب کنند،از بین ببریم. همراه با تضعیف نفوذ قاجار در قفقاز مهاجرت مسلمانان به سمت قسمت های خارج از قلمرویی که تحت نفوذ تزارها قرار گرفته بود، شروع شده بود که یکی از این بخش ها قره باغ بود. در زمان جنگ های دوم ایران و روس عباس میرزا ایلاتی را از قره باغ به داخل ایران کوچانید. باکیخانوف در این زمینه می نویسد:نایب السلطنه عزیمت قراباغ کرده جمعی را به سرکردگی امیرخان قاجار و به اتفاق جعفر قلی آقا به کوچانیدن جبرئیللو و سایر ایلات قراباغ مامور. همچنین در سال ۱۸۱۶ میلادی و در میانه جنگ ایران روس ۴ هزار خانوار مسلمان به همراه ابوالفتح آقا، پسر ابراهیم خلیل خان، قره باغ را ترک کردند اولین منبع رسمی درباره جمعیت قره باغ مربوط به سرشماری ۱۸۰۵ است جمعیت آن ده هزار خانوار نفر ذکر شده است. در سال ۱۸۰۸ در نتیجه جنگ ایران و روس جمعیت قره باغ به ۷ هزار و ۷۴۷ خانوار کاهش می یابد و درست بعد ار معاهده گلستان ۳۹۰ خانوار ارمنی در شوشا اسکان داده شدند. در سال ۱۸۲۳ از ۶۲۵ روستای قره باغ ۴۷۸ روستا مسلمان نشین گزارش شده است. بنا به گفته رضوانی نیز حدود ۳۵ تا ۴۵ هزار ارمنی از ایران به جنوب قفقاز مهاجرت کردند. یک هیئت انگلیسی که بعد از جنگ های ایران و روس از شوشی دیدار کرده است، گزارش می دهد که عمده ساکنان شهر مسلمان و عموما شیعه هستند. بنا به نوشته توماس داول ۹۰ درصد جمعیت شوشا تا همین اواخر و قبل از شروع جنگ قره باغ نیز مسلمان بوده است. بر اساس آماری که موگیلوسکی و ژنرال ارملوف در سال ۱۸۲۳ ارائه داده اند در ایالت قره باغ ۹۰ هزار نفر در ۶۰۰ روستا زندگی می کردند که ۱۵۰ تا از آنها ارمنی نشین بوده اند. همچنین در شهر شوشی هزار و ۴۸ خانوار مسلمان و ۴۷۹ خانوار ارمنی زندگی می کرده اند. بنابه گفته امیر احمدی بر اساس سرشماری نفوس سال ۱۸۹۸ در قره باغ ۵۴ هزار و ۸۷۱ خانوار وجود داشت است که ۲۹ هزار و ۳۵۰ خانوار آذربایجانی بوده اند  به این ترتیب جمعیت ارامنۀ قره باغ از ۹ درصد در سال ۱۸۲۳، به ۳۵ درصد در میانه قرن نوزدهم، ۴۰ درصد در اواخر قرن نوزدهم رسیده که در پایان جنگ جهانی اول به ۷۰ درصد جمعیت قره باغ افزایش پیدا کرده است. بعد از آن نیز سیاست مهاجرت ارامنه منجر به این شد که نهایتاً در سال ۱۹۷۹ حدود ۷۶ درصد از جمعیت قره باغ را ارامنه تشکیل می دادند این رقم در سال 1994 بعد از اخراج کامل آذربایجانی ها از قره باغ به ۱۰۰ رسیده است. همچنین با وجود اینکه جمعیت خود ارمنستان در طی سال های جنگ و بعد از آن دائماً رو به کاهش بوده است، جمعیت قره باغ همواره افزایش داش


ویدیو مرتبط :
قره باغ...