داستان های واقعی/ درست کردن "گیوه" با نخ زیرپوش!


داستان های واقعی/ درست کردن جام نیوز/ بعد از مدتی به درخواست اسرا، عراقی ها اجازه دادند روزی نیم ساعت ورزش عمومی انجام شود. هرچند که پیش تر اسرا در خفا ورزش های مختلفی انجام می دادند.
آزاده مرتضی امیران در این باره می گوید: «باهم ورزش می کردیم.حاج[ابوترابی]واقعاً ورزشکار بود.اگر مسابقه دو می گذاشتیم او برنده می شد؛ با این حال، رعایت حال ما را می کرد. رفتار حاجی برای اینکه همه ورزش کنند، خیلی موثر بود.»
البته تأثیرگذاری ابوترابی نه فقط بر روی دوستان اسیر بود. بلکه او از این راه حتی بر سروان جمال هم تأثیر گذاشته بود.ابوترابی پی برده بود که سروان جمال به پینگ پنگ خیلی علاقه دارد و خیلی خوب بازی می کند. لذا در یکی از این روزها، قبل از آمدن سروان جمال میز پینگ پنگ را برپا کردند و بالاخره شرایطی به وجود آمد که سروان جمال رو در روی ابوترابی بایستد و با یکدیگر بازی کنند. در این بازی ابوترابی سعی می کرد دو گیم پی در پی پیروز میدان نباشد تا خشم فرمانده عراقی اردوگاه را لبریز نکند.
پس از آن هم یک روز ابوترابی و دوستانش این فرمانده عراقی را بر سفره وحدتی که در تکریت ۵به راه انداخته بودند، دعوت کردند و ابوترابی خطاب به او این مصرع را خواند که: «در سفره ما رونق اگر نیست صفاهست.»
مترجم این شعر را برای فرمانده عراقی ترجمه کرد. خیلی خوشش آمد و دستور داد که اسرا می توانند تا ساعت ۱۰شب بیرون آسایشگاه به سر ببرند. این در حالی بودکه باید ساعت ۵بعد از ظهر داخل آسایشگاه ها می رفتند.
منش و اخلاق ابوترابی در این زمان چنان تأثیری داشت که وقتی تیمسار عراقی کمیسیون حمایت از اسرا برای بازدید از اسرا به اردوگاه آمد از سروان جمال سراغ ابوترابی را گرفت. ابوترابی به رسم همیشگی اش و به نشانه ی احترام دست بر چشم گذاشت و تیمسار نیز احترام کرد و چند لحظه ای هم کلام شدند.
وقتی تیمسار خواست از اردوگاه خارج شود، ابوترابی، گیوه ای که اسرا در اردوگاه با نخ زیرپوش هاشان بافته بودند به او هدیه کرد.
تیمسار نیز به نشان احترام با ابوترابی دست داد و با احترام نظامی از او جدا شد.



منبع: جام نیوز


ویدیو مرتبط :
#27 چرا به AMP نیاز داریم؟